تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است |
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند |
دل ما هست پریشان تن تیره شده جمع
صاف اگر جمع شود تیره پریشان چه شود |
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
و از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش |
بچه ها یه کوچولو نفس بگیریم بعد ادامه بدیم.
با سرعت نور دارین پست میدین؟؟؟؟؟ شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد قدر یک ساعته عمری که در او داد کند |
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آن جا جمله اعضا چشم باید بود و گوش |
بیا اقا مجتب عادت میکنی:d
شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمتست چنین شب که دوستان بینی |
یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند |
دیدم که لبش شراب نوشد
کی دید ز لب می مغانه |
:)
هزار جهد بکردم که یار من باشی مرادبخش دل بیقرار من باشی |
اکنون ساعت 09:57 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)