![]() |
زندگی نامه مایکل جکسون همه چیز در باره michael jackson
|
اوایل زندگی و جکسون فایو (۱۹۵۸-۱۹۷۵) |
تغییر مکان به سوی اپیک و جدا از بقیه (۱۹۷۵-۱۹۸۱) |
|
پپسی، «ما دنیاییم» و فعالیتهای تجاری (۱۹۸۴-۱۹۸۵) |
جلوهی ظاهری، شایعات رسانهها، آلبوم بد و فیلمها (۱۹۸۶-۱۹۸۷) |
زندگی نامه به قلم خودش و نورلند (۱۹۸۸-۱۹۹۰) |
آلبوم خطرناک ،بنیاد خیریه دنیا را التیام بده و سوپربول (۱۹۹۱-۱۹۹۳) |
اتهامات سوءاستفاده (۱۹۹۳) |
ازدواج اول (۱۹۹۴) |
آلبوم تاریخ (۱۹۹۵-۱۹۹۷) |
ازدواج دوم و پدر شدن (۱۹۹۶-۱۹۹۹) |
نزاع با ناشران موسیقی، آلبوم تسخیرناپذیر و فرزند سوم (۲۰۰۰-۲۰۰۲) |
مستند، دومین دادگاه مربوط به اتهامات سوءاستفادههای جنسی و ریسکهای تجاری (۲۰۰۳-۲۰۰۵) |
سالهای پایانی (۲۰۰۶-۲۰۰۹) |
مرگ و یادبود |
سوژهها و سبکها |
سبک آوازیی |
موزیک ویدئوها و رقص آرایی |
مد |
میراث و تاثیر |
خیلی جالب بود ایول به jacoooob جیگر
|
ممنون شروین جان
من حدود 15 ساله که طرفدار مایکل جکسون هستم این بیوگرافی که از ویکی پدیا نقل کردی یک سری مشکلات داره که سر اولین فرصت موارد اشتباهاتشو میگم اینقدر حرف درباره ی مایکل دارم که بخوام بگم عمرم تموم میشه ولی حرفها تموم نمیشه:53: |
ممنون ... خوشحال میشیم
حتما اگه مشکلی داره خوبه که بگین ...:) |
فقط یک سوال این تاپیک اسمش زندگی نامه ست ولی من کلی مطلب میتونم درباره ی مایکل جکسون بذارم که دونستنش میتونه جالب باشه اشکال نداره همین جا بذارم؟
|
اگه خبر هست که این تاپیک وجود داره خبرهایی از مایکل جکسون michael jackson
در مورد زندگی نامه هم که این تاپیک هست ... اگه مطالب دیگه ای دارید میشه تاپیک دیگه زد البته زیاد باشه ... اگه نه که عنوان رو میشه کمی تغییر داد |
عنوان رو اگه تغییر بدیم بهتره چون من بیشتر وقتم گرفتار کار و درسم هست شاید نتونم زیاد مطلب بذارم
|
همین طوری که در بیوگرافی خوندید مایکل یک سازمان خیریه به نام heal the world داشت و ترانه ایی هم به این نام خوند مصاحبه ی زیر درباره ی این سازمان و اهداف اون از زبان خود مایکل جکسونه:
http://s3.directupload.net/images/100803/5da44fpu.jpg - آقای جکسون ، ممکنه دقیقاً برای ما تعریف کنید HTW چیه ؟ HTW نام یک سازمان جهانی و بین المللیه که من اونو ساخته ام تا رو تمام فعالیتها و مقاصد من جهت بهبود شرایط دنیا متمرکز بشه و اونها رو رسمی کرده و رهبری کنه . - اهداف HTW چیه ؟ اینکه دردهای دنیا رو التیام بده ، اونو محل بهتری برای زیستن کنه ، اینکه یه نوای صلح جهانی به وجود بیاره . اهداف ما در این سازمان کمک به بهبود شرایط به روشهای مهمی هستش . روشهایی از جمله افزایش سطح کمکهای پزشکی به کودکان ، بهبود و افزایش منابع آموزشی در جهان ، کاهش گرسنگی خصوصاً در میان کودکان ، از میان بردن اعتیاد به دارو و الکل ، نابود کردن خشونت علیه کودکان و در نهایت رساندن سطح آگاهی مردم تا به آنجایی که بتوانند تشخیص دهند که ما همگی در نهایت فرزندان یک آفریدگار هستیم . اینکه همدیگر را دوست بداریم و از هم متنفر نشویم ؛ اینکه در صلح و آرامش زندگی کنیم . - HTW چطوری سازماندهی شده ؟ کی اونو اداره میکنه ؟ این سازمان یک تشکیلات غیرانتفاعی امریکاییست که توسط هیاتی از کارگزاران حرفه ای اداره میشود . - چه چیزی نهایتاً شما رو به فکر تشکیل HTW انداخت ؟ در هر دقیقه حداقل 28 کودک جان خود را در جهان از دست می دهند . تنها تا انتهای سال 1992 ، 14 میلیون کودک به خاطر بیماریهای قابل پیشگیری و انواع مختلف خشونت فوت خواهند کرد . سال گذشته تنها در ایالات متحده امریکا ، 2.6 میلیون مورد کودک آزاری گزارش شد . یک افزایش 117 درصدی نسبت به دهه گذشته ! در هر ثانیه به اندازه مساحت یک زمین فوتبال از جنگلهای دنیا تخریب میشود و ... با دیدن این مشکلات به این نتیجه رسیدم که من به تنهایی نمیتوانم کاری صورت دهم و فهمیدم بهترین روش برای حل این بی رحمی ها ، خلق یک سازمان بین المللی و جمع کردن افراد مختلف است تا همگی در کنار یکدیگر و به صورت یکپارچه برای این منظور تلاش نماییم . با کمک HTW و با حمایت افراد مسئول و دلسوز از سراسر جهان ، ما قادر خواهیم بود در کنار یکدیگر دنیا را التیام ببخشیم . - حالا چرا یک سازمان خیریه جدید خلق کردید ؟ من قصد داشتم یک فعالیت خیرخواهانه جدید رو آغاز کنم تا به صورت صدایی رسا ، انعکاس دهنده مشکلات مربوط به کودکان جهان باشه ، تا راه حلهای مشکلات امروزمون رو تشریح کنه . کودکان ما ، بزرگترین سرمایه های زندگی ما هستند . - آیا HTW با سایر سازمانها همکاری خواهد داشت ؟ بله HTW حقیقتاً قصد داره در ابتدای کار به برخی ارگانهای مرتبط تکیه کنه تا از خلق یک سری سیستمهای مدیریتی پیچیده و پرهزینه جلوگیری بشه . HTW به منظور افزایش راندمان و کاراییش قصد داره برای انجام برخی پروژه های خاص با سازمانهایی که چنین توانایی هایی رو دارند همکاری کنه تا بدین وسیله از تجربیات و قابلیتهای زیر بنایی اونها در این موارد استفاده کنه . - آیا شما از نصایح سایر سازمانها نیز استفاده میکنید ؟ HTW در حال حاضر مشغول بررسی تجربیات ارزنده تمام سازمانهای مهم هستش . روابط خودش رو با چندین سازمان خیریه در کشور رومانی ، پرورشگاههای این کشور و همینطور سازمان جوانان در کشور انگلستان آغاز نموده است . - آیا HTW به نوعی یک Live Aid جدید است ؟ نه ! Live Aid تنها یک مقصود خاص داشت . HTW یک ماموریت جهانی واحد داره . اینکه دردهای دنیا رو شفا بده که این خودش شامل بسیاری از مشکلات میشه . من امیدوارم بتونم اونقدر در این جهان زندگی کنم که اگر شاهد حل شدن تمام مشکلات هم نباشم ، حداقل ببینم بخشی از دردهای این دنیا درمان شده ادامه دارد... |
