در خور مستی ما رطل و خم و ساغر نیست
ما از آن باده کشانیم که دریا زده ایم... |
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه بجایی دارد |
در همه جا راه تو هموار نیست
مست مپوی این ره هموار را |
آن نافه مراد که میخواستم ز بخت
در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود |
در آن دیوان که حق حاکم شد و دست و زبان شاهد
نخواهد بود بازار و بها چیرهزبانی را |
از بس که چشم مست در این شهر دیده ام
حقا که می نمیخورم اکنون و سر خوشم |
من و این کوچه بی تاب یه دردیم
باید با تو بازم به خونه برگردیم |
من از آن كشم ندامت كه ترا نيازمودم
تو چرا ز من گريزي كه وفايم آزمودي |
یا رب آن شاه وش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه کیست |
تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را |
اکنون ساعت 02:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)