|
برندگان و بازندگانبرنده، بيش از بازنده كار انجام مي دهد، و در انتها باز هم وقت دارد. |
|
امروز ظهر شیطان را دیدم ! نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت... گفتم: ظهرشده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذراندهاند... شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد! گفتم: به راه عدلو انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟ گفت: من دیگر آن شیطانتوانای سابق نیستم. دیدم انسانها،آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانیانجام میدادم،روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چهنیاز است؟ شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد،زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسلاو در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود،و گرنه در برابر آدمبه سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر شیاطینی ...! |
از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود.
شش روز می گذشت .... فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد: چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟ خداوند پاسخ داد:دستور کار او را دیده ای ؟ او باید کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود. قلبی داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند. این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید . خداوند فرمود:نمی شود !! چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی..... را که این همه به من نزدیک است،تمام کنم. از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد. فرشته نزدیک شد و به زن دست زد. اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی . بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد . فرشته پرسید:فکر هم می تواند بکند ؟ خداوند پاسخ داد:نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد. آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد. ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد. به شما گفتم که در این یکی زیادی مواد مصرف کرده اید. خداوند مخالفت کرد:آن که نشتی نیست، اشک است. فرشته پرسید:اشک دیگر چیست ؟ خداوند گفت:اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش. فرشته متاثر شد. شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید چون زن ها "واقعا" حیرت انگیزند. زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کنند. همواره بچه ها را به دندان می کشند. سختی ها را بهتر تحمل می کنند. بار زندگی را به دوش می کشند، ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند. وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند. وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند. وقتی خوشحالند گریه می کنند.. و وقتی عصبانی اند می خندند. برای آنچه باور دارند می جنگند. در مقابل بی عدالتی می ایستند. وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، نه نمی پذیرند. بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هایشان کفش نو داشته باشند. برای همراهی یک دوست مضطرب، با او به دکتر می روند. بدون قید و شرط دوست می دارند. وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و وقتی دوستانشان پاداش می گیرند، می خندند. در مرگ یک دوست، دل شان می شکند. در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند، با اینحال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی، پابرجا می مانند. آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید. قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند خداوند گفت:این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد فرشته پرسید:چه عیبی ؟ خداوند گفت:قدر خودش را نمی داند |
سوسک و خدا
قشنگ کوچولو گفت: کسي دوستم ندارد. مي داني چقدر سخت است اين که کسي دوستت نداشته باشد؟ تو براي دوست داشتن بود که جهان را ساختي. حتي تو هم بدون دوست داشتن ...!! خدا هيچ نگفت. گفت: به پاهايم نگاه کن! ببين چقدر چندش آور است. چشم ها را آزار مي دهم. دنيا را کثيف مي کنم. آدم هايت از من مي ترسند. مرا مي کشند براي اينکه زشتم. زشتي جرم من است. خدا هيچ نگفت. گفت: اين دنيا فقط مال قشنگ هاست. مال گل ها و پروانه ها، مال قاصدک ها، مال من نيست. خدا گفت: چرا مال تو هم هست. دوست داشتن يک گل، دوست داشتن يک پروانه يا قاصدک کار چندان سختي نيست. اما دوست داستن يک سوسک، دوست داستن تو کاري دشوار است. دوست داشتن کاري است آموختني؛ و همه رنج آموختن را نمي برند. ببخش کسي را که تو را دوست ندارد، زيرا که هنوز مؤمن نيست. زيرا که هنوز دوست داشتن را نياموخته. او ابتداي راه است. مؤمن دوست دارد. همه را دوست دارد. زيرا همه از من است و من زيبايم. چشم هاي مؤمن جز زيبا نمي بينند. زشتي در چشم هاست. در اين دايره هر چه که هست، نيکوست. آن که بين آفريده هاي من خط کشيد، شيطان بود. شيطان مسئول فاصله هاست. حالا قشنگ کوچکم! نزديک بيا و غمگين نباش. قشنگ کوچک حرفي نزد و ديگر هيچگاه نينديشيد که نازيباست.!!!!!!!!!!!!!!! |
شقایق |
بامبو و سرخس |
همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به |
|
اکنون ساعت 10:41 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)