پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 04-30-2011 07:07 PM



کعبه از حضرت آدم تا سال 2012!



http://www.persianv.com/khabar/1492ioo.gif


مکه
در زمان حضرت آدم. سرزميني خشک و بي آب و علف.


http://www.persianv.com/khabar/a4ms07.gif



حضرت ابراهيم و فرزندش اسماعيل اولين بار خانه کعبه را بنا نهادند. با جاري شدن
چشمه زمزم کم کم قبايلي جذب اين ناحيه شده و در اطراف خانه کعبه ساکن شدند.


http://www.persianv.com/khabar/fwlg6r.jpg



نقاشي از شهر مکه در سال 1721.


http://www.persianv.com/khabar/23kdb1k.jpg




http://www.persianv.com/khabar/jpa0jn.jpg


مکه
در سال 1880.


http://www.persianv.com/khabar/2jai8tu.gif



جاري شدن سيل در مکه در سال 1360 هجري.


http://www.persianv.com/khabar/2lj17h2.jpg



http://www.persianv.com/khabar/j0i88l.jpg


مکه
سال 1960.


http://www.persianv.com/khabar/14a96av.jpg


در
سال ???? گروهي مسلح با ادعاي مهدويت مسجدالحرام را به تصرف خود درآوردند. که
متاسفانه باعث تير اندازي و شليک توپ در مسجدالحرام براي دستگيري اين افراد شد.


http://www.persianv.com/khabar/312g521.jpg



تصوير مسجدالحرام در حال حاضر.


http://www.persianv.com/khabar/54je45.jpg


تصوير ماهواره
اي مسجدالحرام.


http://www.persianv.com/khabar/nyhc81.jpg


و
اين هم طرح توسعه مکه که قرار است تا سال 2012 آماده شود و پذيراي 2 ميليون زائر
باشد


behnam5555 04-30-2011 07:16 PM


كشتي نوح دركوه "جودي" آرام گرفت

به گفته كريميان بر اساس الواح سومري و بابلي محل فرود كشتي نوح منطقه‌اي در نزديكي‌هاي كوه ‌آرارات است: « باستان‌شناسان ابزار بسياري را در كنار كشتي کشف شده در نزديكي‌هاي كوه ‌آرارات، يافته‌اند. چوب‌هاي پوسيده كشتي ساليابي‌ شده و آزمايش‌هاي كربن 14 به منظور تعيين قدمت اثر روي آن‌ها انجام گرفته‌است. باستان‌شناسان با توجه به نتايج آزمايش ها احتمال بسيار داده‌اند كه اين کشتي همان كشتي نوح باشد.»

اسناد و مداركي چون كتاب مقدس(عهد عتيق) نيز محل نشست كشتي نوح را كوه‌هاي آرارات مي‌داند. کريمان مي گويد: «البته تفاسير و كتب جغرافي دوره اسلامي نيز اين مسئله را تاكيد مي‌كند. در قرآن هم به صراحت آمده: "كشتي نوح در كوه‌هاي "جودي" آرامش گرفت.»

كوهي كه در حال حاضر كشتي مورد نظر روي آن قرار گرفته به تركي " كودي" داغ يا همان كوه"جودي " خوانده مي شود.

رشته كوه‌هاي آرارات از دو كوه كوچك و بزرگ تشكيل شده است. كريميان اعتقاد دارد كوه "جودي" در رشته كوه آرارات كوچك همان كوهي است كه در قران به آن اشاره شده: «ساليان طولاني است كه باستان‌شناسان اروپايي و آمريكايي در اين كوه كاوش مي‌كنند و اين كاوش‌ها هنوز ادامه دارد.»

كشتي نوح مسئله جهاني است

كريميان كشتي نوح را موضوعي جهاني مي‌د‌اند: «داستان نوح براي سه دين بزرگ اسلام، مسيحيت و يهوديت اهميت دارد و بر همين اساس از گذشته‌هاي دور در اين مورد مطالعات بسياري انجام شده‌ و حتي در دوره‌هاي پيش از اسلام هم مورد توجه قرار داشته است . چنانکه در تاريخ هم مي‌خوانيم در كتابخانه "آشور باني‌پال" در مورد كشتي نوح صحبت مي‌شود.»

آشور باني‌پال ، پادشاه آشور (859 -883 قبل از ميلادي) مدعي بود كشتي نوح در محلي به نام "ني سير" پهلو گرفته است. كاوش‌هاي باستان‌شناسان اروپايي و آمريكايي در فاصله كمتر از 500 ياردي محل كشتي نيز به شناسايي دهكده اي منجر شد كه"اوزون گيلي" نام دارد و پايين تر از آن روي نقشه هاي بسيار قديمي، محلي به نام "ني سير" يا "نسير" مشاهده مي شود.

