؟؟
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود ورنه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود ر |
ردا و طیلسان یکسو نهادم
همه زنار شد بند قبایم ل |
لحظه دیدار نزدیک است باز من ديوانه ام ، مستم باز می لرزد، دلم، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم های! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ های، نپریشی صفای زلفکم را، دست و آبرويم را نريزي ، دل ای نخورده مست لحظه ی دیدار نزدیک است // ص |
صمنا با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم ف |
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم ح |
حافظ گمشده را با غمت ای یار عزیز
اتحادیست که در عهد قدیم افتادست خ |
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم چ |
چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست م |
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره زجایی بکنیم ش |
شور عشقت تا فتاد اندر جهان
چون دل من عالمی پر شور شد س |
اکنون ساعت 06:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)