شراب خانگی ترس محتسب خورده
به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش ن |
نمیبينم نشاط عيش در کس
نه درمان دلی نه درد دينی // م |
مجوی عیش خوش از دوژ بارگون سپهر
که صاف این سر خم جمله در دی آمیز است پ |
بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور
به فیض بخشی اهل نظر توانی کرد ل |
لبش می بوسم در میکشم می
به آب زندگانی برده ام پی ت |
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همیسپرم ظ |
ظلم کردی و دل زار مرا بشکستی
آن همه مهر و وفا را به دمی بگسستی ک |
کس را پس پرده قضا راه نشد
و از سر قدر هیچ کس اگاه نشد خیام ن |
نفسی داشتم و ناله و شیون کردم
بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم ک |
کوتاهی از من است نه از سرو ناز من
دست ز کار رفته به دامان نمیرسد ن |
اکنون ساعت 06:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)