در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود |
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما |
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند |
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا |
آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد |
دیده نا دیده به اقبال تو ایمان آورد
مرحبا ای به به چنین لطف خدا ارزانی |
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور |
روزگاریست که ما را نگران میداری
مخلصان را نه به وضع دگران میداری |
یارب شود چو دست سبو، خشک زیر سر
دستی که در شکستن من سنگ برنداشت |
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا می فرستمت |
اکنون ساعت 12:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)