- با در نظر گرفتن مقیاس عظیم مشکلاتی که جهان امروز داره ، مسائلی از قبیل قحطی ، جنگ و غیره ، آیا شما واقعاً فکر میکنید میشه برای کمک به دنیا کاری رو انجام داد ؟
من ممکنه نتونم همه مشکلات دنیا رو در طول عمرم حل کنم اما بالاخره یه نفر باید از یه جا شروع کنه . من حقیقتاً ایمان دارم که با کمک و همیاری مردم متعهد از تمام ملیتها ، ما میتونیم ماموریتمون یعنی التیام دادن دنیا رو به سرانجام برسونیم . ما باید صبور باشیم و با هم به صورت کامل در این راه مشارکت داشته باشیم . - خود شما به شخصه تا چه اندازه در این پروژه درگیر هستید ؟ من کاملاً مسائل زیر بنایی رو تحت نظارت عمیق و دقیق دارم . من این مسئولیت ( التیام دادن دنیا ) رو مهمترین ماموریت خودم بر روی زمین میبینم و تا روزیکه زنده هستم هر آنچه در توانم باشه برای تحقق این خواسته انجام خواهم داد . - HTW به صورت رسمی از چه زمانی کار خودش رو آغاز میکنه ؟ 30 سپتامبر 1992 در بخارست رومانی - آیا HTW یک سازمان پر خرج و مخارج خواهد بود ؟ نه ، ما برای مقاصد عمومی امتیازی قائل نشده و پولی خرج نخواهیم کرد . در این سازمان تنها بر روی برنامه ها و پروژه های خاصی که به صورت واضح تعریف شده و یک مقصود معین دارند سرمایه گذاری خواهد شد . - مرکز اولیه فعالیت HTW در کجا خواهد بود ؟ ابتدای کار در لس آنجلس و لندن اما دفتر مرکزی HTW بسته به نیاز در کشورهای دیگر نیز تاسیس خواهد شد . - وضعیت حقوقی و قانونی HTW به چه صورتی هستش ؟ شعبه امریکایی HTW ، یک سازمان خیریه 100% غیرانتفاعیه اما شعبه انگلیسی اون یک سازمان خیریه هستش که توسط تعداد محدودی ضامن حقوقی داره ضمانت میشه . - HTW در چند کشور دنیا به ارائه خدمات خواهد پرداخت ؟ هدف نهایی من اینه که این سازمان در تمام کشورهای جهان شعبه داشته باشه . - حامیان و متولیان اصلی این طرح چه کسانی هستند ؟ جدا از خودم ، هیات کارگزاران شامل D. Chopra ، Barbara Davis ، Bertram Fields ، Guni Mohan Murjani ، Andrew Phillips و Richard Sherman میشوند . البته هدف ما اینه که این هیات رو در آینده خیلی نزدیک توسعه بدیم . - چه کسانی این هیات رو هدایت و کارشناسی میکنند ؟ ما تصمیم داریم 2 مدل اصلی از تیم مشورتی برای هیاتمون داشته باشیم : گروه اول کودکانی در محدوده سنی 8 تا 16 سال که ما رو در تشخیص و حل برخی از مشکلات دنیا یاری خواهند رساند . در حالت دوم ، HTW از نصایح متخصصین کارآزموده در برخی زمینه های کاری خاص چون مسائل پزشکی ، زیست محیطی ، آموزشی و غیره بهره خواهد گرفت . تمام این کارها به منظور ارزیابی و آنالیز منابع مالی مورد نیاز و پیشبرد و توسعه پروژه های کاری ، صورت می پذیرد . - آیا ممکنه شعبه های مختلف HTW در کشورهای گوناگون از اشخاص مشترکی به عنوان اعضای هیات راهبری استفاده کنه ؟ اصولاً باید کشورهای مختلف اعضای هیاتی متمایزی هم داشته باشند اما خوب برخی نفرات هم ممکنه مشترک باشن که این افراد معمولاً به منظور تسهیل همکاریهای بین المللی در هیاتها حضور دارند . - آیا HTW یک هیات مدیره کلی هم خواهد داشت ؟ آره ولی خیلی محدود . http://s1.directupload.net/images/100803/kl6o8eii.jpg - آیا HTW سازمانی برای فعالیت نفرات داوطلب هستش یا اینکه کار کردن توش به صورت استخدامی همراه با دستمزده ؟ ترکیبی از هر دو گروه توش فعالیت میکنند و ما تا همین لحظه کلی درخواستهای دیگه هم برای انجام فعالیتهای داوطلبانه در داخل این سازمان داشته ایم . - فکر میکنید چه زمانی رو برای توزیع پول و منابع مالی مورد نیاز برای آغاز فعالیتهای سازمان اختصاص خواهید داد ؟ حتی تا پیش از افتتاح رسمی سازمان نیز HTW حتی از همین حالا اقدام به توزیع پول و سرمایه در پروژه های گوناگون نموده است . ما تا کنون با کمک همین منابع مالی ، یک کمیته پزشکی متخصص شامل 12 پزشک و جراح با تخصص بسیار بالا آماده نموده و به علاوه یک زمین بازی برای پرورشگاهی واقع در رومانی که به شدت از کمبود بودجه و امکانات تفریحی برای بچه ها رنج میبرد ساخته ایم . - HTW چگونه نتایج پیشبرد اهدافش را گزارش خواهد داد ؟ HTW گزارشهای مخصوصی رو در زمانهای معین تهیه خواهد کرد و در اونها به اعلام نتایج پروژه های خاتمه یافته و در حال اجرا خواهد پرداخت . هدف نهایی ما اینه که در کنار یکدیگر سرود HTW رو تبدیل به سرود رسمی کره زمین نماییم . - شما چقدر از این سازمان درآمد خواهید داشت ؟ هیچی ! من تا اینجای عمرم رو صرف خدمت در این راه با ارزش کرده و بقیه عمرم رو نیز در این مسیر سپری خواهم نمود . - من متوجه نمیشم ! آخه چطوری ممکنه فردی از چنین صنعتی *** بیرون بیاد اما تا به این اندازه آرمانگرا و نیکوکار باشه ؟؟!! *منظور مصاحبه گر ، صنعت موسیقیست . وی در توصیف این صنعت از واژه ای استفاده نمیکنه اما تنها خدا میدونه تو ذهنش چه واژه هایی را به کار برده !!! بله ، من هم یک موزیسین هستم اما در عین حال یه آدم خیلی دلرحم و مهربونم . انسانی که به خیلی مسائل فراموش شده اهمیت میده . من مقدار زیادی از وقت و پولم رو در طول زندگیم به افراد محتاج اختصاص داده ام و HTW ، عصاره و نتیجه نهایی اونه . من امروز امیدوارم که هر شخص دلسوز و نگران نسبت به این مسائل در سراسر کره زمین در حد خودش کمکی کنه تا HTW بتونه ماموریت خودش رو به سرانجام برسونه . - چرا شما تا به این اندازه به کودکان علاقمند هستید ؟ من باور دارم که برای درمان دردهای دنیا و خلق زمینی مملو از آرامش و عشق و صلح و دوستی ، لازمه که صدایی بی طرفانه و عادلانه برای کودکانمون باشیم . HTW به تحقق این خواسته کمک میکنه . ادامه دارد |
- چه احساسی نسبت به حیوانات دارید ؟ خصوصاً اونهایی که در معرض انواع خطرات قرار دارند ؟
