پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   موسیقی جهان (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=60)
-   -   زندگی نامه مایکل جکسون همه چیز در باره michael jackson (http://p30city.net/showthread.php?t=23155)

SHeRvin 03-05-2010 03:28 AM

زندگی نامه مایکل جکسون همه چیز در باره michael jackson
 
زندگی نامه ی مایکل جکسون - michael jackson



مایکل جوزف جکسون (زاده‌ی ۲۹ اوت ۱۹۵۸، درگذشته‌ی ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹) موسیقیدان، بازرگان آمریکایی و یکی از موفق ترین سرگرمی سازان تمام دوران‌ها به شمار می‌آید. فرزند هفتم خانواده‌ی جکسن ، فعالیت حرفه‌ای خود را در عرصه‌ی موسیقی از سن ۶ سالگی به عنوان یکی از اعضای گروه جکسون ۵ آغاز نمود و در حالی که هنوز عضوی از گروه بود، در سال ۱۹۷۱ کار خود را به عنوان یک تک‌خوان شروع کرد. او را "سلطان پاپ" می‌نامند، پنج آلبوم از آلبوم‌های استودیویی او جزء پرفروش‌ترین آلبوم‌های موسیقی جهان هستند: جدا از بقیه، دلهره آور، بد، خطرناک، تاریخ

در دهه هشتاد میلادی، او به عنوان برترین نماد موسیقی پاپ، و اولین سرگرمی ساز آمریکائی آفریقایی‌تبار شناخته شد که موج قدرتمند و ساختار شکن عمیقی را بنیانگذاری نمود، آغاز این موج از شبکه‌ی ام‌تی‌وی بود. محبوبیت موزیک ویدئوهای او مانند «بیلی جین»، «بزن به چاک»دلهره آور»، باعث تحول ساختار موزیک ویدئو به صورت یک فرم هنری و ابزار تبلیغاتی شد، و شبکه‌ی تازه تاسیس ام‌تی‌وی را به شهرت رساند. جکسن با اجراهای روی صحنه و موزیک ویدیوهایش، حرکات تکنیکی پیچیده‌ی رقص مانند روبات و مون‌واک را به محبوبیت رساند. شیوه‌ی منحصر به فرد او در موسیقی و سبک رقص و آوازش، تعداد بیشماری از هنرمندان هیپ هاپ، پاپ و آر اند بی معاصر را تحت تاثیر قرار داده‌است. و «

جکسن همچنین یک بشر دوست برجسته بود.او توسط بنیاد و تک آهنگ‌های خیریه‌ی خود، و پشتیبانی از ۳۹ جنبش خیرخواهانه، میلیون‌ها دلار برای اهداف خیریه وقف یا جمع آوری کرد. با این وجود ابعاد دیگر زندگی شخصی او، همچون ظاهر در حال تغییر و رفتارش ، سبب ایجاد جنجال‌های غرض ورزانه‌ای شد که به چهره‌ی مردمی او صدمه زد. او در سال ۱۹۹۳ متهم به سوء استفاده‌ی جنسی از کودکان شد. اما پلیس تحقیقات جنایی را به دلیل عدم وجود شواهد کافی متوقف نمود و جکسن هرگز دستگیر نشد. پس از آن او دوبار ازدواج کرد، پدر سه فرزند شد و تمام این‌ها جنجال بیشتری ایجاد نمود. از اوایل دهه نود نگرانی‌هایی درباره‌ی وضعیت سلامتی او وجود داشت و از اواخر دهه نود اخبار ضد و نقیضی در باره‌ی وضعیت مالی این خواننده گزارش می‌شد. در سال ۲۰۰۵ جکسن به دلیل اتهامات بیشتری مربوط به سوء استفاده‌ی جنسی و چند اتهام دیگر محاکمه و تبرئه شد.

