خامش منشين سخن همي گوي
افسرده مباش خوش همي خند ت |
تسلاي قلب شكسته ام تويي
تويي كه مثله گل شبويي ر |
روزي ز سر سنگ عقابي به هوا خاست
و اندر طلب طمعه پر و بال بياراست ن |
نمی گین گرگه میاد می خوردتون؟ نمی گین دیبه میاد یه لقمه خام می کند تون؟ نمی ترسین پریا؟ نمیاین به شهر ما؟ شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد پ |
پيش از آن كز دست بيرونت برد گردش گيتي زمام اختيار
گنج خواهي در طلب رنجي ببر خرمن ار مي بايدت تخمي بكار م |
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوى گناه باغ چه باشد چو اين گياه نرست ش |
شب است و چهره ميهن سياهه
نشستن با سياهيها گناهه شاملو |
چون نگفتي با چه حرفي منم با حرف ه ميگم
هر چه نشد نگو چنین بایستی تعلیم خدایی به خدا نتوان کرد ل |
لبش میبوسم و در میکشم می به آب زندگانی بردهام پی نه رازش میتوانم گفت با کس نه کس را میتوانم دید با وی ر |
راز دلت با من بگو عزيز
بي من جايي نرو عزيز ع |
اکنون ساعت 01:33 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)