تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج |
جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را |
آمده ام که سر نهم
عشق تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی ، نی شکنم شکر برم |
می خور که ز دل کثرت و قلت ببرد
و اندیشه هفتاد و دو ملت ببرد پرهیز مکن ز کیمیایی که از او یک جرعه خوری هزار علت ببرد |
دوش ایرج به خوابم آمده بود
این چنینم به طنز می فرمود: |
دیر خراب جهان بتکدهای بیش نیست
دیر به ترسا گذار معبد عیسا طلب |
با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آن گه گله کن |
نشاید گفتن آن کس را دلی هست که ننهد بر چنین صورت دل از دست به منظوری که با او میتوان گفت نه خصمی کز کمندش میتوان رست |
تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی بنای مهر نمودی که پایدار نماند مرا به بند ببستی خود از کمند بجستی |
يارب از نيست به هست آمدهي صنع توايم
وانچه هست از نظر علم تو پنهاني نيست |
اکنون ساعت 03:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)