در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ ، جکسن بر اثر ایست قلبی در سن ۵۰ سالگی درگذشت. در این زمان او در حال آماده شدن و تمرین برای یک سری ۵۰ تایی از کنسرت‌ها به نام "این است" که قرار بود در لندن برگزار شود، بود. مرگ او توسط پزشکی قانونی لوس آنجلس ، قتل معرفی شد. درگذشت او باعث غلیان و خروش ناگهانی احساسات جهانی و لبریز سوگ فراوانی در سراسر دنیا شد. مراسم یاد بود جهانی او که در سراسر دنیا تحت پوشش قرار گرفت توسط یک میلیارد انسان از سراسر دنیا نظاره شد.

او جزو تعداد معدودی از هنرمندان است که برای بار دوم به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافته‌است. از دستاوردهای دیگر او می‌توان به ثبت رکوردهای بیشمار در فهرست رکوردهای جهانی گینس، از جمله عنوان «موفق ترین سرگرمی ساز تمام دوران‌ها» ، ۱۳ جایزه‌ی گرمی ، ۱۳ تک آهنگ شماره‌ی یک سولو (بیشتر از هر هنرمند مرد دیگری از زمان پایه گذاری جدول صد اثر برتر) و فروش بیش از ۷۵۰ میلیون واحد در سراسر جهان اشاره کرد. در صنعت موسیقی جایزه‌ای نمانده که جکسن به خانه نبرده باشد. همچنین او یک تاجر بسیار زیرک است. بسیاری او را یک نابغه در تجارت توصیف کرده‌اند و هیچ هنرمندی از نظر وسعت توانایی کنترل امور مالی و تجاری با او قابل مقایسه نیست. تقریبا چهار دهه‌است که کنکاش‌های بسیار موشکافانه در زندگی خصوصی جکسن همراه با دوران فعالیت درخشانش، او را جزئی از فرهنگ عامه کرده‌است. او به عنوان یکی از مشهورترین مردان جهان شناخته می‌شود.

SHeRvin 03-05-2010 03:31 AM

اوایل زندگی و جکسون فایو (۱۹۵۸-۱۹۷۵)

همچنین ببینید: جکسون ۵
http://upload.wikimedia.org/wikipedi...son_Street.jpg



خانه‌ی دوران کودکی جکسون در شهر گری ،
ایالت ایندیانا
مایکل جوزف جکسون در تاریخ ۲۹ آگوست ۱۹۵۸، در شهر گری در ایالت ایندیانا (شهرکی صنعتی در نزدیکی شهر شیکاگو، ایلینویز) در خانواده‌ای از طبقه‌ی کارگر متولد شد.او پسر جوزف والتر جو و کاترین اسکروز استر ، هفتمین فرزند از ده فرزند بود. خواهران و برادران او ربی، جکی، تیتو، جرمین، لاتویا، مارلون، رندی و جنت هستند. جوزف جکسون در استخدام معدن آهن بود ولی اغلب با برادرش لوتر در یک گروه موسیقی آر اند بی به نام فالکونز به اجرا می‌پرداخت. مادر مذهبی جکسون ، فرزندانش را با باورهای شاهدان یهوه (فرقه‌ای مسیحی) تربیت کرد.

جکسون از اوایل دوران خردسالی مورد سوء استفاده‌ی جسمی و روحی پدرش قرار داشت. او کار بی وقفه، شلاق و کلمات رکیک را تحمل می‌کرد. این سوء استفاده‌ها، زندگی او را در بزرگسالی تحت شعاع قرار داد. در نتیجه‌ی یک جر و بحث که بعدها برادرش مارلون به آن اشاره کرد جوزف ، مایکل را از یک پا، سر و ته در هوا نگه داشت و بارها و بارها با مشت به کمر و پشت او کوبید.[جوزف اغلب مچ گیری می‌کرد و یا فرزندان پسر را به دیوار فشار می‌داد. یک شب وقتی جکسون خواب بود ، پدرش جوزف از بیرون خود را به پنجره‌ی اتاق خواب او رساند و در حالی که ماسک ترسناکی بر چهره داشت با جیغ و فریاد وارد اتاق شد. جوزف گفت که می‌خواسته به فرزندانش یاد بدهد که هنگام خواب پنجره‌ی اتاق خوابشان را باز نگذارند. اما تا سال‌ها بعد از آن ، کابوسهای دزدیده شدن از اتاق خواب ، جکسون را رها نکرد.

