زمین را بلندی نبد جایگاه
یکی مرکزی تیره بود و سیاه |
هست امید قوتی بخت ضعیف حال را
مژدهٔ یک خرام ده منتظر وصال را |
این چنین موسمی عجب باشد
که ببندند میکده به شتاب |
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها |
بر سنگ زدم دوش سبوی کاشی
سرمست بدم که کردم این عیاشی |
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد |
دیده ببندی و درافتی بچاه
این گنه تست، نه حکم قضاست |
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست |
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت |
تو آن کسی که همه مجرمان عالم را
به بحر رحمت غوطی دهی کنی مغفور |
اکنون ساعت 06:19 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)