پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

فرگل 03-08-2010 08:19 AM

بي همگان بسر شود بي تو به سر نمي شود
داغ تو دارد اين دلم جاي دگر نمي شود

« ش »

topic_sun 03-08-2010 08:30 AM

شهر است وشما؛شب زده وخواب گرفته
من هستم وخود؛تب زده وتاب گرفته
ر

Omid7 03-08-2010 09:35 AM

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست

// ح

raha_10 03-08-2010 09:53 AM

حافظ به خود نپوشید این خرقه ی می آلود
ای شیخ پاک دامن معذور دار مارا

Omid7 03-08-2010 09:56 AM

حرف یادت رفت....
-------------------

اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت
جانم بسوختي و بدل دوست دارمت

// ب

فرگل 03-08-2010 09:59 AM

به دور لاله قدح گير و بی‌ريا می‌باش
به بوی گل نفسی همدم صبا می‌باش

« ي »

Omid7 03-08-2010 10:03 AM

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

// ه

فرگل 03-08-2010 10:04 AM

هر شبنمی در اين ره صد بحر آتشين است
دردا که اين معما شرح و بيان ندارد
« د »

raha_10 03-08-2010 10:06 AM

هنگام وداع تو زبس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندهست
س

Omid7 03-08-2010 10:09 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط فرگل (پست 134770)
هر شبنمی در اين ره صد بحر آتشين است
دردا که اين معما شرح و بيان ندارد
« د »

دل سوخت تمام از غم و آهی نکشیدیم
آتش که برافروخته شد دود ندارد
---------------------------------------------------

نقل قول:

نوشته اصلی توسط tara_10 (پست 134772)
هنگام وداع تو زبس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندهست
س

سرو بلند من كه به دادم نمي رسي
دستم اگر رسد به خدا مي رسانمت
-----------------------------------

// ش

فرگل 03-08-2010 10:11 AM

شراب بی‌غش و ساقی خوش دو دام رهند
که زيرکان جهان از کمندشان نرهند

// ح

Omid7 03-08-2010 10:16 AM

حالت سوخته را سوخته دل داند و بس
شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست؟

// ز

فرگل 03-08-2010 10:20 AM

ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

// ج

topic_sun 03-08-2010 12:26 PM

جاده بودم، همسفر ها آمدند و رد شدند و...
جاده ماندم، جاده ای اما تهی از آمدوشد
//ل

فرگل 03-08-2010 12:33 PM

لحظه ديدار نزديك است
باز ميلرزد دلم ، دستم
گويي در هواي ديگري هستم

// پ

فرانک 03-08-2010 01:57 PM

بی جمال عالم آرای تو روزم چو ن شبست
با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع
م

topic_sun 03-08-2010 02:02 PM

مثل همیشه، خود مگر توفان وتندر را بیاشوبی
ور نه تمام ابرها در خویش می پوسند،می گندند
د

فرانک 03-08-2010 04:16 PM

در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ش

Omid7 03-08-2010 04:23 PM

شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من
فریبکار دغل پیشه بهانه اش نشنیدن بود

// ن

رزیتا 03-08-2010 05:41 PM

نازنینتر ز قدت در چمن ناز نرست
خوشتر از نقش تو در عالم تصویر نبود
و

Omid7 03-08-2010 05:56 PM

وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها
بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان‌ها
گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل
با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها

// ی

فرانک 03-08-2010 06:20 PM

یا رب آن شاه وش ماهرخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه کیست
ف

Omid7 03-08-2010 06:39 PM

فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل
گر بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن

// ع

مجتب 03-08-2010 06:51 PM

عنان مپیچ که گر می​زنی به شمشیرم

سپر کنم سر و دستت ندارم از فتراک


م

Omid7 03-08-2010 07:10 PM

مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت

// ا

ساقي 03-08-2010 09:54 PM

اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم
قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم


ص

رزیتا 03-08-2010 10:40 PM

صوفی بیا که آینه صافیست جام را
تا بنگری صفای می لعل فام را
خ

Omid7 03-09-2010 08:50 AM

خلل پذیر بود هر بنا که می بینی
مگر بنای محبت که خالی از خلل است

// ز

فرگل 03-09-2010 08:53 AM

زنهار از آن عبارت شيرين دلفريب
گويی که پسته تو سخن در شکر گرفت

« م »

raha_10 03-09-2010 08:59 AM

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

فرگل 03-09-2010 09:06 AM

خانمي كلمت كو ؟!!!

ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد
ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است

// ب

raha_10 03-09-2010 09:08 AM

برو ای زاهد و بر درد کشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
;):65:;)
ل

رزیتا 03-09-2010 09:12 AM

لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست
که در این بحر کرم غرق گناه آمده ایم
ف

raha_10 03-09-2010 09:21 AM

فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

Omid7 03-09-2010 09:39 AM

حرف یادت رفت...


مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

// ن

topic_sun 03-09-2010 10:23 AM

ناز این ماه وشب مهتابی بخشنده ی او
بی نیازش میکند از روزو خورشید خسیسش
ت

Omid7 03-09-2010 10:28 AM

تا بال و پرم بود ز دامم نرهاندی
امروز رهاندی که مرا بال و پری نیست

// ش

topic_sun 03-09-2010 10:36 AM

شعر من ،با تو پر از شیرین کامی ست
باز،حتا،اگر از سوگ وعزا بنویسم

//ل

raha_10 03-09-2010 11:30 AM

لعل سیراب به خون تشنه لب یار منست
از پی دیدن او دادن جان کار منست
الف

Omid7 03-09-2010 11:54 AM

از جان طمع بریدن آسان بود و لکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

// ج


اکنون ساعت 03:35 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)