جکسون در مصاحبه‌ای با اپرا وینفری در سال ۱۹۹۳ ، برای اولین بار آشکارا در باره‌ی سوءاستفاده‌های دوران کودکی‌اش سخن گفت. او گفت که در کودکی اغلب از تنهایی می‌گریست و گاهی اوقات با دیدن پدرش بیمار می‌شد یا حالت تهوع به او دست می‌داد. در مصاحبه‌ی بسیار معروف دیگری به نام زندگی با مایکل جکسون در سال ۲۰۰۳، او در حالی که درباره‌ی سوءاستفاده‌های دوران کودکی‌اش صحبت می‌کرد چهره‌ی خود را با دست‌هایش پوشاند و گریست. او با یاد آوری پدرش که با کمربندی در دست روی صندلی می‌نشست و او و برادرانش را تمرین می‌داد، گفت : «اگه کارتو درست انجام نمی‌دادی، اون اشکتو در می‌آورد، واقعاً حالتو می‌گرفت.»

جکسون خیلی زود استعدادش را در موسیقی بروز داد، او در سن پنج سالگی در حضور همکلاسی‌ها و حضار دیگر به مناسبت کریسمس اجرا می‌کرد. در سال ۱۹۶۴ جکسون و مارلون به عنوان نوازندگان پس زمینه، با نواختن کونگا و تمبورین، به گروه برادران جکسون (گروهی که توسط برادرانش جکی، تیتو و جرمین تشکیل شده بود) پیوستند. پس از آن جکسون شروع به خواندن در پس زمینه و رقصیدن کرد؛ در سن هشت سالگی، او و جرمین در جایگاه خواننده‌های اصلی گروه قرار گرفتند و نام گروه را به جکسون ۵ تغییر دادند.

گروه از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ در سطح وسیعی از منطقه‌ی ایالت‌های غرب میانه آمریکا (به انگلیسی: Midwest) به اجرای برنامه پرداخت. گروه مکرراً در کلوب‌های شبانه‌ی سیاهپوستان و کلوپ‌های کوچکی که چیتلین سرکت (به انگلیسی: chitlin' circuit) نامیده می‌شدند به اجرا پرداخت، جایی که برنامه‌ی آن‌ها اغلب مقدمه‌ای برای شروع استریپ تیزها و نمایش‌های مربوط به بزرگسالان بود. در سال ۱۹۶۶، آن‌ها در مسابقه‌ی استعدادهای مهم محلی، به رهبری مایکل با اجرای آهنگ‌های برتر موتاون و آهنگ «تو رو به دست آوردم-حس خوبی دارم» اثر جیمز براون، به مقام اول دست یافتند. [

جکسون فایو در سال ۱۹۶۷ چندین آهنگ از جمله «پسر بزرگ» را برای شرکت نشر استیل تاون ضبط کرد و در سال ۱۹۶۸ با موتاون رکوردز قرارداد بست. بعدها مجله‌ی رولینگ استون مایکل جوان را «یک نابغه با استعدادهای احاطه گر در موسیقی» توصیف نمود و اشاره کرد که بعد از اینکه مایکل با برادرانش شروع به خواندن و رقصیدن کرد به سرعت به عنوان ستون اصلی گروه و خواننده‌ی رهبر ظاهر شد. با وجود اینکه مایکل با صدای زیر یک کودک می‌خواند، اما مثل یک رقصنده‌ی بزرگسال حرفه‌ای می‌رقصید و سبک خواندنش انعکاسی از سبک موسیقی آر اند بیگوسپل و همچنین هنرمندانی چون سم کوک، جیمز براون، ری چارلز و استیوی واندر بود. و