احساس من نسبت به حیوانات خیلی شبیه به احساسم نسبت به کودکان است . ما به عنوان انسانهای بالغ موظفیم که مراقب باشیم تا از کودکان و حیواناتمون سوء استفاده نشده و اونها در در معرض ظلم و خطر قرار نگیرند . من امیدوارم بتونم تعهداتم رو در مقابل هر دو گروه به انجام برسونم . من دارم تمام تلاش خودم رو میکنم . - آیا تصمیم دارید که از خودتون هم فرزندی داشته باشید ؟ من عمیقاً عاشق بچه ها هستم و خیلی زیاد امیدوارم که روزی این اتفاق برام بیفته . - آینده ما و دنیامون رو چطوری میبینید ؟ من انسان خوش بینی هستم . من فکر میکنم ما کارهای زیادی رو برای شکل دادن به آینده میتونیم انجام بدیم ؛ ما میتونیم به اهدافمون جامه عمل پوشانده و دنیامون رو مکان بهتری برای زیستن بکنیم ؛ دنیایی خالی از جنگ ، با نگاهی خوش بینانه عاری از بسیاری بیماریهای عمده و اگر واقعاً بخواهیم ، تهی از ظلم و ستم مابین نسلهای مختلف بشر . من امیدوارم بتونم اونقدر زنده بمونم که ببینم خیلی از این اهداف تحقق پیدا کرده . حتی اگر هم نشه میخوام تا زمانیکه میتونم سهمم رو برای رسیدن به این اهداف انجام بدم ، هرچی که در توانمه ، هرکاری که امکانپذیره . - فرق HTW با سازمانهای جهانی مثل صلح سبز ، Oxfam ، یونیسف و غیره در چیه ؟ HTW صدای بی صدایان هستش ، کودکان دنیامون . اعضای هیات اجرایی حقیقتاً به نصایح و تجربیات تیم مشورتیمون که همونطور که اشاره کردم شامل بچه های 8 الی 16 ساله میشه گوش میکنند . از اونجاییکه HTW به کلیه پروژه هایی که منجر به التیام مشکلات دنیا میشه علاقمنده اینه که خواه ناخواه حیطه فعالیتش از اون سازمانهایی که شما اسم بردید فراتره . HTW تمام تلاش خودش رو میکنه که از تمام منابع و امکانات موجود با حداکثر راندمان و بهره وری برای انجام پروژه های مشخص و تعریف شده استفاده کنه - و در انتها جایزه HTW چیه ؟ این یک جایزه سالیانه هست که به افرادی اهدا میشه که در طول سال بیشترین سهم رو در درمان مشکلات دنیا داشته و بیشترین قدمها رو در این مسیر برداشته اند . - از لطف و محبت شما که این وقت رو در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم آقای جکسون . امیدوارم به همه رویاهای زیباتون دست پیدا کنید . از شما و همه عوامل مجله زیبای Off The Wall ممنونم . رحمت خداوند بر شما ... {پپوله} منبع:http://www.thisistheman02.blogsky.com/ |
مایکل چندین کتاب به دست خودش نوشته یکی از اونها به نام moonwalker هست که در دهه ی 80 منتشر شد قسمتی از این کتاب با ترجمه ی خودم:
مایکل سر فیلمبرداری تبلیغی برای کمپانی پپسی دچار سانحه شد و موهای سر و پوست سرش به طرز وخیمی سوخت این نوشته خاطرات اون زمانه: در ژانویه من در جریان فیلم برداری با برادرانم برای تبلیغ پپسی سوختم . دلیل سوختن احمقانه و ساده بود در آنشب ما فیلم برداری داشتیم و من باید از پله ها با بمب های آتشبازی منیزیم که در پشت من منفجر میشد پایین می آمدم. خیلی ساده به نظر میرسید من باید از پله ها پایین می آمدم و این بمب ها پشت من منفجر میشد. ما چندین با این بمب ها کار کردیم که زمان شگفت انگیزی بود و بعد از اتفاقی که برای من افتاد فهمیدم بمب ها تنها با من 2 قدم فاصله داشت که کاملا قوانین ایمنی را نادیده گرفته بودند. من باید وسط انفجار دو قدم کنارتر می ایستادم بعد باب جیرالدی ، کارگردان ، به من گفت " مایکل، تو خیلی زود پایین آمدی ما می خواهیم تو را بالای پله ها ببینیم و میخواهیم وقتیکه انفجار روی بده تو ظاهر بشی پس صبر کن بنابراین من منتظر ماندم و بمب ها کنار سرم منفجر شد و جرقه های آن روی موهایم اتش گرفت من داشتم میرقصیدم و پایین می آمدم و می چرخیدم نیمدانستم سرم آتش گرفته ناگهان احساس کردم که دستهایم بطور غیر ارادی به سرم میروند که تلاشی برای خاموش کردن آتش بود. بعد افتادم خیلی خسته بودم که شعله های آتش را تکان بدهم . جرمین چرخید ودید که من روی زمین افتادم اول فکر کرد که بعد از انفجار کسی از میان جمعیت به من شلیک کرده چون ما میان جمعیت بزرگی فیلم می گرفتیم میکو براندو کسی که برای من کار میکرد اولین کسی بود که به من رسید بعد از آن هرج و مرج بود هیچ فیلمی نمیتواند درامی که آنشب اتفاق افتاد را به درستی نشان دهد. جمعیت جیغ می کشیدند، کسی فریاد می زد یخ بیاورید ، صدا های دویدن با عجله بود ، مردم فریاد می زدند اووووه نه! آمبولانس امد و قبل از اینکه من را داخل آن ببرند دیدم که مدیران اجرایی پپسی یه گوشه ای جمع شدند و وحشت زده بودند. بخاطر میاورم زمانیکه امدادگران من را داخل برانکارد می گذاشت افراد پپسی آنقدر ترسیده بودند که حتی نیامدند به من سر بزنند در این بین من هیچ احساسی نداشتم علی رغم درد وحشتناکی داشتم بعد ها به من گفتند که شوکه شده بودم یادم هست که از سواری به بیمارستان لذت میبردم بخاطر اینکه من هرگز فکر نمیکردم سوار آمبولانس با آژیر روشن بشوم این یکی از چیزهایی بود که میخواستم وقتی بزرگ شدم انجام بدهم. وقتیکه به بیمارستان رسیدیم به من گفتند خبرنگاران بیرون هستند من دستکشم را خواستم یه صحنه مشهور از من هست که دستم را بادستکش در برانکارد تکان میدهم بعد ها یکی از دکترها به من گفت معجزه بود که من زنده ماندم . یکی از آتش نشانان گفت در اغلب این موارد لباس ها آتش میگیرند که در مورد شما ممکن بود صورتتان کاملا خراب بشود یا حتی بمیری. من دچار سوختگی درجه 3 در پشت سر که تقریبا به جمجمه رسیده بود شدم که خیلی مشکل داشتم اما من خیلی خوش شانس بودم آنچه که میدانیم این است که این حادثه باعث تبلیغ زیادی برای پپسی شد. آنها خیلی بیشتر از قبل پپسی فروختن و دوباره پیش من امدن و به من پیشنهاد بزرگترین مبلغ قرارداد تبلیغات را در تاریخ کردند. که خیلی بی سابقه بود و در کتاب رکود گینس ثبت شد من هنوز یادم میاید که چطور مدیران پپسی وحشت زده آنشب به اتش نگاه میکردند انها فکر میکردند سوختگی من ممکن است طعم بدی در دهان هر کودک آمریکایی که پپسی مینوشد بذارد. آنها میدانستن که من میتونم شکایت کنم و من هم میتوانستم اما من درباره این واقعا خوب بودم. واقعا خوب. آنها به من1500000 دلار پول دادن که من فورا همه پول را به مرکز سوانح و سوختگی مایکل جکسون اهدا کردم چون من برای بیماران سوختگی که در بیمارستان ملاقات کردم خیلی ناراحت بودم |
