باز بر عشاق صوفی طبع صافی جان گمار
آن دو صف جادوی شوخ دلبر جان دوز را |
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی صوفی چگونه گردد گرد شراب صافی گنجشک را نگنجد عنقا در آشیانه دیوانگان نترسند از صولت قیامت بشکیبد اسب چوبین از سیف و تازیانه صوفی و کنج خلوت سعدی و طرف صحرا صاحب هنر نگیرد بر بی هنر بهانه دستان شجریان.... |
نقد صوفي نه همه صافي بي غش باشد اي بـسا خرقـه كه مستـوجب آتـش باشد |
برگريه ام مخند، به سوزم نگاه كن
شمعم كه اشك ريزم و اتش به پا كنم |
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع شبروم خوابم نمی آید به چشم غم پرست بس که سیل آتشین از دیده می رانم چو شمع. |
شمع جهان دوش نبد نور تو در حلقه ما
شمع جهان دوش نبد نور تو در حلقه ما راست بگو شمع رخت دوش کجا بود کجا سوی دل ما بنگر کز هوس دیدن تو دولت آن جا که در او حسن تو بگشاد قبا {پپوله} |
اي دل دگر از آن چاه ز نخدان بدر آيي هـر جا كه روي زود پشيمـان بدر آيي |
بلبلی بیدل نوایی میزند
بلبلی بیدل نوایی میزند بادپیمایی هوایی میزند کس نمیبینم ز بیرون سرای و اندرونم مرحبایی میزند آتشی دارم که میسوزد وجود چون بر او باد صبایی میزند {پپوله} |
بلبلي گوشه ي ويرونه ميخوند براي يار
بعد مدت ها كنار بابا بگرفته قرار |
خوش است خلوت اگر يــــار يار من باشد
نه مــن بسوزم و او شــمع انجــمن باشد |
اکنون ساعت 01:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)