گروه با چهار تک‌آهنگ اولش : «می خواهم برگردی»]، «عشقی که حفظ می‌کنی»]، «اِی بی سی»[۲۰]، «آنجا خواهم بود»؛ که در جدول ۱۰۰ آهنگ برتر شماره‌ی یک شدند؛ رکوردی برای خود ثبت کرد. در سال‌های اول حضور جکسون فایو در موتاون، روابط عمومی این شرکت ادعا نمود که جکسون ۹ ساله‌است (دو سال کوچکتر از سن واقعی‌اش) تا در نظر مخاطب عام، با مزه‌تر جلوه کند و مردم با او بهتر ارتباط برقرار کنند. جکسون از سال ۱۹۷۲ در کل چهار آلبوم استودیویی سولو (انفرادی) با موتاون منتشر کرد، که «باید آنجا باشم» و «بن در میان آن‌ها هستند. این کارها به عنوان قسمتی از قرارداد جکسون فایو با موتاون منتشر شدند و تک‌آهنگ‌های موفقی از جمله «باید آنجا باشم» و «بن» و همچنین بازسازی‌هایی از آهنگ‌های «راکین رابین» و «روز بابی» تولید شدند.

فروش گروه از سال ۱۹۷۳ شروع به کاهش کرد. اعضای گروه از شرکت موتاون به دلیل پافشاری در خودداری از دادن حق کنترل خلاقانه یا دخالت در تولید آهنگ‌ها ، ناراضی بودند. با وجوداین، گروه چند آهنگ جزء چهل اثر برتر، شامل «ماشین رقص» (جزء پنج تک‌آهنگ برتر به سبک دیسکو) و «من عشقم» (جزء بیست اثر برتر) را ثبت کرد. جکسون فایو در سال ۱۹۷۵ موتاون را ترک نمود.

SHeRvin 03-05-2010 03:33 AM

تغییر مکان به سوی اپیک و جدا از بقیه (۱۹۷۵-۱۹۸۱)


جکسون فایو، قرارداد جدیدی با CBS رکوردز در ماه ژوئن ۱۹۷۵ امضا کرد و ابتدا به قسمت فیلادلفیا اینترنشنال رکوردز ، و سپس به اپیک رکوردز پیوست. در نتیجه‌ی یک مشکل قانونی، گروه نام خود را به جکسونز (جکسون‌ها) تغییر داد. بعد از تغییر نام ، گروه به اجراهای بین المللی خود ادامه داد و از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ شش آلبوم دیگر منتشر کرد. از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ مایکل جکسون ، ترانه نویس اصلی گروه بود.او آهنگ‌های موفقی مثل «بدنتو تکون بده (برو پایین)» ، «اینجا هتل» ، «می تونی حسش کنی؟» را نوشت. [در ۱۹۷۸، جکسون در نقش مترسک در فیلم موزیکال ویز به ایفای نقش پرداخت. موسیقی این فیلم توسط کوئینسی جونز تنظیم شده بود که در مدت ساخت این فیلم به جکسون پیوست و تهیه کنندگی آلبوم سولوی این خواننده ، جدا از بقیه، را پذیرفت.

در ۱۹۷۹، بینی جکسون در یکی از تمرینات پیچیده‌ی رقص شکست. عمل جراحی بینی که در نتیجه‌ی این حادثه انجام شد موفقیت آمیز نبود و جکسون از مشکلات تنفسی که می‌توانست فعالیت حرفه‌ای او را تحت تاثیر قرار دهد رنج می‌برد. او به دکتر استیو هوفلین معرفی شد که عمل راینوپلاستی (جراحی بینی) دوم و عمل‌های دیگر را در دنباله برای او انجام داد.