آغاز قصه
بر اساس نوشته هاي "جاناتان گري"، باستان‌شناس استراليايي كه 30 سال از زندگي ‌اش را صرف كاوش روي اين كشتي كرده، در سال 1959 يك خلبان اهل تركيه، بر اساس ماموريت محول شده، چندين عكس هوايي براي موسسه "ژئودتيك" تركيه برمي‌دارد. درميان عكس هاي او تصويري جلب نظر مي كرد كه شبيه يك قايق بود. قايقي بزرگ كه بر سينه تپه اي در فاصله 20 كيلومتري كوه هاي آرارات آرميده بود.

خبر در سراسر دنيا بخش شد و تعداد بي‌شماري از باستان‌شناسان اروپايي و آمريكايي را به آرارات كشاند.

باستان‌شناسان دوباره از شي كشف شده عكس گرفتند و عكس‌ها يك شي بزرگ چوبي مانند كشتي را نشان مي‌داد. در سال 1959 بار ديگر چند عكس هوايي از اين شي در 20 كيلومتري جنوب آرارات بزرگ گرفته شد.
کريميان مي گويد :«بعد از آن دكتر "براند نبرگ"، از دانشگاه "اوهايو" به آرارات مي‌رود و عكس‌هايي از آن مي‌گيرد و اعلام مي‌كند : من شك ندارم كه اين شي يك كشتي است.»
"براندنبرگ" كسي بود كه در زمينه كشف تاسيسات روي زمين از طريق عکسبرداري هوايي، مطالعات دانشگاهي داشت و پايگاه‌هاي موشكي كوبا را در دوران كندي كشف كرده بود. او اذعان داشت كه شي ديده شده در اين عكس به طور يقين كشتي است. پس از آن يك گروه آمريكايي به منطقه اعزام شدند. ولي نتوانستند اطلاعات قابل توجهي پيدا كنند.

زلزله‌اي كه از راز كوه جودي پرده برانداخت


"ران وايت" باستان شناس آمريکايي، با انجام محاسبات دقيق متوجه شد كه طول جسم عظيم کشف شده خيلي بيشتر از آن است كه در عكس ديده مي شود و زير گل و لاي قطوري دفن شده است.

از تحقيقات " وايت " مدت زيادي نگذشته بود كه در 25 نوامبر سال 1978، وقوع زمين لرزه اي در محل، باعث شد تا كشتي به طور شگفت آوري از دل كوه بيرون بزند.

به دنبال اين زمين لرزه، وايت ادعا كرد اين شي مي‌تواند باقي مانده كشتي نوح باشد. بعد از آن بسياري به اين نتيجه مي‌رسند كه آن شي بزرگ و عظيم چيزي نيست جز كشتي نوح.

كريميان كه به گفته خود كشتي نوح را از نزديك ديده است مي گويد اين كشتي سه طبقه دارد: «حتي باستان‌شناسان مو‌فق شده‌اند كه تا فسيل استخوان حيوانات مختلف را در كشتي بيابند.»

وي مي افزايد:‌ «"دكتر جاناتان گري"، باستان‌شناس استراليايي 30 سال است كه روي كشتي كاوش مي‌كند و شما مي‌توانيد گزارش‌ها و دستاورهاي وي را از طريق اينترنت دنبال كنيد. حتي برخي از باستان شناسان توانستند در سال 1991 ميلادي چندين فسيل شاخ حيوان را در اين كشتي كشف كنند.»

كشف لنگرهاي كشتي
چنانکه جاناتان گري در مورد اين کشتي گفته است،بر بلندي تپه هاي اطراف محل كشتي، باستان شناسان چند جسم بزرگ حجيم سنگي يافتند كه در بالاي هر كدام سوراخي بزرگ تعبيه شده بود.

اين اجسام مثلثي شكل سنگي و نيمه صيقلي، شبيه به لنگرهاي كشتي‌هاي باستاني بودند كه "دراگ" ناميده مي‌شدند. اين شش جسم در واقع ابزاري بودند كه به علت وزن زياد به جاي وزنه يا لنگر به هنگام پهلو گرفتن كشتي به آب پرتاب مي شدند.

