از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود |
دل خون شد و كس محرم اين راز نيافت
در روي زمـيـن هــم نـفـسـي بــاز نيافت |
تو حاتم زمانه و من چونین
درماندهٔ نیاز تو نپسندی کارم ببست چون که بنگشایی جانم گسست چون که نپیوندی |
یاری انــدر کس نمیـبـیـنـم یاران را چــه شد
دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد |
دگر بقیهٔ ابدال شیخ امین الدین
که یمن همت او کارهای بسته گشاد |
داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست |
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت |
تا بال و پرم بود ز دامم مرهاندي
امروز رهاندي كه مرا بال و پري نيست |
تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای
سرپنجهٔ دشمن افکن ای شیر خدای |
یـارم تویی در عــالم، یـار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم |
اکنون ساعت 12:14 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)