کوئینسی جونز و جکسون با همدیگر تهیه کنندگی آلبوم جدا از بقیه را بر عهده گرفتند.[۲۵]هیت ویو)، استیوی واندر و پل مک‌کارتنی ، نوشتن ترانه‌های این آلبوم را بر عهده داشتند. جدا از بقیه در سال ۱۹۷۹ منتشر شد و اولین آلبومی بود که چهار اثر جزء ده اثر برتر، (شامل دو آهنگ در صدر جدول، به نامهای «تا به اندازه‌ی کافی گیرت نیومده بس نکن» و «رقص با تو») عرضه کرد. [۲۶] آلبوم جدا از بقیه رده‌ی سوم را در جدول ۲۰۰ آلبوم برتر بدست آورد و تا به حال فروشی به اندازه هفت میلیون نسخه در آمریکا و ۲۰ میلیون نسخه در سراسر جهان برای آن ثبت شده‌است.در ۱۹۸۰، جکسون به خاطر تلاش‌های فردی‌اش در عرصه‌ی موسیقی، برنده‌ی سه جایزه در مراسم جوایز موسیقی آمریکا شد: آلبوم سول/آر اند بی برگزیده، هنرمند برگزیده‌ی مرد و تک آهنگ برگزیده برای «تا به اندازه‌ی کافی گیرت نیومده بس نکن». همان سال او برنده‌ی جوایز هنرمند برتر سیاهپوستان و آلبوم برتر سیاهپوستان از مراسم جوایز موسیقی بیلبورد و یک جایزه‌ی گرمی برای بهترین اجرای آوازی آر اند بی هنرمند مرد برای «تا به اندازه‌ی کافی گیرت نیومده بس نکن» شد. جکسون ، راد تمپرتون (از گروه

با وجود موفقیت تجاری این آلبوم، جکسون احساس کرد که آلبوم جدا از بقیه می‌بایست تاثیر خیلی بزرگتری بر جای می‌گذاشت.او مصمم شد که با انتشار آلبوم بعدی‌اش، به نقطه‌ای فراتر از انتظارات دیگران دست یابد.در ۱۹۸۰ جکسون بالاترین سهم از فروش آثار را در صنعت موسیقی برای خود محفوظ کرد: ۳۷٪ از کل فروش آلبوم.

SHeRvin 03-05-2010 03:37 AM

دلهره‌آورو موتاون ۲۵ ، ما دنیاییم و فعالیت‌های تجاری (۱۹۸۲-۱۹۸۳)

در ۱۹۸۲، جکسون آهنگ «کسی در تاریکی» را برای کتاب داستان فیلم «ای تی ، دوستی از سیاره‌ی دیگر» تهیه نمود.این قطعه جایزه‌ی گرمی بهترین آلبوم برای کودکان را برد. آن سال جکسون آلبوم دوم خود به نام دلهره آور را توسط کمپانی اپیک منتشر کرد.این آلبوم هشتاد هفته متوالی در میان ده اثر پر فروش جدول ۲۰۰ اثر برتر و ۳۷ هفته از این زمان هم در جایگاه نخست قرار داشت و نخستین آلبومی بود که هفت آهنگ در میان ده تک آهنگ اول جدول ۲۰۰ اثر برتر از جمله «بیلی جین» ، «بزن به چاک» و «می‌خوای چیزی رو شروع کنی» را برای خود ثبت کرد. برای دلهره‌آور ، بیست و هشت میلیون سری فروش توسط انجمن صنفی ضبط موسیقی آمریکا در ایالات متحده ثبت شده، که باعث کسب جایگاه الماس دوگانه توسط آلبوم شد.این آلبوم با فروش تخمینی ۱۱۰ میلیون نسخه ، پرفروش‌ترین آلبوم موسیقی در جهان است.
جکسون مناسبات صنعت موسیقی را از لحاظ چهارچوب هنری، تجاری و در آمد زایی متحول نمود. وکیل او، جان برانکا، اشاره کرد که جکسون بالاترین حقوق محفوظ را در میان هنرمندان صنعت موسیقی دارا بود ؛ تقریبا دو دلار برای هر آلبوم فروخته شده. او هچنین درآمدهای رکوردشکنی از فروش سی دی‌ها و همچنین فیلم «ساختن تریلر مایکل جکسون» (مستندی که توسط مایکل جکسن و جان لندیس تهیه شد) بدست می‌آورد. این مستند از نظر مالی توسط ام‌تی‌وی پشتیبانی شد و در عرض چند ماه ۳۵۰٫۰۰۰ کپی فروش کرد. این دوره شاهد ظهور محصولات جدیدی مانند عروسک‌های مایکل جکسون که در ماه مه ۱۹۸۴ به قیمت دوازده دلار به بازار آمدند ، بود.
زندگی نامه نویس جی.رندی تارابورلی توضیح می‌دهد که :
« آلبوم دلهره‌آور جزئی از فرهنگ آمریکاست؛ از برخی جهات، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس (مانند مجله، عروسک، بلیط یک فیلم پر طرفدار) نیست بلکه مانند یک کالای ضروری در هر خانه‌ای پیدا می‌شود. »
مجله تایم نوشت که :«موج دلهره‌آور بهترین سال‌ها را از زمان اوائل ۱۹۷۸ برای صنعت موسیقی به ارمغان آورد؛ زمانی که صنعت موسیقی درآمد کلی معادل چهار میلیارد دلار داشت.»به‌طور کلی تایم تاثیر آلبوم دلهره‌آور را همانند بازگشت اعتماد به نفس به روح صنعتی که توسط «ویرانه‌های جنبش پانک و سبک فرمالیته‌ی پاپ کامپیوتری» محدود شده بود ، توصیف کرد و تاثیر جکسون را اینگونه بیان کرد :«ستاره‌ی آثار ضبط شده، رادیو و ویدئو‌های راک.گروه نجاتی تک نفره برای صنعت موسیقی.آهنگسازی که بنیان موسیقی را برای یک دهه دگرگون می‌کند. رقصنده‌ای با گرانقدرترین پاها در مسیر. خواننده‌ای که فراتر از هر سلیقه، سبک و همچنین تعصب نژادی پیش می‌رود.» نیویورک تایمز او را یک «پدیده در عرصه‌ی موسیقی» خواند و گفت که : «در دنیای موسیقی پاپ، مایکل جکسون یک طرف و بقیه در طرف دیگر هستند.» طبق گفته‌ی واشنگتن پست، دلهره‌آور راه را برای افراد دیگری همچون پرنس باز کرد.