اندازه كشتي نوح در كتاب مقدس 300 ذراع ياد شده و واحد ذراع در مصر قديم نيز برابر با 7/52 سانتيمتر بوده است . بر اين اساس محاسبه نشان مي دهد طول کشتي 158 متر و 46 سانت بوده که اين موضوع پس از محاسبه دقيق تاييد شده و رقم به دست آمده به طور دقيق عدد 158.46 متر را نشان داده است.

كشتي از الواح چوبي و فلز ساخته شده است

يکي از آثاري که باستان شناسان از اين کشتي کشف مي کنن حلقه اي فلزي است. كريميان كشف اين حلقه را مويد اين آيه‌اي از قرآن مي‌داند كه عنوان مي کند :« اين كشتي از دوچيز ساخته شده است الواح چوبي و فلز.»

از سوي ديگر جاناتان گري هم معتقد است آزمايش هاي انجام گرفته توسط دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معين در ساختار كشتي تاييد كرده است. آن‌ها همچنين گره ها واتصالات آهني محكم و برجسته اي را يافته اند كه در 5 هزار و 400 نقطه كشتي به كار رفته است.

باستان‌شناسان اعتقاد دارند استفاده وسيع و همه جانبه از فلزات در ساخت اين كشتي خارج از حد تصور ماست. به نظر مي رسد كه تکنولوژي پيشرفته و رشد يافته اي در آن دوران وجود داشته كه به هر حال نوح توانسته از آن بهره مندشود.

كشف 4 ستون فلزي فسيل شده كه هر كدام 120 سانتيمتر طول دارند و از بخش هاي مهمي در ساخت كشتي به شمار مي رفتند، از جمله اين اشياء است كه هم اكنون در تملك وزارت معادن و فلزات تركيه قرار دارد.

شاهد از غيب رسيد

جاناتان گري در گزارش‌هايش مي‌نويسد: « در نزديكي محل فرود كشتي در بالاي تپه ، لوحي كشف شد كه ادعاهاي باستان شناسان را به طرز زيبايي اثبات كرد. كتيبه‌اي كه دست کم 4هزار سال قدمت دارد. روي اين تابلوي سنگ آهكي، در سمت چپ، تصوير رشته كوه هايي ديده مي شود كه دركنار يك تپه و سپس يك كوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، يك تصوير قايقي شكل با 8 نفر انسان كنده كاري شده است. در بالاي سنگ كتيبه هم دو پرنده در حال پروازند. كشف اين كتيبه همگان را به شگفتي وا داشت.»

او براي تاكيد بر ادعاهايش مي‌گويد:‌ «روايت است كه حضرت نوح"ع" پيش از به زمين نشستن كشتي وفروكش كردن آب، پرنده اي را كه بايد مانند كبوتريا كلاغ بوده باشد ،به بيرون فرستاد تا مطمئن شود خشكي نزديك است يا نه . بار اول پرنده با خستگي به كشتي بازگشت و اين بدان معنا بود كه خشكي در آن نزديكي ها وجود ندارد. بار دوم پرنده به كشتي بازنگشت و اين آزمايش نشان داد كه زمان لنگرانداختن نزديك است.درست در 2 كيلومتري شرق محلي كه كشتي هم اكنون قرار دارد، دهكده اي وجود دارد كه " كارگاكونماز" ناميده شده است. نام اين دهكده تركي را چنين ترجمه كرده اند: " آن كلاغ نه توقف مي كند نه باز مي گردد"»

كشتي نوح د رشهر مانيست

"رضا حيدري" ، باستان‌شناس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان آذربايجان‌غربي ضمن رد كشف كشتي نوح در ارتفاعات سليمان گفت: «ساليان سال است كه باستان‌شناسان در كوه‌هاي تركيه به دنبال كشف كشتي نوح هستند. چون احتمال مي‌دهند كه كشتي نوح در كوه‌هاي آرارات نزديك ايران باشد اکنون هم شايعه شده كه اين كشتي در ايران كشف شده است.»

"حسين توفيقيان" ، باستان‌شناس زيرآب سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيز ضمن اظهار بي‌خبري از كشف كشتي نوح در كوه‌هاي شمال‌غربي ايران مي‌گويد:‌«ساليان بسيار زيادي است كه باستان‌شناسان اعلام كرده‌اند شواهدي از وجود كشتي نوح در كشور تركيه يافته‌اند. اما من از كشفيات باستان‌شناسان خارجي در ايران و چنين ادعايي خبر ندارم.»

مجوزي براي جستجوي كشتي نوح صادر نشده است
دكتر "مسعود آذرنوش"، رئيس پيشين پژوهشكده باستان‌شناسي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و "فاضلي نشلي"، رئيس جديد اين پژوهشكده هر دو ورود باستان‌شناسان خارجي و كشف كشتي نوح را در شمال ‌غرب ايران يا شمال تهران رد كردند.

