دوستي برگ گلي نيست كه بر باد رود
تـشنه را آب محال اسـت كه از يـاد رود |
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
میبینمت عیان و دعا میفرستمت |
تا برافروخته ای زآتش می روی سفید
شمع پیرانه سر آتش زده در موی سفید... |
در مجلس مستان دل هشيار اگر آيد مهل دانی که مستان را بود در حال مستی خير و شر ای پاسبان بر در نشين در مجلس ما ره مده جز عاشقی آتش دلی کيد از او بوی جگر ... |
روان تشنه ما را به جرعهای دریاب
چو میدهند زلال خضر ز جام جمت |
تعبير رفت يار سفر كرده مي رسد
اي كاج هر چه زودتر از در درآمدي |
یا رب آ؟ن نو گل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش |
روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت هر کسی غصه ی اینکه چه میکرد نداشت چشمه ی سادگی از لطف زمین میجوشید خودمانیم .... زمین این همه نامرد نداشت |
ايمان جان حرف اول شعرت بايد(ش) باشه
اين شعراي زيبا رو تو تاپيك اشعار زيبا بزن:) واما شعر شد از بروج ريا حين چو اسمان روشن زمين به اختر ميمون وطالع مسعود |
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد |
اکنون ساعت 06:28 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)