پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

Omid7 04-18-2010 07:57 AM


وای از این افسرده گان فریاد اهل درد کو؟
ناله مستانه دلهای غم پرورد کو؟

ماه مهر آیین که میزد باده با رندان کجاست
باد مشکین دم که بوی عشق می آورد کو؟

در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد
همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو؟

بعد مرگم می کشان گویند درمیخانه ها
آن سیه مستی که خم ها را تهی می کرد کو؟

پبش امواج خوادث پایداری سهل نیست
مرد باید تا نیندیشد ز طوفان مرد کو؟

دردمندان را دلی چون شمع می باید رهی
گرنه ای بی درد اشک گرم و آه سرد کو؟


T I N A 04-18-2010 08:06 AM

روزا با تو زندگي رو
پر از قشنگي ميبينم
شبا به ياده تو همش
خواباي رنگي ميبينم
چشم تو رنگ عسل
توي چشم تو نگاه
مثل شاه بيت غزل
لب تو غنچه ي نيمه بازه باغ
تن تو آتيش سوزنده ي داغ
قد تو مثل سپيداره بلند
دل تو نرم تر از صبح پرند

قرمزيه لباي تو تو هيچ مداد رنگي نيست
خودت تو آيينه ها ببين رنگ كه به اين قشنگي نيست!

شاخه گل حياط ما به آب و رنگش مينازه
اما تو كه خونه باشي
هي پيش تو رنگ ميبازه

فرگل 04-18-2010 12:37 PM

وقتی بارون به شیشه میزنه
اون صدای دل من که میشکنه
دیگه نمی بینم که مست و حیرونم شی
از نشنیدن صدام بی طاقت و بی درمون شی
دیگه از شنیدن قصه هام مجنون نمیشی
دلتنگم نمیشی ، پشت پنجره منتظرم نمیشی
می فهمی دردمو ولی درمونم نمیشی
چی بگم ، با کی بگم ، از کی و کجا بگم
وقتی تو رو می بینم و می دونم که یارم نمیشی
با هر نگات آتیش به جونم می زنی


مثه افسانه ای ولی افسونم نمیشی
مثه افسانه ای ولی افسونم نمیشی



http://byfiles.storage.live.com/y1pJ...2fyey340fxgSxs

Omid7 04-19-2010 12:01 PM


ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری

به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری

بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش
به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری

من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن
که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری

تو اگر به هر نگاهی ببری هزارها دل
نرسد بدان نگارا که دلی نگاهداری

دگران روند تنها به مثل به قاضی اما
تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری

به چمن گلی که خواهد به تو ماند از وجاهت
تو اگر بخواهی ای گل کمش از گیاه داری

به سر تو شهریارا گذرد قیامت و باز
چه قیامتست حالی که تو گاه گاه داری


T I N A 04-19-2010 12:08 PM



وقتی به من میگویی نمی خواهییم
تمام خواسته هایم پوچ می شود
الهه ی آتش من
نخواستن را بر لبانت جاری مکن

behnam5555 04-19-2010 01:14 PM


http://forum.funpatogh.com/image.php...ine=1271179418

بگذار بگریم، بگذار بگریم



حالم خوش نیست مدتی است عذابی درونم است
این عذاب وجود من است
چرا اینگونه ام؟...... چرا اینگونه ام؟
از خود دلگیرم..... از همه چیز خود دلگیرم
حوصله خود ندارم ولی باز نمی دانم........
من.......من که حوصله خود ندارم ..... اینگونه عذاب می بینم
عذاب می بینم از خود
پیش نمی رود ثانیه هایم آن گونه که می خواهم
از دستِ خود عصبی ام از خودِ خود
مدتی است از دستِ خود می گریم
می گریم زیرا......
آنطور که می خواهم ثانیه هایم را نمی گذرانم..........
افکاری است مشوش در ذهن من
رنج و آزار من ، این افکار من
افکاری که خود ندانم به کیست مربوط؟
دیوانگی را حس می کنم!!
حس می کنم دیووانه شدم
می روم، می روم می خواهم آرامش پیدا کنم
می روم تا گذر عمرم شود طبق میلم
من جوانم بگذار جوانی کنم
گاهی اوقات دارم آرزوی مرگ خود
خالـــقم مرگ مرا.....!
خالــــــقم ببخش مرا....!
می روم، آرامش ، داروی من است ...
خدای من گر بدم ، تو بمان کنارم
خدای من گر غمم، تو بمان کنارم
خدای من، دلگیرم از خود
یاری ام ده...... یاری ام ده....
چه کنم.... گر نخواهی مرا.... می میرم
پناهم ده....... پناهم ده
حالم خوش نیست، دگرگون کن حال مرا.....


behnam5555 04-19-2010 01:21 PM



چرا....


