ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد "ع" |
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب. حرف الف (پچه ها اگه شعری دارید که اخرش یکی از این حرفاست بگید((ژ یا ذ یا ض))دمتون گرم) |
اگر گنجی کنی بر عامیان بخش
رسد هر کدخدایی را برنجی گ |
گرچه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور هر کجا هست خدایا به سلامت دارش م |
مرا گر مست میخواهی نگاهت را مگیر از من |
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت ل |
لب و دندانت را حقوق نمک
هست بر جان و سینه های کباب ه |
هنگام وداع تو زبس گریه که کردم دور از رخ تو چشم مرا نور نماندهست! ج |
جمع و شمع خویش را بر هم مزن
دشمنان را دور کن شادان مکن ش |
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم ت |
تا دل دوستان بدست آری
بوستان پدر فروخته به ف |
فاش گویم و از گفته ی خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم خ |
خوشا شیراز و وضع بی مثالش خداوندا نگهدار از زبانش ز |
زسنگ سپهدار و چنگ سوار
نیامد دوال کمر پایدار. و (پچه ها اگه شعری دارید که اخرش ژ.ذ.ض باشه بگید.ممنون میشم) |
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن ی |
یک نصیحت بشنو از من کاندر ان نبود غرض
چون کنی رای مهمی تجربت ازپیش کن د |
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی جانانه را ببینی و جان را فدا کنی ب |
به تودیع تو جان میخواهد از تن شد جدا حافظ
به جان کندن وداعت میکنم حافظ خدا حافظ. س |
سیر نمی شوم ز تو ای مه جان فزای من
جور مکن جفا مکن نیست جفا سزای من // م |
می سوزم از فراقت روی جفا بگردان
هجران بلای ما شد یا رب بــلابگردان ن |
نتوان دل شاد را به غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن ن |
نگار می فروشم عشوهای داد
که ایمن گشتم از مکر زمانه ه |
هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا ه |
هرچند که از آینه بی رنگ تر است
از خاطر غنچه ها دلم تنگ تر است بشکن دل بی نوای ما را ای عشق کاین ساز شکسته اش خوش آهنگ تر است // ب |
به جان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست ع |
عاشق نشدی، محنت هجـران نکـشیدی
کس پیش تو غمنامۀ هجران چه گشاید // ک |
کافر مبیناد این غم که دیدهست
از قامتت سرو از عارضت ماه ش |
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است // ر |
رو بر رهش نهــــادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد ت |
تــــو نـــیم دیـــــگر مــــن بــــودی و نــدانــســـــتی
چـــه داغ هــــا که بــــه ایــــن نیــــم دیگرت دادند // خ |
خون ما خوردند این کافر دلان
ای مسلمانان چه درمان الغیاث. د |
دل گم کرده در این شهر نه من میجویم
هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست // ط |
طایر دولت اگر باز گذاری بکند
یار باز آید و با وصل قراری بکند ق |
قوت پروازم ای صیاد چون سوی تو نیست
آنــقدر نــالم کـه سـوی آشیــان آرم تـو را // ا |
ای نام تو بهترین سراغاز///بی نام تو نامه کی کنم باز
ث |
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد ح |
حبیبا در غم سودای عشقت
توکلنا علی رب العباد ل |
لازمه عاشقیست دیدن و رفتن ز دور
ورنه ز نزدیک هم فرصت دیدار هست // ه |
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید ق |
قــــلم عشــق کـشم بـر ورق ِ دفـــتر خــویش
هان که در عشق من وحسن تو گفتاری نیست // م |
اکنون ساعت 03:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)