در پرده صد هزار سیه کاریست
این تند سیر گنبد خضرا را |
اگر تو روی نپوشی بدین لطافت و حسن
دگر نبینی در پارس پارسایی را |
از عمر رفته نیز شماری کن
مشمار جدی و عقرب و جوزا را |
از نام تو بود آنک سلیمان به یکی مرغ
در ملکت بلقیس شکوه و ظفر افکند |
درد دل پوشیده مانی تا جگر پرخون شود
به که با دشمن نمایی حال زار خویش را |
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم |
مرا هر طور میخواهی
بیا بی بال و بی پر کن شدی از فرط تاریکی به نور دیگران محتاج منم فانوس پر مهرت مرا اینگونه باور کن |
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا |
از نام تو بود آنک سلیمان به یکی مرغ
در ملکت بلقیس شکوه و ظفر افکند |
دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
بازپرسید خدا را که به پروانه کیست |
اکنون ساعت 06:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)