تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست |
تا چه بازی رخ نمايد بيدقی خواهيم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست |
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست |
نقل قول:
اینو که من نوشته بودم تا به دامن ننشيند ز نسيمش گردی سيل خيز از نظرم رهگذری نيست که نيست |
حواس و میبینی_:2:
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست |
مثل اینکه این ت رو دست بردار نیستی
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هر که خاک در ميخانه به رخساره نرفت |
نه دست بر دار نیست و من و شما هم یه جا هستیم واتسه پیدا کردن (ت)ولی الان رفتم قصیده ها شو بزارم
تو آفتاب ملکی و هر جا که میروی چون سایه از قفای تو دولت بود دوان |
نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ور نه چون بنگری از دايره بيرون باشی |
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت |
تو گوهر بین و از خر مهره بگذر
ز طرزی کن نگردد شهره بگذر |
روان را با خرد درهم سرشتم
وز آن تخمی که حاصل بود کشتم |
آواتار جدید مبارک
ماهی که نظیر خود ندارد به جمال چون جامه ز تن برکشد آن مشکین خال |
مرسی
لب سر چشمهای و طرف جویی نم اشکی و با خود گفت و گویی |
يار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را |
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح |
حديث چون و چرا درد سر دهد ای دل
پياله گير و بياسا ز عمر خويش دمی |
یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت |
فکر کنم دیگه غزل نداشته باشه با ت شروع بشه
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد |
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت |
در مصرف شعر صرفه جويي مي كني :d
تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق هر دم آيد غمي از نو به مباركبادم |
صرفه جویی کار خوبیه :d
ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف آفتابيست که در پيش سحابی دارد |
دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سرو سامان كه مپرس |
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنين
تا منور گردد از ديدارت ايوانم چو شمع |
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست |
حضوري گر هميخواهي از او غايب مشو حافظ
متي ما تلق من تهوي دع الدنيا و اهملها |
از خم ابروی توام هيچ گشايشی نشد وه که در اين خيال کج عمر عزيز شد تلف |
فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست |
تويی آن گوهر پاکيزه که در عالم قدس
ذکر خير تو بود حاصل تسبيح ملک |
کمر کوه کم است از کمر مور این جا
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست |
ترک ما سوی کس نمینگرد
آه از اين کبريا و جاه و جلال |
لبت شكر به مستان داد و چشمت مي به مي خواران
منم كز غايت حرمان نه با آنم نه با اينم |
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خير دهاد آن که اين عمارت کرد |
دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است |
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گيری غم لشکر نمیارزد |
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است |
تعظيم تو بر جان و خرد واجب و لازم
انعام تو بر کون و مکان فايض و شامل |
صد رحمت به (ت):p
لب سر چشمهای و طرف جویی نم اشکی و با خود گفت و گویی |
يارم چو قدح به دست گيرد
بازار بتان شکست گيرد |
در آمدي ز درم كاشكي چو لعمه نور
كه برد وديده ما حكم او روان بودي |
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی |
اکنون ساعت 09:23 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)