زندگی نامه مایکل جکسون همه چیز در باره michael jackson
در 5 ماه مارس 2010 به مناسبت سالگرد کنفرانس دیس ایز ایت شارل تامسون با جنیفر باتن گیتاریست گروه مایکل گفتگویی کرد تا او از پشت صحنه ی تورها و خاطراتش با مایکل بگوید.
http://s10.directupload.net/images/100803/gjd9jniy.jpg جنیفر همون گیتاریست قد بلند با موهای روشن است که اگر شما کنسرت های مایکل یا مونوالکر رو دیده باشید حتما با اون آشنا هستید جنیفر یک زمانی گفت : این ایده ی مایکل بود که موهامو روشن مایل به سفید و بزرگ درست کنم". انتخاب شدن برای تور بد: اون مدت ها در سان دیگو زندگی میکرد و برای گروههایی مینواخت اما بعد از مدتی تصمیم گرفت برای موفقیت در زمینه ی موسیقی به لوس آنجلس بیاد در یک روز سرنوشت ساز نمایندگان مایکل جکسون باهاش تماس گرفتن و از او خواستند به برنامه ایی که برای انتخاب موزیسین های تور بد است بیاد. "اون برنامه برای هزاران نفر بود و این نسبتا سخت بود" اون اضافه میکنه:" من رفتم اونجا فقط یک دوربین بود هیچ گروهی در کار نبود من چند قطعه به ریتم فانک زدم و برنامه رو با آهنگ بیت ایت خاتمه دادم این آهنگو قبلا در سان دیگو بارها زده بودم" اون برای تور بد انتخاب شد و زندگیش تغییر کرد. " بیشتر شبیه یک تعطیلات بود من قبلا آموزش میدادم و مینواختم هفت روز هفته و به سختی پول در میاوردم الان در بزرگترین تور دنیا بودم و فقط با 3 روز کار در هفته 10 برابر اونو بدست میاوردم" تمرینات تور بد تمرینات تور بلافاصله شروع شد هفت روز هفته برای دوماه ، ماه اول خواننده و رقصنده ها جدا تمرین میکردن از ماه دوم با استودیو و نوازنده ها همرا شدن اینجا بود که برای اولین بار جنیفر مایکلو دید. " ما شنیده بودیم اون عاشق موسیقیه و میخواد برقصه به محضی که از در وارد شد واستاد تا اونایی که تازه وارد بودن بهش معرفی بشن . من یادم میاد مدیر برنامه اش فرانک دیلو با موهای دم اسبی و سیگار اومد من هر دوشونو نگاه میکردم مایکل خیلی صورت زیبایی داشت واقعا زیبا بود. اون خیلی سخت کار میکرد وقتی تمرینات تموم شد ما حداقل یک بار در روز کل شو رو اجرا میکردیم بعضی وقتها هم دوبار اون میگفت:" ارزش تمرین به زیاد بودن و شدید بودنشه طی زمان باعث میشه همه روی صحنه احساس راحتی کنیم" تور بد شب افتتاحیه در توکیو بود من خیلی هیجان داشتم تا به حال برای این همه آدم برنامه اجرا نکرده بودم واقعا هیجان انگیز بود توی خیابون میدیدم این همه جمعیت دارن میان برنامه رو ببینن و من قراره در کنار گورهی باشم که کارشونو میخوان به بهترین شکل ارائه بدن" انزوای مایکل جکسون: من واقعا برای مایکل ناراحت بودم اون در با شهرتی که داشت به دام افتاده بود هر جا میرفت سیل عظیمی دور و برش رو میگرفتن میخواست بره خرید همه صداش میکردن و باید با یک عده محافظ بره اون واقعا در اتاق هتل زندونی شده بود. اون میخواست اینو به صورتی جبران کنه و وقتشو با همراهانش بگذرونه بعضی اوقات بنا به مورد به پارک های عمومی میرفت به همراه تیمش اولین بار در دیزنی لند توکیو شروع کردیم ما همه رفتیم رولركاستر سواری باور نکردنی بود وقتی تموم شد از ما پرسیدن میخوایم یک دور دیگه بزنیم و ما خیلی خیلی خیلی ضایع شدیم" بعد از تور بد تور بد در ژانویه 1989 به اتمام رسید و گروه منحل شد. قبل از اون شریل کرو خواننده ی همراه مایکل حرفهایی رو بر ضد مایکل در گفتگوهاش زد مثل اینکه اون نمیدونه با کی کار میکنه و اسم هیچکس یادش نمیمونه این حرف از اونجا نشات میگیره که یکبار مایکل شریل رو جنیفر صدا کرد ولی که چی؟ به این معنی نبود که مایکل به همکاراش اهمیت نده. تور بد تموم شد و مایکل به استودیو برگشت تا روی آلبوم دنجراس کار کنه و جنیفر داشت روی کارش سرمایه گذاری میکرد تا دوباره به گروه مایکل دعوت بشه اون اولین آلبوم خودشو با همکاری استیو وندر به نام " فراسو ،وزش ، آنسو" در سال 92 منتشر کرد منبع:وبلاگ مایکل جکسون |
به مناسبت اولین سالگرد فوت مایکل جکسون مجله ایی منتشر شد شامل پیام های دوستان و خانواده اش و عکس هایی از او که من قسمتی از ترجمه ی این مجله رو میذارم
http://s3.directupload.net/images/100804/txgjy6z8.jpg باور نكردني است كه يك سال گذشت نميتوانيم باور كني كه واقعيت دارد. گويي كه يك شوخي است . يك رويا اما متاسفانه شوخي دركار نيست . بسيار سخت است . مخصوصا به اين دليل كه اين اولين باري بود كه براي من و خانواده ام چنين اتفاقي افتاد . مجلس يادبود درگذشت برادرم روزي بسيار معنوي و غريب خواهد شد .دعا هاي زيادي خواهد شد . خانواده به شدت براي فوران عشق و مهرباني هر كسي در طول اين سال سپاسگزار است . من مايكل را براي اخرين بار در جمع خانوادگيمان ديدم . دو هفته پيش از ان فاجعه . خوب بود . او (هنوز) مايكل بود. خودش بود .برادرم بود .بزرگترين پشيماني اين است كه ما نتوانستيم مدت بيشتري را در اخرين سال با هم باشيم .من صدايش را از دست دادم . عشقش را نيز از دست دادم . من هرگز " ديس ايز ايت" را نديدم و نميتوانم ببينم . نميدانم . فقط وقتي كه ميخواهم ان را ببينم برايم بسيار سخت است . ولي به هر حال بسيار خوشحالم كه مردم جهان از اين فيلم بسيار لذت ميبرند.