از من جدا مشو كه توام نور ديده اي
آرام جان و مونس قلب رميده اي |
یاد از آن مرغ بهشتی که غریب آمد و رفت
گفت در کنج قفس چند توان تنها بود |
درنیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام |
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سر است بدین حال گواست |
تنها گذشت و يکقدم از پي نرفتمش
پايم ز بس که در وحل اضطراب بود |
دزديده چون جان مي روي اندر ميان جان من
سرو خرامان مني اي رونق بستان من |
نگاه تشنه ام در جستجو بود
در آن هنگامه ي ديدار و پرهيز رسيدم عاقبت آن جا كه او بود |
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من |
نه همین موج ز آمد شد خود بی خبر ست
هیچ کس را خبر از آمدن و رفتن نیست |
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود |
اکنون ساعت 03:59 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)