پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

Omid7 07-03-2010 04:47 PM

دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود

raha_10 07-03-2010 05:19 PM

دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود

Omid7 07-03-2010 08:00 PM

مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم كرد
كز دست بخواهد شد پاياب شكيبايي

مجتب 07-03-2010 08:56 PM

پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن

که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت

Omid7 07-04-2010 01:44 AM

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم

shokofe 07-04-2010 09:29 AM

بوي شير از لب همچون شكرش مي ايد
گرچه خون مي چكد از شيوه چشم سيهش
من همان به كه ازو نيك نگه دارم دل
كه بدو نيك نديده ست ونداردنگهش

Omid7 07-04-2010 09:56 AM

شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت
روي مه پيكر او سير نديديم و برفت
گويي از صحبت ما نيك به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت

shokofe 07-04-2010 10:08 AM

شد آنكه اهل نظر بركناره مي رفتند
هزار گونه سخن در دهان ولب خاموش

Omid7 07-04-2010 10:17 AM

از صداي سخن عشق نديدم خوشتر
يادگاري كه در اين گنبد دوار بماند

shokofe 07-04-2010 11:27 AM

سخن در احتياج ما واسغناي معشوق است
چه سودافسونگري اي دل چودر دلبر نمي گيرد

Omid7 07-04-2010 11:48 AM

خرم آن بقعه که آرامگه یار آن جاست
راحت جان و شفای دل بیمار آن جاست
من در این جای همین صورت بی جانم و بس
دلم آن جاست که آن دلبر عیار آن جاست

natanaeil 07-04-2010 12:07 PM

نشنو از نی نوای بینواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست
نی چو سوزد تل خاکستر شود
دل چو سوزد محفل دلبر شود

Omid7 07-04-2010 12:15 PM

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

shokofe 07-05-2010 08:42 AM

بشنو از ني چون حكايت مي كند
از جدايي ها شكايت ميكند

mary.f 07-05-2010 09:20 AM

همچو نی زهری و تریاقی که دید
همچو نی دمساز و مشتاقی که دید

shokofe 07-05-2010 10:56 AM

بنوش جام صبوحي به ناله دف وچنگ
ببوس غبغب ساقي به نغمه ني وعود

mary.f 07-05-2010 11:21 AM

ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرود از یادت

MAHDI 07-05-2010 06:21 PM

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند

Omid7 07-05-2010 08:24 PM

من از آن سياه دارم به غم تو روز روشن
كه تو ماهي و تعلق به شب سياه داري

sheida.m 07-05-2010 08:41 PM

در تیره شب هجر تو جانم بلب آمد

وقتست که همچون مه تابان بدر آیی

Omid7 07-05-2010 08:51 PM

اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
دل بي تو به جان آمد وقت است كه باز آيي

آیلین 07-05-2010 11:18 PM

ای بینوا که فقر تو تنها گناه تست
در گوشه ای بمیر که این راه راه تست

Omid7 07-06-2010 12:06 AM

با خيال تو به سر بردن اگر هست گناه
با خبر باش كه من غرق گناهم همه شب

آیلین 07-06-2010 12:13 AM

ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد

مجتب 07-06-2010 12:14 AM

ما در پیاله عکس رخ یار دیده​ایم

ای بی​خبر ز لذت شرب مدام ما

آیلین 07-06-2010 12:23 AM

بر گیر شراب طرب‌انگیز و بیا

پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا

Omid7 07-06-2010 12:28 AM

ز رقيب ديو سيرت به خداي خود پناهم
مگر آن شهاب ثافب مددي دهد خدا را

shokofe 07-06-2010 08:27 AM

غرض زمسجد وميخانه ام وصال شماست
جز اين خيال ندارم خدا گواه من است

mary.f 07-06-2010 08:29 AM

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

shokofe 07-06-2010 08:32 AM

منم كه گوشه ميخانه خانقاه من است
دعاي پير مغان ورد صبحگاه من است

mary.f 07-06-2010 08:37 AM

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

Omid7 07-06-2010 10:21 AM

ديدن روي ترا ديده جان بين بايد
وين كجا مرتبه چشم جهان بين من است .

shokofe 07-06-2010 11:19 AM

از آب ديده صدر ره طوفان نوح ديدم
وز لوح سينه نقشت هرگز نگشت زائل

mary.f 07-06-2010 11:31 AM

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
وندر این کار دل خویش به دریا فکنم

Omid7 07-06-2010 11:58 AM

به من گفتي كه دل دريا كن اي دوست
همه دريا از آن ما كن اي دوست
دلم دريا شد و دادم به دستت
مكش دريا به خون پروا كن اي دوست

ساقي 07-06-2010 10:17 PM


محتسب مستــی بـــه ره دیــــد و گـریبـــــانش گــــرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
گفت مستــی زان سبب افتـــــان و خیـــــزان مــی روی
گفت جـــــــرم راه رفتـــــــن نیست ره همــــــوار نیست

...
,,

Mohtaseb Va Mast.mp3
http://www.box.net/shared/q1x07le6fb


Omid7 07-07-2010 01:16 AM

بجز این گنه ندانم که محب و مهربانم
به چه جرم دیگر از من سر انتقام داری

ساقي 07-07-2010 08:27 PM

گر بوی زلف او را از باد می‌شنیدی
شب تا سحر ز شادی یک جا نمی‌نشستی
تن به هر بلایی آنجا که مبتلایی
سر کن به هر جفایی آنجا که پای بستی

مجتب 07-07-2010 10:00 PM

سحر بلبل حکایت با صبا کرد

که عشق روی گل با ما چه​ها کرد

MAHDI 07-07-2010 10:13 PM

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوقه نبیند
پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید


اکنون ساعت 01:31 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)