و ديدن ان براي من حقيقتا دردناك است . من روز هاي شگفت اور بسياري كه ما با هم بوديم را به ياد دارم ، مخصوصا دوران جكسون فايو را . كودك بوديم . تلاش ميكرديم معروف شويم . سفر ميكرديم . موتوان – انها روز هايي ويژه بود كه هرگز چيزي جايشان را پر نخواهد كرد . اوقات بسيار خوبي بودند. كودكان مايكل-سه برادر زاده ام-حقيقتا عالي با مسائل رفتار ميكنند . من اغلب انها را ميبينم .انها بسيار قوي و باهوش اند . من به انها بسيار افتخار ميكنم . كودكان ، بسيار خوب با اين قضيه كنار امدند . طرفداران لازم است كه مايكل را براي بخشش شگفت اورش به ياد اورند .مايكل تماما مهربان بود .هميشه جدا بسيار خوش رفتار بود .اين يك ويژگي كمياب است .چيزي كه غالبا در مردم در همه ي لحظات يافت نميشود ميراث مايكل موسيقي اوست ، كه هميشه و هميشه زنده خواهد ماند .چيزي كه در تمام طول زمان پايدار خواهد ماند .مايكل براي هميشه با ظرافت شناخته شده است و چنين خواهد ماند... همان پادشاه موسيقي پاپ |
ترجمه ی چندتا از آهنگهای مشهور مایکل جکسون:
Earth song ترانه ی زمین: http://s5.directupload.net/images/100804/vtqkil38.jpg What about sunrise چیست درباره ی طلوع افتاب What about rain چیست درباره ی باران What about all the things چیست درباره ی همه اشیا That you said we که تو به من گفتی were to gain... . ..سود بودند What about killing fields چیست درباره ی کشتن زمین Is there a time ایا یک زمان وجود دارد What about all the things چیست درباره ی همه اشیا That you said was که تو گفتی بود yours and mine.. . ...مال من و تو Did you ever stop to notice ایا تو هرگز از ملاحضه کردن ایستادی؟ All the blood we've shed before هر نژادی قبل از ما خون ریختند Did you ever stop to notice ایا تو هرگز از ملاحضه کردن ایستادی The crying Earth the که زمین در حال فریاد زدن است weeping shores? و گریه کردن کنار دریا؟ Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah What have we done to the world چه انجام داده ایم با زمین Look what we've done نگاه کن چه انجام داده ایم What about all the peace چیست درباره ی هر صلح و صفا That you pledge که شما ان را به گروگان گرفته اید your only son... فرزند فقط مال شماست What about flowering fields چیست درباره ی شکوفه دادن زمین Is there a time ایا یک زمان وجود دارد What about all the dreams چیست دربارهی همه ی خواب ها That you said was که شما گفتید بود yours and mine... ...مال تو و من Did you ever stop to notice ایا شما هرگز از ملاحظه کردن ایستادید All the children dead from war همه ی بچه ها از جنگ کهنه شده اند Did you ever stop to notice ایا شما هرگز از ملاحضه کردن ایستادید The crying Earth the که زمین درحال فریاد زدن است و weeping shores کنار دریا گریه کردن Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah I used to dream من از خواب استاده کردم I used to glance من از نگاه کردن به انسوی ستاره ها استفاده کرده beyond the stars Now I don't know where we are اکنون من نمی دانم ما کجا هستیم Although I know اگر چه من میدانم we've drifted far ما بسیار رانده شده ایم Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah Hey, what about yesterday هی. چیست درباره ی دیروز (What about us) چیست درباره ی ما What about the seas چیست درباره ی دریا ها (What about us) چیست درباره ی ما The heavens are falling down اسمان ها در حال سقوط اند (What about us) چیست درباره ی ما I can't even breathe من حتی نفس هم نمی توانم بکشم (What about us) چیست درباره ی ما What about the bleeding Earth چیست درباره ی خون ریختن از زمین (What about us) چیست دربارهی ما Can't we feel its wounds ایا ما نمی توانیم زخم ها را احساس کنیم (What about us) چیست دربارهی ما What about nature's worth چیست درباره ی ارزش طبیعت (ooo, ooo) It's our planet's womb ان ستاره ی رحم است (What about us) چیست درباره ی ما What about animals چیست درباره ی حیوانات (What about it) چیست دربارهی ان We've turned kingdoms to dust ما پادشاهی خاک را برگرداندیم (What about us) چیست دربارهی ما What about elephants چیست دربارهی فیل ها (What about us) چیست دربارهی ما Have we lost their trust ایا ما ایمان را گم کرده ایم (What about us) چیست درباره ی ما What about crying whales چیست دربارهی گریه ی نهنگ ها (What about us) چیست دربارهی ما We're ravaging the seas ما در حال ویران کردن دریا ها هستیم (What about us) چیست دربارهی ما What about forest trails چیست دربارهی بدنبال حرکت کردن جنگل (ooo, ooo) Burnt despite our pleas با وجود ادعا هایمان سوزاندیم (What about us) چیست دربارهی ما What about the holy land چیست دربارهی زین مقدس (What about it) چیست درباره ی ان Torn apart by greed دریده شده به وسیله ی طمع (What about us) چیست دربارهی ما What about the common man چیست دربارهی مردی عادی (What about us) چیست دربارهی ما Can't we set him free ایا ما نمی توانیم ان را ازاد بگذاریم (What about us) چیست دربارهی ما What about children dying چیست دربارهی بچه ها ی مردنی (What about us چیست دربارهی ما Can't you hear them cry شما نمی تونید فریاد ان ها را گوش کنید (What about us) چیست دربارهی ما Where did we go wrong چه جای غلطی رفتیم (ooo, ooo) Someone tell me why یکی به من بگوید چرا (What about us) چیست دربارهی ما What about babies چیست دربارهی کودکان (What about it) چیست دربارهی ان What about the days چیست دربارهی روز ها (What about us) چیست دربارهی ما What about all their joy چیست دربارهی همه لذت ان ها (What about us) چیست دربارهی ما What about the man چیست دربارهی برده (What about us) چیست دربارهی ما What about the crying man چیست دربارهی فریاد برده (What about us) چیست دربارهی ما What about Abraham چیست دربارهی ابراهیم نبی (What was us) دلیل خلقت ما چه بود What about death again چیست دربارهی مرگ دوباره (ooo, ooo) Do we give a damn ایا ما لعنت دادیم منبع:http://www.amjh.blogfa.com/cat-5.aspx |