چرا دنیا پر از حادثه های وارونس . . .
عاشق کسی میشی که عاشقی نمیدونه . . .
من به دنبال تو و به دنبال کس دیگه . . .
هیچ کدوم از ما دوتا به اون یکی راست نمیگه . . .

من واسه چشمای نازنین تو یه دیونم . . .

من دوست دارم ولی علتشو نمیدونم . . .

حالا که می خوای بری بزار نگاهت بکنم . . .

چون یه بار دیگه می خوام این دل و ساکت بکنم . . .

یه چیزی . . . .

فقط بزار روز تولدت هدیمو بیارم بزارم دست خودت . . .

آدما فکر میکنن شاعرا خیلی غم دارن . . .

کاش فقط این بود اونا خیلی کسارو کم دارن . . .

عاشق کسی میشن که عاشقاش فراونه . . .

بین انتخاب عشقش عمریه که حیرونه . . .

اونی رو که تو دوست داری . . .

چرا تورو دوست نداره . . .

شایدم دوست داره ولی به روش نمیاره . . .

forrest 04-20-2010 06:02 PM

چراغ کومه ام خاموشه امشب
دل
دیوانه ام در جوشه امشب

صدای پایی از کویی نیامد

خدایا در کدام آغوشه امشب

نصرت رحمانی

forrest 04-20-2010 06:19 PM

سقاخانه

آخرین عابر این کوچه منم
سایه ام له شده زیر پایم
دیده ام مات به تاریکی راه
پنجه بر پنجره ات می سایم


چشما های حلبی باز امشب
نگه خویش به من دوخته اند.
شمع ها، گرچه دمی خندیدند،
عاقبت گریه کنان سوخته اند!


آه.... این جام مسین از چه سبب
روی سکوی بدین سان گیر است؟
هوس مکیده اش بود مگر
که به چنگال تو در زنجیر است؟


قفل بر چفت تو... سقاخانه
مادرم بست؟چرا؟ راست بگو.
تا که شب زود روم در خانه
نکنم مست؟ چرا؟ راست بگو!


کهنه، کی زد گره بر محجر تو؟
اختر، آن دختر مشکین گیسو؟
چادر آبی خال خالی داشت؟
رخت می شست همیشه لب جو؟


بخت او باز شد آخر یا نه؟
پسر مشدی حسن او را برد؟
جادوی صغرای بگم کاری کرد؟
یا گره بر گره دیگر خورد؟


گردن شیر تو سقاخانه
مادری بست نظر قربانی
چشم زخمی نخورد کودک او
بعد از آن آه...! خودت می دانی


وای... این لاله گردآلوده
یادگار دل خاموشی نیست.
وای این آینه دود زده،
عاقبت چهره نمای رخ کیست؟


آخرین عابر این کوچه منم
سایه ام له شده زیر پایم
قصه بس! گرچه سخن بسیار است
تا شب بعد سراغت آیم


نصرت رحمانی


ساقي 04-20-2010 08:38 PM


گناه

چه دلپذیراست
اینکه گناهانمان پیدا نیستند
وگرنه مجبور بودیم
هر روز خودمان را پاک بشوییم
شاید هم می بایست زیر باران زندگی می کردیم
و باز دلپذیرو نیکوست اینکه دروغهایمان
شکل مان را دگرگون نمی کنند
چون در اینصورت حتی یک لحظه همدیگر را به یاد نمی آوردیم
خدای رحیم ! تو را به خاطر این همه مهربانی ات سپاس...


.........

شعری از لورکا


اکنون ساعت 12:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)