فاطيما جان حرف انتخابي قبلي « ظ » بود ، بايد با اون شروع ميکردي ...
|
ظلم ظالم عاقبت در این جهان پر فراز
بر نشیبش می کشد چندانکه ویرانش کند ی |
یک به یک در آب افکن جمله تر و خشک را اندر آتش امتحان کن چوب را و عود را م |
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
سرو جان را نتوان گفت که مقداری هست ت |
تو را خود یک زمان با ما سر صحرا نمیباشد چو شمست خاطر رفتن بجز تنها نمیباشد گ |
گفتم او را چه خواهم از ایزد
گفت عمر دراز و دولت شاب عنصری و |
وه که در عشق چنان میسوزم که به یک شعله جهان میسوزم شمع وش پیش رخ شاهد یار دم به دم شعله زنان میسوزم ش |
شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد
من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم س |
سرم خوش است و به بانگ بلند میگویم که من نسیم حیات از پیاله میجویم ع |
عمرم چو شعر من به روانی گذشت و شد
از سر هوای هر سخن شاعرانه رفت م |
اکنون ساعت 02:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)