آهنگ اجتماعی و پر از مفهوم مردی در آینه
man in the mirror http://s5.directupload.net/images/100804/xk9nrrnn.jpg متن و ترجمه : Im gonna make a change, For once in my life من قصد دارم تغييري ايجاد كنم . براي يكبار در زندگيم Its gonna feel real good, واقعاً احساس خوبي به من دست ميدهد Gonna make a difference تفاوتي ايجاد ميكند Gonna make it right . . . ان به صحت تبديل ميشود As i, turn up the collar on my Favourite winter coat وقتي ، يقة كاپشن زمستاني مورد علاقهام را بالا انداختم This wind is blowin my mind اين باد دارد در خيالم ميوزد I see the kids in the street, كودكاني را در خيابان ديدم With not enough to eat كه چيز كافي براي خوردن نداشتند Who am i, to be blind? من چه كسي هستم كه كور باشم ( تظاهر كنم كه نميبينم ) Pretending not to see Their needs و وانمود كنم كه احتياج آنها را نميبينم A summers disregard, يك حقوق ناديده گرفته شده A broken bottle top يك بطري شكسته شده And a one mans soul و روح انسان ها They follow each other on The wind ya know آنها به دنبال هم در بادي كه ميداني روان بودند cause they got nowhere to go زيرا جايي براي رفتن نداشتند Thats why I want you to know به اين دلايل من ميخواهم تو ( ديگر ) بداني Im starting with the man in the mirror من با آدمي كه در آينه است شروع ميكنم Im asking him to change his ways از او ميخواهم كه راه و روشش رو تغيير دهد And no message could have Been any clearer و هيچ پيامي نميتواند اينقدر واضح باشد كه : If you wanna make the world A better place اگر مي خواهي دنيا را به جايي بهتر تبديل كني Take a look at yourself, and Then make a change به درونت نگاهي كن و سپس تغييري ايجاد كن (na na na, na na na, na na, na nah) Ive been a victim of a selfish Kind of love من قرباني يك نوع عشق خودخواهانه بودم Its time that I realize اكنون زمانش رسيده است كه من ( خودم ) تشخيص دهم That there are some with no Home, not a nickel to loan كه كساني هستند كه خانه و سكهاي براي قرض دادن ندارند Could it be really me, ايا ميتوانم خودم ( اينگونه بي عاطفه و... ) بمانم Pretending that theyre not alone? كه وانمود كنم آنها تنها نيستند؟ A willow deeply scarred, بيدي كه عميقاً ترسيده است Somebodys broken heart افرادي با قلبهايي شكسته And a washed-out dream و رويايي از هم گسيخته They follow the pattern of The wind, ya see ميبيني كه آنها به دنبال باد روانند Cause they got no place to be چون آنها جايي را براي ماندن ندارند Thats why Im starting with me به همين خاطر است كه من از خودم شروع كردهام Im starting with the man in the mirror من با مردي كه در آينه است شروع ميكنم (ooh!) Im asking him to change his ways از وي درخواست ميكنم كه پيشه اش را تغيير دهد (ooh!) And no message could have Been any clearer و هيچ پيغامي نميتواند انقدر واضح باشد If you wanna make the world A better place اگر ميخواهي دنيا را تبديل به مكاني بهتر كني Take a look at yourself and Then make a change نگاهي به خودت بيانداز و سپس تغييري ايجاد كن منبع:http://www.amjh.blogfa.com/cat-3.aspx |
معرفی چند سایت :
برای عزیزانی که شاید دلشون بخواد از مایکل جکسون عکس داشته باشن چند تا سایت معرفی میکنم که گنجینه ی عظیمی از عکسهای این هنرمند در اونا قابل دریافته www.mjj-online.net www.mjvibe.com www.mjjpictures.com www.steady-laughing.com www.jacksonaction.com برای دسترسی به لینکهای دانلود هم میتونید به این فروم سر بزنید www.mjhideout.com |
میتونید مستند مارتین بشیر از زندگی مایکل رو از این تاپیک دانلود کنید:
http://www.p30city.net/showthread.ph...566#post172566 |
دو مجموعه ی مستند جدید در این صفحات قرار گرفتند برای دانلود
http://www.p30city.net/showpost.php?p=173273&postcount=4 http://www.p30city.net/showpost.php?p=173275&postcount=5 |
نگاهی به جنایت حقیقی: مستندی از افرودایت جونز
این مستند در روز 29 آپریل امسال از شبکه ی اینوستیگیشن دیسکاوری پخش شد. افرودایت جونز در این مستند با افرادی مصاحبه کرده است که بیگناهی مایکل را تایید می کنند. جونز می گوید:
