![]() |
سلام بابایی...
سلام بابایی... :63:_:2::33:عیدت مبارک 5 ماهه که با رفتنت هستی من هم سوخت ای کاش یه ساعت زودتر می رسیدم ویه بار برای همیشه دستاتو میبوسیدم کاش وجود بی مقدارمن حذف میشد به جای گلی مثل تو… دیگه از عید از 5 شنبه از جمعه متنفر شدم چه قدر بیچاره ام که حتی نمیتونم توی این روزا بیام ومثل مامان اشک هامونثار سنگ قبرت بکنم بابایی بعد تو تموم دلخوشی هام رفت همیشه به بودنت دلگرم بودمو صبوری میکردم توی این مدت خیلی ها دلمو شکوندن … خیلی ها نامردی کردن… خیلی ها عذابم دادن…. وعزیزی قلبمو شکوند که توی بهت ناباوریش دارم دست وپا میزنم اما دیگه تو نبودی تااون صدای مهربونت آرومم کنه فدای لبخندی که همیشه روی لبات بود شبای عید هنوز منتظرم که از پشت تلفن اسممو صدا کنی و بگی بابا جان عیدت مبارک اما حالا خون گریه می کنم فریاد میزنم میگم : بابایی عیدت مبارک خدایا خلاصم کن… |
خدا پدرتون را بيامرزه و در بهشت ساكن
هممون رفتني هستيم :53: |
نقل قول:
|
مينال جان خدا بهت صبر بده و ايشاا.. پدرت خودش روحت رو به ارامش برسونه
هر چه خدا خواست همام ميشود انچه دلم خواست نه ان ميشود خدا رحمتش كنه عيدشم مبارك باشه_:2:_:2:_:2:_:2:_:2::53: |
سنبل جان امیدوارم غمی تو وجودت نباشه
خدا پدرتو رحمت کنه |
ممنونم عزیزای دلم
به خدا قصد ندارم کسی رو ناراحت کنم_:2: اگه ننویسم میمیرم نخونین تا ناراحت نشین من از آخرای هفته از عیدها سال تحویل روز مادر روز پدر روز معلم متنفرم دیگه روزمادر بابا رو به خاک سپردیم روز پدر براش سنگ قبر خریدیم .... منو ببخشین حال بدی دارم |
مینا جون خدا بابا رو بیامرزه
عیدشون مبارک |
مينا جان بهت تسليت ميگم......:53::53::53:
منو ياد پدربزرگم انداختي ..خيلي كم حرف ميزد ..گوشاشم يكم سنگين بود ..هر چي ميگفتي فقط ميخنديد..نميدونم چه حكمتي بود فقط روي لباش خنده بود...ميرفت ميشست توي حياط شايد اگه دروغ نگم 6 ساعت فقط زل ميزد به گل و درختا يه تسبيحم دستش بود ..جالبه حوصلشم سر نميرفت...آزارش به يه مورچه هم نميرسيد...من هر روزبهش سر ميزدم و آدمي نبودم كه وقتي از دنيا رفت برام عزيز شه ..خداييش از همون اول خيلي دوسش داشتم مثه پدر خودم و شايد حتي بيشتر از پدر خودم..واسه همين هر روز بهش سر ميزدم ..اما منم مثه شما اون روزي كه بايد يه بار ديگه چشماشو ميديدم دير رسيدم و ديگه اون چشماي مظلومش بسته شده بود..... كاري نميشه كرد ...مرگ حق ديگه اينو همه ميدونن ..اما باز من زياد ناراحت نيستم چون مطمئنم بازم ميبينمش...شما هم مطمئن باش بازم ميبيني پدر عزيزتو.... توي همه ي پستي بلنديهاي زندگي و غم و درداش شايد همين باور دنياي ديگه و زندگي ديگس كه خيلي كمكم ميكنه و آرومم ميكنه ..كه به غم و دردام بخندم..هر چند تو كلام آسونه... بازم بهت تسليت ميگم و اميدوارم روحشون شاد باشه...شما كه خودت بزرگتر مايي....بهتر ميدوني غم خوردن و اشك ريختن براي سفر كرده دردآوره ...پس شما هم غم نخور:53::53::53::53::53: |
الهی من برای اشکات بمیرم میدونم چه حالی داری منم 5 ماهه بی پدرم وتو این غم بی پدری شکستم هیچکس غمم رو نفهمید وقتی تواز پدرت میگی اشک تمام پهنای صورت منو میگیره مینا جون نمیدونم سیدی یانه ولی من از ساداتم یک هفتست کارم شده گریه امسال کجا برم دیدن کی برم از کی عیدی بگیرم و توی اغوشش احساس غرور کنم که سیدم منم مثل تو دارم از غم پدرم میمیرم پسر کوچولوم همیشه میگه مامان اقاجون چرا نمیاد که تو دیگه گریه نکنی .اما نمیشه گریه ارومم میکنه .......عزیزم حتی اگه هیچکس باهات همدردی نکرد به خودم پیام بده سینه ی من پذیرای درد دلای تو ا....................کاشکی تو یه شهر بودیم میبوسمت
|
نقل قول:
عزیز دلم میفهمم وقتی میگی اشک امونت نمیده یعنی چی میشینم پای کامپیوتر و ساعتها به عکس بابا نگاه میکنم و آهنگ پدر رو گوش میدم زار میزنم اما بابا نیست دیگه_:2: من سادات نیستم گلم اما غریبم و بابا تکیه گاهم بود همیشه راهنمام بود خدابابای تو روهم بیامرزه میدونم کم آوردم هیچوقت هم دلم آروم نمیگیره چون ندیدمش چون مامان گفت آخرین جمله ی بابا این بود: مینا رسید؟ منه لعنتی دیر رسیدم_:2:_:2:_:2: بهت نامه میدم |
اکنون ساعت 01:12 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)