در ۲۵ مارس ۱۹۸۳ ، جکسون بطور زنده در برنامه‌ی ویژه‌ی تلویزیونی «موتاون ۲۵: دیروز، امروز، برای همیشه» با برادرانش اجرا نمود و بعد بیلی جین را به تنهایی اجرا کرد.او برای اولین بار امضای هنریش یعنی رقص مون‌واک را به نمایش گذاشت.درپخش زنده تلویزیونی این مراسم، ۴۷ میلیون بیننده شاهد اجرای او بودند، و این اجرای او با اجرا‌های الویس پرسلی و بیتلز، در برنامه‌ی "اد سالیوان" مقایسه شد. نیویورک تایمز گفت:

مون واکی که او به شهرت رساند، استعاره‌ای از سبک رقص اوست. او چطور این کار را انجام می‌دهد؟ به‌عنوان یک تکنسین او یک تردست بزرگ است، یک بیان بی کلام خالص. توانایی او در نگهداشتن یک پا بصورت صاف و ثابت؛ در حالی که او می‌لغزد و پای دیگرش کمانه می‌زند و به نظر می‌آید که دارد قدم می‌زند؛ نیازمند یک زمانبندی بی نقص است.

SHeRvin 03-05-2010 03:40 AM

پپسی، «ما دنیاییم» و فعالیت‌های تجاری (۱۹۸۴-۱۹۸۵)


در ۲۷ ژانویه ۱۹۸۴، جکسون دچار یک بد اقبالی شد. ضمن ساخت یک فیلم تبلیغاتی برای کمپانی پپسی کولا در سالن نمایش بزرگ شراین در لوس آنجلس، موهای او بر اثر خطا در عملیات آتش بازی آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگی درجه سه شد. این حادثه در برابر چشمان سالن لبریز از جمعیتی که برای بازسازی کنسرت مربوط به تبلیغ آنجا گرد آمده بودند ،اتفاق افتاد.شرکت پپسی خسارت این حادثه را خارج از دادگاه پرداخت کرد و جکسون یک و نیم میلیون دلاری را که به او پرداخت شده بود به «مرکز سوختگی مایکل جکسون» اهدا کرد. اندکی پس از آن، سومین جراحی پلاستیک روی بینی جکسون انجام شد.