"توطئه ای در میان دادستان و رسانه ها در جریان است تا مایکل جکسون را گناهکار ترین فرد زمین معرفی کنند. در حالی که هیچکس نمی تواند متواضع تر، با استعداد تر و مهربان تر از مایکل جکسون باشد." خانم افرودایت جونز گزارشگر خبری شبکه ی فاکس و نویسنده ی کتابهای جنایی واقع گرایانه است. او در سال 2005 اخبار دادگاه رسیدگی به اتهام آزار جنسی پسری 13 ساله را که علیه سلطان پاپ مطرح شده بود، برای فاکس گزارش میکرد. او که در ابتدا معتقد به گناهکاری مایکل بود، پس از شرکت در جلسه های دادگاه و پس از صدور حکم بیگناهی مایکل، کتابی نوشت با عنوان "توطئه علیه مایکل جکسون" (Michael Jackson Conspiracy) و در آن به اثبات بیگناهی مایکل پرداخت. اما ناشران آمریکایی تشنه ی کتابی در مورد گناهکاری او بودند و بنابراین جونز ناچار شد کتابش را با هزینه ی شخصی منتشر نماید. مصاحبه با جونز را در اینجا بخوانید البته جونز تنها شخصیت تلویزیونی نیست که برای اثبات بیگناهی مایکل، تن به هجوم رسانه ها داده است. پیشتر نیز مستندی از لری نیمر که شرح آن را در همین صفحه خواندید، منتشر شد. هیچ شبکه ای حاضر به خرید فیلم نیمر نشد و او مستند خود را با عنوان "داستان گفته نشده ی نورلند" بر روی دی وی دی برای فروش عرضه نمود. برای خواندن مقاله ای در مورد این مستند کلیک نمایید: بخش نخست – بخش دوم از روز 11 ماه مارس، هر هفته یک قسمت از سریال 10 قسمتی که افرودایت جونز با عنوان "جنایت حقیقی" تهیه نموده، از شبکه ی دیسکاوری پخش گردیده است. قسمت هشتم این سریال که در روز 29 آپریل به نمایش درآمد، به روایت دادگاه سال 2005 مایکل جکسون، در قالب یک فیلم مستند اختصاص داشت که گرچه همچون کتابش نسبت به شایعات رواج یافته ی رسانه ها در بین مردم از اقبال کمتری برخوردار است، اما سند دیگری است از بیگناهی مایکل. --------------------------------------------------------- چارلز تامسون بلاگ نویس سرشناس، مدتی قبل پیرامون برخورد رسانه ها نوشت:هنوز پخش سریال افرودایت جونز از تلویزیون شروع نشده است، اما رسانه ها شمشیر را از رو بسته و حمله های خود را شروع کرده اند. نیویورک دیلی این مستند را نامه ای عاشقانه به ستاره (مایکل جکسون) خوانده و دیلی نیوز (از ساحل جنوبی) نیز اعتبار آن را زیر سوال برده و گفته است که تمامی مصاحبه شوندگان در این مستند، از کارمندان سابق مایکل هستند. هر دوی این انتقادها ناصحیح و ناعادلانه اند. نخست آنکه دو تن از مصاحبه شوندگان در این مستند، از اعضای هیئت منصفه ی دادگاه مایکل و دیگران نیز یک کارشناس در امر دفاع جنایی و شخص جونز هستند. هیچ کدام از این افراد مایکل را نمی شناختند و در استخدامش نیز نبودند. دوم آنکه بی اعتبار دانستن مستند حاضر به دلیل در برداشتن مصاحبه با افرادی که مایکل جکسون را می شناختند، سخنی فراتر از واژه ی مضحک است. نتیجه ای که از حرف این منتقد می توان گرفت این است که اگر مستند شامل مصاحبه ها با افرادی بود که هرگز مایکل را ندیده و نشناخته بودند اما در موردش هر حرف و اتهام دروغینی را بر زبان می آوردند؛ قابل قبول می بود. بدیهی است که این انتقادی نا معقول و پوچ است. --------------------------------------------------------- تامسون در روایت خود از این فیلم می نویسد:فیلم با صحنه ی مرگ مایکل در روز 25 ژوئن و این گفته ی جونز آغاز میشود که گرچه مایکل بر اثر تزریق داروی بیهوشی از بین رفت اما مرگ او امری اجتناب ناپذیر بوده است. روح او از تحمل اتهاماتی در مورد رابطه اش با کودکان و پوشش خبری نادرست رسانه ها خرد شده بود. جونز می گوید "جکسون هرگز از این دادگاه بازنگشت. او حین تلاش خود از دنیا رفت." این مستند بیننده را به سال 1993، زمانی که اولین اتهامات مطرح شد می برد. و بخش بیشتر این قسمت، پیرامون حل و فصل مالی با خانواده ی شاکی (چاندلر) دور میزند. جونز بیان می دارد که این حل و فصل مالی سرآغاز بدبینی بسیاری از مردم نسبت به مایکل بوده است. فرانک دیلو، مدیر برنامه ی سابق مایکل می گوید که این توافق مالی نتیجه ی حرف شنوی مایکل از مشاوران تجاری اش بود که بیشتر به فکر سود و منفعت مادی بودند تا تصویری که از مایکل در دنیا ارائه میشود. توماس میزرو، وکیل مدافع مایکل در سال 2005 در این مستند میگوید که حل و فصل مالی پرونده ی شکایت از مایکل در سال 1993، به تمامی آنان که در فکر اخاذی از مایکل بودند این پیام را مخابره کرد که او یک هدف ساده است. میزرو ادامه میدهد: "چرا کار کنید، وقتی می توانید با شکایت از مایکل به پول برسید؟" جونز اظهار می دارد که نگرانی مایکل بابت تصویری که توافق مالی 1993 از او به دنیا ارائه داده بود، سبب گشت که او برای پاکسازی آن تصویر، مارتین بشیر گزارشگر را برای تهیه ی مستند "زندگی با مایکل جکسون" (Living with Michael Jackson) به خانه اش راه دهد. او فریب عهد دروغین بشیر را خورد و دسترسی بی سابقه ای به او داد. اما بشیر تصویر مایکل را در این مستند به گونه ای ارائه داد که پیشرفت حرفه ی خود را تضمین نماید. نتیجه ی آن، شکل گیری دور دوم اتهامات جنسی علیه مایکل بود. توماس میزرو، دادستان تام اسندون را که دو بار در سالهای 1993 و 2005 تلاش کرد تا اتهامات را علیه مایکل به اثبات برساند، "تا حد پوچی، گرفتار عقده و وسواس فکری" توصیف میکند. پل ردریگرز یکی از اعضای هیئت منصفه ی دادگاه 2005 با او هم عقیده است: "به نظر می رسید حاضر است هر کار انجام دهد تا ما را با نظر شخصی خود همراه سازد، و نه آنچه که شواهد و مدارک می گفتند. مانند آن بود که با مایکل دشمنی خونی دارد." میکی شرمان، کارشناس در امر دفاع جنایی و دادگاه افراد سرشناس نیز معتقد است: "فکر میکنم پیگیری این پرونده از جانب دادستانی بسیار احساسی بود. فکر میکنم تام اسندون خوشحال بود. خوشحال بود. از آوردن بلا بر سر مایکل جکسون خوشحال بود. چنان اشتیاقی از به دام انداختن مایکل جکسون نشان میداد که اعتبار اتهامات حتی اگر هم از بین نرفت، به شدت کاهش یافت." جونز می گوید رسانه ها با نادیده گرفتن حکم برائت مایکل، بر طبل گناهکاری او کوبیدند. میزرو اعتقاد دارد که رای دادگاه موجب تحقیر رسانه ها شده