تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد |
دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس |
سوگند به خورشید و به ماهی که ندارم
شب قسمت من شد،به گناهی که ندارم |
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز |
زیر این گنبد ماتم زده ی خاک آلود
روی این تپه ی پاییزی خاموش و کبود |
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد |
دلا در عشق تو صد دفترستم
که صد دفتر ز کونین ازبرستم |
مقام عیش میسر نمیشود بیرنج
بلی به حکم بلا بستهاند عهد الست |
تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم ز بتپرستان کنشت خیام که گفت دوزخی خواهد بود که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت |
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت |
اکنون ساعت 12:45 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)