تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست |
تا به چند از لب میگون تو ای بی انصاف
روزی ما لب خمیازه مکیدن باشد؟ |
دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها
به نومیدی کشید آخر همه امیدواریها |
اگر تپیدن دل ترجمان نمیگردید
که میشناخت درین تیره خاکدان غم را |
اتفاقا شاه روزی شد سوار
با خواص خویش از بهر شکار |
رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما
فرمای خدمتی که برآید ز دست ما |
ای بسی اصحاب کهف اندر جهان
پهلوی تو پیش تو هست این زمان |
نه آن شبست که کس در میان ما گنجد
به خاک پایت اگر ذره در هوا گنجد |
دامن او گیر زوتر بیگمان
تا رهی در دامن آخر زمان |
ندیدی لاشههای مطبخ خونین شهرت را
اگر دیدی، چرا بر سفرهاش هر روز مهمانی |
اکنون ساعت 08:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)