پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

Omid7 05-29-2010 01:03 AM

تا به كنار بودي ام بود به جا قرار دل
رفتي و رفت راحت از خاطر آرميده ام

natanaeil 05-29-2010 01:11 AM

دوش می آمد ورخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

MAHDI 05-29-2010 10:29 AM

چون همه سوی نور تست کیست دورو به عهد تو
چون همه رو گرفته ای روی دگر کجا بود

Omid7 05-29-2010 12:13 PM

كيست كه از دو چشم من در تو نگاه مي كند
آينه ي چشم مرا همدم آه مي كند
شاهد سرمدي تويي وين دل سالخورد من
عشق هزارساله را بر تو گواه مي كند

MAHDI 05-29-2010 04:15 PM

مرا گر مست می خواهی نگاهت را مگیر از من
که دل از ساقی چشمان مستت جام می گیرد

Omid7 05-29-2010 04:27 PM

من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
امروز چنان مستم از بادهٔ دوشینه
تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد

MAHDI 05-29-2010 04:58 PM

مست و خرامان می روم پوشیده چون جان می روم
پرسان و جویان می روم آن سو که سلطان می رسد


Omid7 05-29-2010 06:23 PM

آری عجب نباشد گر در دلم نیابی
در کلبهٔ گدایان سلطان چه کار دارد؟

saniz 05-29-2010 06:51 PM

ما مریدان روی سوی قبله چون آریم
چون

روی سوی خانه خمار دارد پیر ما

Omid7 05-29-2010 07:03 PM

ندارم به جز دل مکانی برایت
اگر عیب این خانه تنگی نباشد

topic_sun 05-29-2010 07:30 PM

زلف دلبر دام راه و غمزه اش تیر بلا ست
یاد دار ای دل که چندینت نصیحت میکنم

natanaeil 05-29-2010 11:10 PM

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

Omid7 05-29-2010 11:15 PM

گل از شادی همی خندد، من از غم زار می‌گریم
که از گلشن مرا یاد از رخ دلدار می‌آید

natanaeil 05-29-2010 11:18 PM

تو مرا جان جهانی چه کنم جان جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

Omid7 05-29-2010 11:21 PM

يار مفروش به دنيا كه بسي سود نكرد
آنكه يوسف به زر ناسره بفروخته بود

natanaeil 05-29-2010 11:30 PM

بی گناهی کم گناهی نیست درآیین عشق
یوسف از دامان پاک خود به زندان می رود

Omid7 05-29-2010 11:36 PM

هم صحبت ما باش که چون اشک سحرگاه
روشندل و صاحب اثر و پاک ضمیریم

natanaeil 05-29-2010 11:52 PM

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

Omid7 05-29-2010 11:58 PM

داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست
ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است

natanaeil 05-30-2010 12:31 AM

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم خدای دل

دانه کولانه 05-30-2010 12:57 AM

پيوند عمر بسته به موييست هوش دار
غمخوار خويش باش غم روزگار چيست

MAHDI 05-30-2010 07:01 AM

اقبال خویش آید تو را دولت به پیش آید تو را
فرخ شوی از مقدمش کالصبر مفتاح الفرج

saniz 05-30-2010 06:40 PM

از تو مهرم چو در نهاد بود
من كيم ؟ تا مرا مراد بود ؟
جز مرادت مرا مرادي نيست
غير از اين خاطري و يادي نيست

Omid7 05-30-2010 08:53 PM

تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسي من به خدا رسيده ام

saniz 05-30-2010 10:57 PM

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست

Omid7 05-30-2010 11:03 PM

خرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست
راحت جان و شفای دل بیمار آن جاست
من در این جای همین صورت بی جانم و بس
دلم آن جاست که آن دلبر عیار آن جاست

natanaeil 06-03-2010 12:35 AM

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

raha_10 06-03-2010 10:35 AM

منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه قند و شکر می بارم

Omid7 06-03-2010 09:36 PM

مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه
که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت

فرانک 06-03-2010 10:09 PM

ز چشم من بپرس اوضاع گردون
که شب تا روز اختر میشمارم

deltang 06-03-2010 11:00 PM

شب بود شمع بود من بود و غم

شب رفت شمع سوخت من ماند و غم

Omid7 06-04-2010 12:03 AM

من از آن سياه دارم به غم تو روز روشن
كه تو ماهي و تعلق به شب سياه داري

natanaeil 06-04-2010 10:08 PM

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر وسامان که مپرس

آیلین 06-04-2010 10:30 PM

سر از بالین اندوه گران خویش بردارید
در این دوران که از آزادگی نام و نشانی نیست

parisun 06-04-2010 11:40 PM

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

MAHDI 06-05-2010 08:22 AM

خلوتیان آسمان تا چه شراب می خورند
روح خراب و مست شد عقل خمار می رسد


parisun 06-05-2010 11:36 PM

ای دوست دل از جفای دشمن درکش
با روی نکو شراب روشن درکش
با اهل هنرگوی گریبان بگشای
وزنااهلان تمام ددامن درکش

دانه کولانه 06-05-2010 11:54 PM

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام

نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام


شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر

پاداش ذلتی که به زندان کشیده ام

natanaeil 06-06-2010 12:31 AM

زلف بر باد مده تا ندهی بربادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

MAHDI 06-06-2010 09:48 PM

دارم دلی شکسته ز خوبان روزگار
عمرم شده سیاه همانند زلف یار


اکنون ساعت 04:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)