يك رنگي و بوي تازه از عشق بگير
پر سوزترين گدازه از عشق بگير ن |
نيمروز آنجا چو مرغي آتشين
بر فراز صخره ها ، گسترده بال سايباني در حصار آفتاب داشت اما سايه آتش بيز بود ظهرو گرما و سكوت بيكسي بود در آن كوه و كودك نيز بود ي |
ياران گزيده داشتم روزي
امروز چه شد كه نيست كس يارم ج |
جمله معشوق است و عاشق پرده ای
زنده معشوق است و عاشق مرده ای ز |
ز هر کوی ز هر کوی یکی دود دگرگون دگربار دگربار چه سوداست خدایا چ |
چون دل جانا بنشين بنشين * چون جان بي جا بنشين بنشين خ |
خاموش کن کاندر سخن حلوا بیفتد از دهن بی گفت مردم بو برد زان سان که من بوییدهام ک ... |
كردست اندر شهر ما دكان و خان و مان گرو بس اكدش و بس كدخدا كز شور ميهاي خدا ل |
كي ام ؟شوفه ي اشكي ه در هواي تو هر شب
ز چشم ناله شكفتم به روي شكوه دويدم ك |
كز لطف چگونه گشت رنگش چون چنگ زند يكي تو بنگر ن |
اکنون ساعت 08:03 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)