فاضلي نشلي مي گويد: «كشتي نوح و اتفاقي كه در تاريخ گذشته افتاده است براي سه دين بزرگ اسلام، مسيحيت و يهوديت بسيار حائز اهميت است و نبايد خيلي راحت به شايعه پيرامون اين مسائل دامن زد. دامن زدن به اين شايعات باعث مي‌شود توسط مجامع علمي و ديني مورد مواخذه قرار گيريم.»

.....................................
و اما مدتي بعد:
تيمي از باستان‌شناسان تگزاسي، مدعي شده‌اند كه بقايايي را در ارتفاع 13 هزار پايي كوه‌هاي البرز در شمال ايران پيدا كرده‌اند كه متعلق به كشتي نوح است.
به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب»، به نقل از سايت «Netscape»، «آرك بونما»، عضو مؤسسه جستجو و كشف آثار باستاني كتاب مقدس به شبكه «ABC» مي‌گويد: « اگر كشتي نوح نيست، پس چيست؟».

تيم باستان‌شناسي، اين آثار را در كنار يك برآمدگي يافتند، اما در آغاز گمان نمي‌كردند كه كشتي نوح باشد. آنان هنوز هم متعجب و اميدوارند.

«رابرت كورنوك»، رئيس تيم به شبكه «ABC» گفت: ما چيزي را يافتيم كه قلب من را به تپش واداشت. در آغاز زياد مهم نبود، ولي وقتي نزديك شديم، تعجب كرديم؛ بسيار شبيه به چوب بود و از پايين، درست شبيه به عرشه يك كشتي مدرن بود».

در كتاب مقدس مسيحيان هم آمده كه اين كشتي، در كوه‌هاي آرارات قرار دارد و نظريه‌پردازان مي‌گويند كه طول آن، هزاران مايل است.
هرچند بسياري گفته‌اند، اگر اين كشتي پيدا شود، در كوه‌هاي آرارات در تركيه پيدا خواهد شد، اما اعضاي تيم مي‌گويند كه موقعيت اين كشتي در ايران، مطابق با شواهد جغرافيايي كتاب مقدس است.
كشتي اندازه‌اي حدود يك هواپيماي كوچك را داشته و آثار كشف شده نيز به همان مقياس و اندازه هستند.
يافته اين گروه، حدود 400 متر طول دارد و شامل صخره‌هايي است كه به طور مشخص از چوب سياه هستند، در حالي كه صخره‌هاي منطقه، كاملا قهوه‌اي است.

جالبتر آن‌كه بعضي بخش‌‌هاي چوب مانند اين صخره در اين هفته، مورد آزمايش قرار گرفتند و مشخص شد كه چوب‌هاي سنگواره هستند. در كتاب مقدس آمده است كه بدنه كشتي قيراندود شده كه ماده‌اي سياه است. در داخل بخشي از اين «صخره» نيز يك فسيل دريايي پيدا شد كه تنها متعلق به زير درياهاست.

اما چرا عده بسياري به دنبال كشتي نوح هستند؟ «بروس فيلر»، يك نويسنده مذهبي به «ABC» گفته است: اين ايده وجود دارد كه اگر بتوانيم ثابت كنيم، اين كشتي وجود داشته، آن‌گاه مي‌توانيم ثابت كنيم كه اين داستان واقعيت است و مهم‌تر از آن، مي‌توانيم اثبات كنيم كه خداوند هم وجود دارد».


behnam5555 04-30-2011 07:19 PM


behnam5555 04-30-2011 07:21 PM



بي تو مهتاب ...

بی تو مهتاب شبی باز ازآن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق ديوانه که بودم
در نهانخانه ی جانم گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد
عطر صد خاطره پيچيد
يادم امد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم
پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم
ساعتی بر لب آن جوی نشستيم
تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
من همه محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ی ماه فرو ريخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
يادم آید تو به من گفتی :
(( از اين عشق حذر کن!
لحظه ای چند برين آب نظر کن
آب آيينه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی چندی از اين شهر سفر کن! ))
با تو گفتم ( حذر از عشق!؟ ندانم
سفر از پيش تو ؟ هرگز نتوانم نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نرميدم نه گسستم... ))
باز گفتم که : (( تو صيادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم نتوانم! ))
اشکی از شاخه فرو ريخت
مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگريخت...
اشک در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد!
يادم آید که : دگر از تو جوابی نشنيدم
پای در دامن اندوه کشيدم.
نگسستم نرميدم.
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی ديگر از آن کوچه گذر هم...
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!



