پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

Omid7 01-10-2010 12:42 PM

وگــر رسم فنـــا خواهی که از عـالم بر انـدازی
بر افشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت

فرانک 01-10-2010 04:30 PM

تیغ عالم گر به دستت داد روزی روزگار
هر چه می خواهی ببر اما مبر نان کسی

مجتب 01-10-2010 08:32 PM

یکی باز را دیده بردوخته‌ست

یکی دیده‌ها باز و پر سوخته‌ست

فرانک 01-10-2010 08:55 PM

تاج از فرق فلک برداشتن
تا ابد آن تاج بر سر داشتن
در بهشت آزرو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن

Afshin_m05 01-10-2010 09:55 PM

نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی
به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد
کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی
چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت



روناک 01-10-2010 11:08 PM

تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده ست
دل سودا زده از غصه دو نیم افتادست

رزیتا 01-10-2010 11:29 PM

تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

MAHDI 01-10-2010 11:32 PM

دیده اهل طمع بنعمت دنیا
پر نشود،همچنانکه چاه شبنم

رزیتا 01-11-2010 12:32 AM

می صوفی افکن کجا می فروشند
که درتابم از دست زهد ریایی

Omid7 01-11-2010 12:53 AM

یـوسفم گـر نـزند بر سر بالـینم سر
همچو یعقوب دل آشفتۀ بـویش باشم

Afshin_m05 01-11-2010 12:56 AM

مرغان باغ را به لب افسانه‌ی تو بود
هدهد گرفت رشته‌ی صحبت به دلکشی
بازش سخن ز زلف تو و شانه‌ی تو بود
برخاست مرغ همتم از تنگنای خاک

رزیتا 01-11-2010 12:56 AM

من همان به که از نیک نگه دارم دل
که بد و نیک ندیده ست و ندارد نگهش

Afshin_m05 01-11-2010 12:57 AM

شمعی فروخت چهره که پروانه‌ی تو بود
عقلی درید پرده که دیوانه‌ی تو بود

رزیتا 01-11-2010 01:07 AM

دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

Omid7 01-11-2010 01:25 AM

یعقـوب نـکرد از غم نـادیدن یـوسـف
این گریه که دور از لب خندان تو کردم

رزیتا 01-11-2010 01:35 AM

مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشایی کنم در گدایی

Omid7 01-11-2010 01:40 AM

یاد وصال می کنم،دیده پر آب می شود
شرح فراق می دهم،سینه کباب می شود

فرانک 01-11-2010 08:14 AM

درختی که تلخ است وی را سرشت
گرش بر نشانی به باغ بهشت
گر از جوی خلدش به هنگام آب
به بیخ انگبین ریزی وشهد ناب
سر انجام گوهر به بار آورد
همان میوه تلخ بار آورد

constantine726 01-11-2010 08:34 AM

درد عشقي كشيده‌ام كه مپرس

زهر هجري چشيده‌ام كه مپرس

--------------------------------------------
بحث با ناقص خيالان شيوه استاد نيست
علم افلاطون حريف جهل مادرزاد نيست

فرانک 01-11-2010 12:24 PM

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

Omid7 01-11-2010 02:02 PM

هر جند که ار آینه بی رنگ تر است
از خاطر غنچه ها دلم تنگ تر است
بشکن دل بی نوای ما را ای عشق
کاین ساز شکسته اش خوش اهنگ تر است

fardin_fani 01-11-2010 02:12 PM

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
کاهش جان تو من دارم و من می‌دانم
که تو از دوری خورشید چها می‌بینی

فرانک 01-11-2010 02:13 PM

تیغی که آسمانش از فیض خود دهدآب
تنها جهان بگیرد بی منت سپاهی

Omid7 01-11-2010 02:15 PM

يارب چه چشمه ايست محبت که من ز آن
یــک قــطـــره خــوردم و دريــــا گريـســتــم

فرانک 01-11-2010 02:35 PM

مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتاده ای بگیری مردی

رزیتا 01-11-2010 04:00 PM

یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم

Omid7 01-11-2010 04:09 PM

من بخال لبت ای دوست گرفتار شدم

چشم بیمـار تو را دیدم و بیمـار شدم

فرانک 01-11-2010 04:13 PM

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بر بندید محملها

Omid7 01-11-2010 04:16 PM

امشب از حسرت رویت دگر آرامم نیست
دلــــم آرام نگــیرد کـــه دلارامـم نیـست

فرانک 01-11-2010 05:09 PM

تو که نا برده ای ره در خرابات
تو که نا دیده ای رنج سماوات
تو که سودو زیان خود ندانی
به یاران کی رسی هیهات هیهات

Omid7 01-11-2010 05:23 PM

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزند
با صبا گفت و شنودم سحری نیست که نیست

ساقي 01-11-2010 05:34 PM

ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود

Omid7 01-11-2010 06:02 PM

در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
یاد از بی برگی فصل خزان آرم ترا

فرانک 01-11-2010 08:05 PM

از سخن گفتن خطای جاهلان پیدا شود
پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
چون صدف هر کس که دندان بر سر دندان نهد
سینه اش با گفتگو گنجینه ی دریا شود

Omid7 01-11-2010 08:10 PM

در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت به سر نمی آید

فرانک 01-11-2010 08:30 PM

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
وندر آن آیینه صد گونه تماشا میکرد

آناهیتا الهه آبها 01-11-2010 10:22 PM

دلم گرفته از این روزها،دلم تنگ است
میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است

مجتب 01-11-2010 10:28 PM

توان در بلاغت به سحبان رسید

نه در کنه بی چون سبحان رسید

روناک 01-11-2010 10:31 PM

در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه ی تزویر و ریا بگشایند

آناهیتا الهه آبها 01-11-2010 10:33 PM

دوستان در هوای صحبت یار
زر فشانند و ما سر افشانیم


اکنون ساعت 12:19 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)