ای دوست که فلک کرده مرا از تو جدا
از کجا گل بچینم که دهد بوی تو را |
ای مرا یک بارگی از خویشتن کرده جدا
گر بدآن شادی که دور از تو بمیرم مرحبا |
ای تو احساس مضاعف !با تو تا کی میتوان داشت
طاقت این شهر خشک و تاب آهنزارهایش؟ |
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها |
از هر ستاره، چشم بدی در کمین ماست
با صد هزار تیر چه سازد نشانهای |
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت |
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا |
الا یا ایها الساقی برون بر حسرت دلها
که جامت حل نماید یکسره اسرار مشکل ها |
آن را که به صحرای علل تاختهاند
بی او همه کارها بپرداختهاند امروز بهانهای در انداختهاند فردا همه آن بود که در ساختهاند |
در حلقه ی گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبو یا ایها السکارا |
اکنون ساعت 11:59 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)