behnam5555 04-30-2011 07:29 PM


نوبل كيست؟


http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...Hcpu8Maj2OH3UA

آلفردبرناردنوبل در بيست ويكم اكتبر سال 1833 در شهراستكهلم سوئدچشم به جهان گشود .
در 8 سالگي به همراه خانواده اش عازم روسيه شد . نشانه هاي علاقه به علوم و به ويژه شيمي درهمان نخستين سالهاي كودكي در وي پديدار شد.
آموخته هايش را به شكل خودآموز فراگرفت و هيچ گاه تحصيلات دانشگاهي را از سرنگذراند . در سال 1863 به سوئد بازگشت و دركارگاه پدر در هلنبورگ به عنوان شيميدان مشغول به كار شد . او در توليد صنعت مواد منفجره نيتروگليسيرين موفقيت بسياري بدست آورد .
در1864 انفجاري منجر به ويراني كارخانه و مرگ چند نفر از جمله برادر جوانترش شد ، پس از آن كه كارخانه هايي در آلمان و نروژ ساخته شدند نوبل در1867 اختراع نوعي از نيترو گليسيرين به نام ديناميت را به ثبت رسانيد . در ديناميت او نيتروگليسيرين جذب خاك دياتومه جامد بي اثري شده بود از اين رو كاركردن با آن ايمن تر بود . اين اختراع به سرعت كار ساخت و ساز ها را در بسياري از كشورها بهبودبخشيد.
نوبل در سال 1875 ژلاتين منفجرشونده قويتري را ارائه داد كه در آن نيتروگليسيرين با نيتروسلولز ژلاتيني شده بود . اختراع وي طرحهاي بزرگ راه سازي مانند كانال كورينث و تونل گوتارد را امكان پذيرساخت . درسال1887 بالبيست ماده منفجره بي‌دود را براي امورنظامي معرفي كرد ، آلفرد نوبل مردي تنها غالباً بيمار فروتن كمرو و دوستدار انسان ها بود . او در دهم دسامبر سال 1896 پيش از تحقق ايده هايش درمنزل شخصي اش واقع در سن رمو ايتاليا چشم از جهان فرو بست .

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...5fB7RCyK7J5ltg

قسمتي از وصيتنامه نوبل

تمام دارايي ام طبق آنچه درپي مي آيد تقسيم شود . اين سرمايه به شكل اوراق بهادار معتبر توسط كارگزارانم از طريق تأسيس يك صندوق به عنوان جايزه سالانه به كساني اعطا شود كه طي سال گذشته خدمت بزرگي به جامعه انساني انجام داده باشد.
جايزه مزبور به پنج قسمت مساوي تقسيم شود و هر يك از آنها به يكي از موارد زير اختصاص داده شود: 1سهم براي كسي كه مهمترين اختراع يا اكتشاف در زمينه علوم فيزيك انجام داده است . يك پنجم براي كسي كه مهمترين يا مفيدترين اكتشاف رادرزمينه علم شيمي انجام داده ، يك سهم براي كسي كه مهمترين كشف دررشته فيزيولوژي يا پزشكي انجام داده باشد ، يك پنجم براي كسي كه برجسته ترين اثر ادبي را خلق كند ، ويك سهم باقيمانده به كسي تعلق گيرد كه بيشترين يا بهترين اقدام را براي ايجاد صلح و برادري و فروكاستن آتش دشمني بين ملت ها و برقراري دوستي انجام دهد.

