يکي حلقهي کعبه دارد به دست
يکي در خراباتي افتاده مست |
تماشا میکند هر دم دلم در باغ رخسارش
به کام دل همی نوشد می لعل شکر بارش دلی دارم، مسلمانان، چو زلف یار سودایی همه در بند آن باشد که گردد گرد رخسارش |
شبی از شبان داغ دل خفته بود
ز کار زمانه برآشفته بود (فردوسی) |
دیدار مینمایی و پرهیز میکنی
بازار خویش و آتش ما تیز میکنی |
یکی دکتری مثل دلال ها
بگفتا که کردم عمل سال ها هزاران پرابلم(Problem) که حل کرده ام دماغ خودم را عمل کرده ام ! |
موج زد دریا نشانی یافت زین شب آسمان
آن نشان را از تفاخر بر سر و رو مینهاد |
دانی که را سزد صفت پاکی ؟
آن کاو وجود پاک نیالاید |
دوش آمد پیل ما را باز هندستان به یاد
پرده شب میدرید او از جنون تا بامداد |
در این سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما ، سپیده سر نمی زند |
در دایره سپهر ناپیدا غور
جامیست که جمله را چشانند بدور |
اکنون ساعت 06:24 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)