چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیست
برامد خنده ای خوش برغرور کامکاران زد ل |
لبت شکر به مستان دارد و چشمت می به میخواران
منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم پ |
پا به ساحل کوفت یعنی این منم
کز غریوی چرخ بر هم می زنم ض |
ضرب لحیان و بیاض آور دگر
قبض خارج را از ایشان کن بدر چ |
چونک گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت م |
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست ب |
برو از خانه گردون به در و نان مطلب
کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را ه |
هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز
ز روی صدق و صفا گشته با دلم دمساز ک |
حرف انتخابی یادت رفت!!!
زیرا قفسیست این زمانه بیرون همه کوه قاف و عنقاست ق |
قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع ث |
اکنون ساعت 02:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)