ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد |
از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود |
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد |
شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز هر که دل بردن او دید و در انکار منست |
شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد |
سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی |
خیال انگیز و جان پرور چو بوی گل سراپایی
نداری غیر ازین عیبی که میدانی که زیبایی من از دلبستگی های تو با آیینه دانستم که بر دیدار طاقت سوز خود عاشق تر از مایی |
آینه چون نقش تو بنمود راست - خود شکن آیينه شکستن خطاست
|
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت |
عاقبت سر به بیابان بنهد چون سعدی
هر که در سر هوس چون تو غزالی دارد |
فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست
کجاست شیرلی کز بلا نپرهیزد |
عاشق آنست که بی خویشتن از ذوق سماع
پیش شمشیر بلا رقص کنان میآید |
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را |
حافظا با درد او میسوز و بی درمان بساز
زانکه درمانی ندارد در بی آرام دوست |
حافظ جناب پیر مغان جای دولت
من ترک خاکبوسی این در نمی کنم |
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد |
عشق تو نهال حیرت آمد
وصل تو کمال حیرت آمد |
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد |
همچو چنگ ار به کناری ندهی کام دلم
از لب خویش چو نی یک نفسی بنوازم |
بشتو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند از نیستان تا مرا بریده اند در نفیرم مرد و ن نالیده اند |
چون میرود این کشتی سر گشته که آخر
جان در سر آن گوهر یکدانه نهادیم |
گوهر مخزن اسرار همان است که بود
حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند لاجرم چشم گهربار همان است که بود |
امروز فغان عاشقان را بشنو که تو را زیان ندارد هر ذره پر از فغان و ناله ست اما چه کند زیان ندارد |
لب فروبسته ام از ناله و فریاد ولی
دل ماتمزده در سینه من نوحه گر است |
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه اي بسا باغ و بهاران كه خزان من و توست اين همه قصه ي فردوس و تمناي بهشت گفت و گويي و خيالي ز جهان من و توست |
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد؟ به من که سوختم از داغ مهربانی خویش فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد؟ |
شراب با من افسرده جان چه خواهد کرد ؟ مکن تلاش که نتوان گرفت دامن عمر غبار بادیه با کاروان چه خواهد کرد ؟ به باغ خلد نیاسود جان علوی ما به حیرتم که در این خکدان چه خواهد کرد ؟ صفای باده روشن ز جوش سینه اوست تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد ؟ |
سرای خانه بدوشی حصار عافیت است
صبا به طایر بی آشیان چه خواهد کرد؟ ز فیض ابر چه حاصل گیاه سوخته را؟، شراب با من افسرده جان چه خواهد کرد؟ |
حافظ ميفرمايد: بيا و کشتي ما در شط شراب انداز خروش و ولوله در جان شيخ و شاب انداز مرا به كشتى باده در افكن اى ساقى كه گفته اند نكوئى كن و در آب انداز ز كوى ميكده برگشته ام ز راه خطا مراد گر ز كرم با ره صواب انداز بيار زان مى گلرنگ مشك بو جامى شرار رشك و حسد در دل گلاب انداز به نيم شب اگرت آفتاب مى يابد ز روى دختر گل چهر رز نقاب انداز اگر چه مست و خرابم تو نيز لطفى كن نظر برين دل سرگشته ء خراب انداز مهل كه روز وفاتم به خاك بسپارند مرا به ميكده بر در خم شراب انداز |
آن ترک پری چهر که دوش ار بر ما رفت
آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت |
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارارا |
جایی که گذرگاه دل محزونست
آن جا دو هزار نیزه بالا خونست لیلی صفتان ز حال ما بی خبرند مجنون داند که حال مجنون چونست؟ |
حکایت لب شیرین کلام فرهاد است شکنج طره لیلی مقام مجنون است
|
اگر در دیده مجنون نشینی
به غیر از خوبی لیلی نبینی |
مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست |
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا |
خدا را ای رقیب امشب زمانی دبده بر هم نه
که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم |
بخدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید شعله آه شدم صد افسوس که لبم باز برآن لب نرسید |
باده لعل لبش کز لب من دور مباد
راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست |
لب میالای به شعری که ندارد شوری
شاعری قدر تو داند که شعوری دارد |
اکنون ساعت 06:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)