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...hJe07dSGVJBG_g

مشخصات جوايز
جايزه نوبل شامل مدال افتخار-ديپلم شخصي و مبالغي وجه نقد است . طبق بند چهارم اساسنامه بنيادنوبل بيش از سه نفر نمي توانند درجايزه سهيم باشند . جايزه تنها به كساني كه درقيدحيات هستند تعلق مي گيرد ، مگرآنكه نامزدي شخص وفات يافته پيش از مرگش اعلام شده باشد ، مراسم در سالن كنسرت استهكلم برگزار مي شود و اعليحضرت پادشاه سوئد شخصاً ديپلم-مدال وسند تأييدكننده مبلغ جايزه را به دست برندگان مي دهد.
ديپلم افتخار فيزيك-شيمي توسط آكادمي سلطنتي علوم سوئدوديپلم فيزيولوژي يا پزشكي توسط انسيتوي كارولينا تهيه مي شود ، صحافي ديپلمها بر عهده صحافي hassler و falth است0جلدها از چرم بسيارمرغوب بز است0ديپلم فيزيك داراي جلد آبي رنگ و ديپلم شيمي و فيزيولوژي يا پزشكي داراي جلد قرمز است ، به علاوه خوشنويسان آرمي كه از تركيب حروف اول اسم شخص تشكيل مي شود را برروي هر يك از ديپلمهاي اختصاصي برندگان حكاكي مي كنند ، ديپلمها درون جعبه اي از جنس مقوا كه به منظورحفظ ديپلمها طراحي شده قرار مي گيرند ، ابعاد ديپلم نيز 23در35 سانتي متر است.
طبق اساسنامه بنياد نوبل كه با حضور پادشاه وقت سوئد در تاريخ 29 ژوئن1900 تنظيم شده است هيأت اهدا جوايز موظف به تقديم حواله مبلغ جايزه-ديپلم-مدال و تقديرنامه اختصاصي به برندگان مي باشد مدال نوبل فيزيك – شيمي -فيزيولوژي يا پزشكي وادبيات توسط مجسمه ساز و كليشه ساز مشهور سوئدي -اريك ليندبرگ-و مدال نوبل صلح توسط مجسمه ساز نروژي گوستاو ويگلند طراحي شده است ، در يك طرف مدال سوئدي تصويري از نوبل و طرف ديگر آن سالروز تولد و مرگ نوبل با حروف لاتين نگاشته شده است ، اين مدال تا سال 1980 به وزن 200 گرم قطر66ميلي متر واز طلاي18عيار تهيه مي شداز آن زمان تا كنون مدال از تركيبي از طلاي 18عيار و 24 عيار تهيه مي شود ، مبلغ جايزه در سال1900-150800كرون سوئيس بود كه در سال 1923 به كمترين حدخود يعني 115000 كرون سقوط كرد ، اما در سالهاي اخير اين مبلغ به طور قابل توجهي افزايش پيداكرده است1ميليون كرون در سال 1981 ، 2ميليون درسال 1986 ، 3 ميليون كرون در سال 1989 ، 4 ميليون كرون در سال 1990 ، 6 ميليون كرون در سال 2000 و از 2001 ده مليون كرون درهررشته به برندگان اهدا مي شود .





behnam5555 04-30-2011 07:33 PM


محبت ...
http://www.mainecourse.com/mt/archiv...s/two_bird.jpg

در زمان حضرت سلیمان دو تا گنجشک یه گوشه ای نشسته بودند. گنجشک نر به گنجشک ماده اظهار محبت می کرد. می گفت تو محبوبه منی. تو همسر منی. دوستت دارم. عاشقتم. چرا به من کم محبتی؟ چرا محلم نمیذاری؟ فکر کردی من کم قدرت دارم تو این عالم عیال؟ من اگه بخوام می تونم با نوک منقارم تخت و تاج سلیمان رو بردارم بندازم تو دریا. باد که مسخر سلیمان بود پیام رو به گوش سلیمان رسوند. حضرت تبسمی کرد و فرمود اون گنجشک ها رو بیارید پیش من. آوردند.سلیمان به گنجشک نر گفت خوب ادعاتو اجرا کن بینم. گفت من چنین قدرتی ندارم. سلیمان گفت پس الان به همسرت گفتی؟ گفت خوب شوهر گاهی جلو همسرش کلاس میاد یه خالی ای می بنده. عاشق که ملامت نمیشه. من عاشقم. یه چی گفتم ولی یا نبی الله واقعا دوسش دارم. این به ما محل نمیذاره. حضرت به گنجشک ماده گفت اینکه به تو اظهار محبت میکنه چرا محلش نمیدی؟ گفت یا نبی الله چون دروغ میگه هم منو دوست داره هم یه گنجشک دیگه رو. مگه تو یک دل چند تا محبت جا میگیره؟ این کلام در دل جناب سلیمان چنان اثری گذاشت که تا چهل روز گریه می کرد و فقط یک دعا می کرد. می گفت:
الهی دل سلیمان رو از محبت غیر خودت خالی کن.



behnam5555 04-30-2011 07:37 PM


یادمان باشد ...

یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم
وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست
گر شکستیم،ز غفلت،من و مایی نکنیم

یادمان باشد سر سجاده ی عشق
جز برای دل محبوب دعایی نکنیم

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم



behnam5555 04-30-2011 07:42 PM






چه کشکی چه پشمی !!!
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.

از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در گرفت،...

خواست فرود آید، ترسید.

باد شاخه ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.

دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. در حال مستاصل شد…

از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:
ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.

قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا كرده و خود را محكم گرفت. گفت:
ای امام زاده خدا راضی نمی شود كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم…

قدری پایین تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت:
ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می كنی؟ آنهار ا خودم نگهداری می كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می دهم.

وقتی كمی پایین تر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم كه بی مزد نمی شود كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.

وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:
مرد حسابی چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم غلط زیادی كه جریمه ندارد.
كتاب كوچه// احمد شاملو

behnam5555 05-09-2011 08:27 PM

سكاكى
(سراج الدين سكاكى) از علماى اسلام بوده و در عصر خوارزمشاهيان مى زيسته و از مردم خوارزم بوده است .
سكاكى نخست مردى آهنگر بود. روزى صندوقچه اى بسيار كوچك و ظريف از آهن ساخت كه در ساختن آن رنج بسيار كشيد. آن را به رسم تحفه براى سلطان وقت آهن ساخت كه در ساختن آن رنج بسيار كشيد آن را به رسم تحفه براى سلطان وقت برد. سلطان و اطرافيان به دقت به صندوقچه تماشا كردند و او را تحسين نمودند.
در آن وقت كه منتظر نتيجه بود مرد دانشمندى وارد شد و همه او را تعظيم كردند و دو زانو پيش روى وى نشستند. سكاكى تحت تاءثير قرار گرفت و گفت : او كيست ؟ گفتند: او يكى از علماء است .
از كار خود متاءسف شد و پى تحصيل علم شتافت . سى سال از عمرش ‍ گذشته بود، كه به مدرسه رفت و به مدرس گفت : مى خواهم تحصيل علم كنم . مدرس گفت : با اين سن و سال فكر نمى كنم به جائى برسى ، بيهوده عمرت را تلف مكن .
ولى او با اصرار مشغول تحصيل شد. اما به قدرى حافظه و استعدادش ‍ ضعيف بود كه استاد به او گفت : آن مساءله فقهى را حفظ كن (پوست سگ با دباغى پاك مى شود) بارها آن را خواند و فردا در نزد استاد چنين گفت : (سگ گفت : پوست استاد با دباغى پاك مى شود!) استاد و شاگردان همه خنديدند و او را به باد مسخره گرفتند.
اما تا ده سال تحصيل علم نتيجه اى برايش نداشت و دلتنگ شد و رو به كوه و صحرا نهاد به جائى رسيد كه قطره هاى آب از بلندى بروى تخته سنگى مى چكيد و بر اثر ريزش مداوم خود، سوراخى در دل سنگ پديد آورده بود.
مدتى با دقت نگاه كرد، سپس با خود گفت : دل تو از اين سنگ ، سخت تر نيست ، اگر استقامت داشته باشى سرانجام موفق خواهى شد. اين بگفت و به مدرسه بازگشت و از چهل سالگى با جديت و حوصله و صبر مشغول تحصيل شد تا به جائى رسيد كه دانشمندان عصر وى در علوم عربى و فنون ادبى با ديده اعجاب مى نگريستند.
كتابى به نام مفتاح العلوم مشتمل بر دوازده علم از علوم عربى نوشت كه از شاهكارهاى بزرگ علمى و ادبى به شمار مى رود.

