روي ندارم که روي از تو بتابم
زانکه چو روي تو در زمانه نيابم |
مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را |
اسير درد شبهاي جدايي
چنين نالد ز درد بينوائي |
یک جرعه می کهن ز ملکی نو به
وز هرچه نه می طریق بیرون شو به در دست به از تخت فریدون صد بار خشت سر خم ز ملک کیخسرو به |
همه دردي بدوران يافت درمان
ندانم مو که بيدرمان چرايم بابا طاهر |
من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج فرو ناید سر مردان به نامرد اگر دارم کشند مانند حلاج |
جامه پر صورت دهر، اي جوان
چرک شد و شد به کف گازران |
نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو چو شو گیرم خیالش را در آغوش سحر از بسترم بوی گل آیو |
وه که از دست سر زلف سياهت چه کشيدست
آنکه دزديده در آن ديده خونخوار تو ديدست |
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد گر چشمه زمزمی و گر آب حیات آخر به دل خاک فرو خواهی شد |
اکنون ساعت 05:20 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)