بود زیرا آنها انتظار محکومیت مایکل را داشتند و از فکر انتشار خبر انتقال او به زندان، دهانشان به آب می افتاد. جونز ادامه میدهد که دادگاه چنان زخمی به مایکل زد که او قادر به خوابیدن نبود و این دلیلی است که او از تزریق پروپوفول جان باخت. حقایق ناگفته چارلز تامسون در کنار دفاع از موجودیت این مستند، از نبود خلاقیت در آن، کمبود وقت و در نتیجه نپرداختن به موضوعات کلیدی و حساس انتقاد می کند. او می نویسد که دادگاه مایکل 4 ماه به طول انجامید و برای بررسی آن یک برنامه ی تلویزیونی دست کم شش قسمتی لازم است. چرا که در این مستند یک ساعتی، آگهی های کلیدی از قلم انداخته شده اند. پرونده ی سال 1993 به اندازه ی کافی به چالش کشیده نشده است. این مستند همچنین دلیل بزرگ امضای توافق نامه بین مایکل و خانواده ی چاندلر در سال 1994 را نادیده میگیرد. (حقیقت همیشه نادیده گرفته شده: پرداخت پول به خانواده ی شاکی بر سر ادعای سهل انگاری مایکل در مراقب از فرزندشان صورت گرفته است. پدر شاکی، ایوان چاندلر ادعا کرد که مایکل در مراقبت از فرزندش سهل انگاری کرده است. شرکت بیمه ی مایکل بر خلاف میل او، خسارتی را بابت این ادعا به چاندلر پرداخت کرد. این حقیقت کلیدی به کوشش رسانه ها در تمام این سالها مخفی نگاه داشته شده است.) حقایق ناگفته ی پرونده ی سال 1993 را در اینجا بخوانید: تام اسندون در سال 1993 مدرکی برای اثبات اتهام علیه مایکل نداشت و هیئت عالی منصفه، رای بر عدم تشکیل دادگاه جنایی داد. در نتیجه ی آن، شاکی می توانست بدون آنکه اتهامش در دادگاه جنایی ثابت شود، مایکل را به دادگاه مدنی بکشاند که به موجب آن، حق مایکل برای برخورداری از یک دادرسی عادلانه مخدوش می گردید. برگزاری دادگاه مدنی پیش از دادگاه جنایی به این معنی بود که دادستان به استراتژی دفاعی مایکل اشراف می یافت و اگر مایکل در دادگاه مدنی برای اثبات غیبت از محل وقوع جرم، دلیل می آورد، اسندون به دفترش می رفت و تاریخ وقوع جرم را تغییر میداد تا در دادگاه جنایی مایکل را غافلگیر کند. اگر مایکل برای دفاع از خود شهودی به دادگاه میاورد، اسندون حمله ی خود علیه مایکل را پیرامون شهادت آنها سامان میداد و در دادگاه جنایی بکار می گرفت. او می توانست پرونده اش را طوری بازسازی نماید که دفاعیات وکلا را مورد حمله قرار دهد. تنها راهی که مایکل برای تضمین برخورداری از یک دادگاه جنایی عادل داشت این بود که از بند دادگاه مدنی رها شود. در متن قرارداد مربوط به این توافق مالی، این نکته به وضوح قید شده است که امضای قرارداد منعی برای خانواده ی شاکی به منظور طرح اتهام در دادگاه جنایی ایجاد نمی کند. جکسون برای دفاع از خود در دادگاه جنایی آماده بود و نمی خواست استراتژی دفاعیش را در دادگاه مدنی هدر بدهد. تصمیم خانواده ی شاکی برای حضور نیافتن در دادگاه جنایی آشکارا نشان میدهد که آنان به دنبال چه چیز بوده اند. هیچ کدام از این موارد در مستند جونز نمایش داده نمی شوند. در سال 2003 دادستان تام اسندون قانون کالیفرنیا را برای به دام انداختن مایکل زیر پا گذاشت. او قانون برگزاری دادگاه مدنی پیش از دادگاه جنایی را لغو کرد. بطور غیر قانونی به دفتر وکیلی که در استخدام مایکل بود هجوم برد. دستور سکوت دادگاه در مورد پرونده را نقض کرد و اسناد و مدارک دفاعی را از منزل یک کارمند مایکل به سرقت برد. وقتی وکیل مدافع مایکل در شبکه ی ان بی سی حاضر شد و گفت که جکسون در روزهایی که اسندون به عنوان روز وقوع جرم مشخص نموده است، در مکان دیگری حضور داشته و شواهد محکمی دارد، اسندون روزهای وقوع جرم را در پرونده دو هفته جا به جا کرد. هیچ کدام این حقایق در مستند گفته نمی شود. از شهادت هایی که در دادگاه به نفع مایکل ارائه شد نیز چیز زیادی به میان نمی آید. خانواده ی آرویزو (شاکی) در مین دروغ های بیشمار خود به دام افتادند. سخنان هر یک از آنها با گفته های پیشین خود و گفته های اعضای خانواده اش تناقض داشت. ادعا کردند در نورلند زندانی بودند در حالیکه فیلم ورود و خروج آزادانه شان به نورلند در دادگاه نمایش داده شد و گذشته از این دسترسی بسیاری به تلفن داشتند. همچنین ثابت شده بود که این خانواده در گذشته برای رسیدن به پول در پرونده ی سو استفاده ی جنسی علیه فردی دروغ گفته بودند. یک کارمند سابق مایکل در دادگاه گفت که مایکل را در حال آزار جنسی برت بارنز، وید رابسون و مکالی کالکین مشاهده کرده بود. هر سه نفر آنها با حضور در دادگاه، گفتند که هرگز چنین چیزی حقیقت ندارد. دادستان از ارائه ی حتی یک مدرک قابل قبول مبنی بر گناهکاری مایکل جکسون عاجز بود. تمامی این حقایق از مستند جونز حذف شده است که ناشی از کمبود وقت است. --------------------------------------------------------- گذشته از ایرادها، این مستند شامل اظهار نظرهای درخور توجهی از توماس میزرو و دو تن از اعضای هیئت منصفه است و برای آنان که طرفدار نیستند، سوالاتی را پیرامون تاکتیک و انگیزه ی دادستانی در این پرونده بر می انگیزد. افرودایت جونز یک کتاب 296 صفحه ای، تنها در مورد دادگاه سال 2005 مایکل نوشته است. پس غیر ممکن است که حقیقت پشت پرده ی اتهامات مایکل را در یک مستند یک ساعته خلاصه کرد. گرچه این مستند تمامی شواهد تبرئه کننده ی سلطان پاپ را در خود جای نداده است، می تواند افرادی را که در مورد بیگناهی او شک دارند، ترغیب نماید که موضع خود را تغییر دهند و یا تمایل یابند کتاب جونز را که حاوی اطلاعات بسیار بیشتری است، بخوانند به زودی لینک دانلود این برنامه رو در تاپیک مستندهایی از زندگی مایکل جکسون قرار میدم منبع: سایت eMJay |
|
اکنون ساعت 01:45 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)