behnam5555 05-09-2011 08:35 PM

پاره اى از نوآوريهاى پزشكى مسلمانان

شكى نيست كه علم پزشكى در شرق و غرب ممالك اسلامى از جمله علومى بوده است كه برايش بالاترين شأ ن و مقام را قايل بوده اند، چنانكه بعضى بدان اشاره كرده اند.
همچنين شكى نيست كه مسلمانان را در دانش پزشكى تحقيقات و بحثهايى عميق است و آنان در اين دانش به نتايجى بزرگ رسيده و دانش پزشكى و جراحى را به پيشرفت و درجاتى بالا و در خور، رسانيده اند.
اروپا همچنان تا همين اواخر در جراحى بر آثار مسلمانان تكيه داشت و نيز طريق بيهوشى اى كه مسلمانان در جراحى به كار مى بردند... مسلمانان ، بسيارى از روشهاى معالجه را كه تا به امروز از آنها استفاده مى شود، كشف كرده اند ؛ چنانكه ((رازى)) اولين كسى بود كه از ((الكل)) و فتيله دو طرفه در درمان مجروحان بهره جست و نيز در درمان تب از آب سرد استفاده نمود. ((محمد خليلى)) در باره ((رازى)) مى گويد : ((او نخستين كسى است كه ماده شيميايى((H2 so4)) كه امروزه آن را ((حامض ‍ الكبريتيك)) مى گويند و در عربى ((الزاج الاخضر)) ناميده مى شود، كشف نمود و پيشتر آن را ((زيت الرازى)) مى ناميدند. وى ، آن را از گوگرد آهن استخراج كرده بود و روش استفاده از اين ماده همچنان به همان صورت باقى است .
همچنين ، رازى نخستين كسى است كه به استخراج ((الكل)) موفق گشت و آن را از مواد نشاسته اى و قندى تخمير شده به دست آورد. او اولين كسى است كه بيمارى آبله را شناخت و مبتلايان به آن را در بيمارستان قرنطينه كرد، دستور داد آنان را در خانه ها نگاه دارند و از ديگران جدا كنند . همچنين ، رازى نخستين كسى است كه به شناخت بيماريهاى مسرى نايل شد و نيز همو اولين كسى است كه روش ((خلال)) را كه نزد اطباى عرب مشهور است اختراع نمود. در اين روش ، پوست بيمار سوراخ مى شود و نخى باريك را از آن مى گذرانند تا عفونت از موضع تعفن خارج شود و يا هر گونه تورمى كه در آن موجود است ، رفع گردد)).
به هر حال ، كشف الكل و اسيد سولفوريك به وسيله ((رازى))، خدمت بسيار ارزشمندى به دانش طب بوده است . فتيله هاى دو طرفه - كه پيشتر بدان اشارت رفت - تا اواسط نيمه اول قرن چهاردهم هجرى همچنان مورد استفاده بود.
همچنين ((رازى)) نخستين كسى بود كه شبكه هاى اعصاب سر و گردن را به شكلى كافى و واضح شرح داد و نيز او اولين كسى بود كه با پيوند شكنبه گوسفند، جراحت و زخم معده را درمان كرد؛ چنانكه همو اولين كسى بود كه طب مفاصل را بنيان نهاد و در طب ، از پنبه كمك گرفت. ((فيليپ حتى)) در باره وى مى گويد : ((رازى ، مؤ لف قديمى ترين كتاب پزشكى است كه در آن ميان حصبه و بيمارى آبله تفاوت قايل شده است و ما نمى دانيم كه آيا يونانيان و يا ملل ديگر، پيش از رازى به چنين معرفتى نايل شده بودند يا نه ؟)).
وى اضافه مى كند : ((فضل و دانش رازى در علوم پزشكى مقام و ارج وى را بالا برده ، مرتبتى ميان متفكرين بزرگ و خلاق اروپاى قرون وسطى نصيبش كرده است )).
نمى دانم اين بزرگان خلاق اروپاى قرون وسطى كيانند؟ و آيا مى توان كسى را در اروپاى آن زمان ، بزرگ دانست ؟! و آيا چنين نيست كه اروپا تا همين گذشته نزديك بر دانش رازى و عالمان مسلمان ديگر تكيه داشته است ؟!
آيا همانان نيستند كه مى گويند : محمد بن احمد حتاتى كه در قاهره متولد شد و در سال 1052 هجرى وفات يافت ،به روم رفت ومدتى طولانى درآنجارحل اقامت افكند، ولى روزگار با او همراه نبود، از اين رو از مدرسه اى به مدرسه اى ديگر منتقل مى گشت تا اينكه عاقبت به مقام رياست پزشكان ((اسكى سرايا)) رسيد و سپس به قاهره بازگشت ؟!
و حتى ((فيليپ)) مدعى است كه يكى از ابتكارات كتاب الملكى ، اثر ((على بن عباس)) اين است كه در اين كتاب به وجود حركت مويرگى اشارت رفته است و نيز بيان شده است كه جنين به هنگام تولد، خود اقدام به خروج از رحم مادر نمى كند، بلكه حركات عضلانى رحم مادر است كه او را خارج مى نمايد.
ولى ، گويا نويسنده فوق الذكر از اين حقيقت غافل است كه اولين كسى كه خبر از جريان گردش خون داد و به شرح و توضيح آن به شكلى كامل و كافى اقدام كرد امام صادق (عليه السلام ) بود؛ چنانكه اين حقيقت را ((محمد خليلى )) در كتابش ‍ موسوم به طب الامام الصادق (عليه السلام ) به اثبات رسانيده و بيان نموده است كه آن حضرت در اين امر، بر ((هارفى)) كه بسيارى به تمجيد و تجليل وى پرداخته اند، مدام نامش را بر زبان مى آورند كه اوكاشف جريان گردش خون است وكسى پيش از وى برچنين كشفى نايل نشده است پيشى گرفته است .


اکنون ساعت 10:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)