غلام نرگس جمالش آن سهی سروم
که از شراب غرورش بکس نگاهی نیست ن |
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد ض |
ضمیرم را ز معنی بهره ور کن
خیال فاسد از طبعم بدر کن ژ |
ژاله چو بارید بر دلم
بستر سردم اجاق شد از گذر ابر خوشگلم باغ پر از اتفاق شد یار برون آمد از خیال وصل رقیب فراق شد غ |
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند ث |
ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی ص |
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا ت |
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بیچاره دلم در تب و تاب بسیار افتاد م |
مهتاب به نور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت خوش باش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت غ |
غم زمانه که هیچش کران نمی بینم
دواش جز می چون ارغوان نمی بینم ز |
اکنون ساعت 05:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)