http://upload.wikimedia.org/wikipedi...he_Reagans.jpg



جکسون در کاخ سفید با رئیس جمهور رونالد ریگان و همسرش

در ۱۴ مه ‌۱۹۸۴، جکسون به کاخ سفید دعوت شد تا جایزه‌ای را از دستان رئیس جمهور وقت آمریکا رونالد ریگان دریافت کند.جایزه برای قدردانی از حمایت‌های جکسون از حرکت‌های خیریه بر علیه اعتیاد به الکل و مواد مخدر به او داده شد. جکسون در مراسم گرمی ۱۹۸۴، هشت جایزه برد. دلهره‌آور برخلاف آلبوم‌های بعدی او با یک تور رسمی حمایت نشد، اما در ۱۹۸۴ تور پیروزی با همراهی گروه جکسونز، اکثر آثار سولوی جدید جکسون را برای بیش از دو میلیون تماشاچی در آمریکا به نمایش گذاشت. او سهم پنج میلیونی خود را از این تور به خیریه بخشید.

جکسون تک آهنگ خیریه‌ی «ما دنیاییم» را با همکاری لایونل ریچی نوشت، این آهنگ برای جمع آوری کمک برای مبارزه با فقر در آفریقا و آمریکا در سراسر دنیا منتشر شد. او یکی از ۳۹ مشاهیری بود که در این اثر به اجرا پرداخت. این تک آهنگ یکی از پرفروش‌ترین تک آهنگ‌های تمام دوران‌ها شد و با فروشی نزدیک به ۲۰ میلیون کپی، میلیون‌ها دلار برای رهایی مردم از قحطی و گرسنگی مهیا نمود. این اولین باری بود که جکسون به عنوان یک خیر دیده می‌شد.

هنگامی که جکسون همراه با پل مک‌کارتنی روی دو تک آهنگ برتر «دختره مال منه» و «بگو بگو بگو» کار می‌کرد، روابط این دو دوستانه شد، و به دلایلی مختلف یکدیگر را ملاقات می‌کردند.در یک گفتگو، مک کارتنی از میلیون‌ها دلاری که از کاتالوگ‌های موسیقی عایدش می‌شد حرف زد؛ او تقریبا سالی ۴۰ میلیون از آهنگ‌های هنرمندان دیگر درآمد داشت.بنابراین جکسون به فعالیت‌های تجاری خرید، فروش، و شراکت در حقوق آثار موسیقی علاقه مند شد. کمی بعد کاتالوگ «نورترن سانگز» به فروش گذاشته شد؛ یک کاتالوگ موسیقی حاوی هزاران آهنگ از جمله کاتالوگ گروه بیتلز و آهنگ‌هایی از الویس پرسلی. جکسون فورا به کاتالوگ "نورترن سانگز"علاقمند شد، اما به او گوشزد کردند که رقابت خیلی فشرده خواهد بود، او با هیجان دور و بر اتاق جست وخیز می‌کرد، در حالی که می‌گفت :«برام مهم نیست. من اون آهنگ‌ها رو می‌خوام. اون آهنگا رو برام بخر برانکا (وکیلش).» برانکا با وکیل پل مک‌کارتنی تماس گرفت، وکیل مک‌کارتنی در پاسخ اعلام کرد که موکلش علاقه‌ای به قیمت دادن ندارد چون خیلی گران است. بعد از آنکه جکسون چانه‌زنی‌ها را شروع کرد، پل مک‌کارتنی تغییر عقیده داد و سعی کرد که یوکوانو (معشوقه سابق جان لنون) را با خود همراه کند، اما او نپذیرفت، بنابراین پل مک‌کارتنی کنار کشید. سرانجام در چانه زنی‌هایی که ده ماه به طول انجامید جکسون بقیه‌ی رقبا را از میدان به در کرد. وقتی پل مک‌کارتنی فهمید، گفت : «من فکر می‌کنم این‌جور کارها ،زیر آبی رفتنه؛این‌که دوست کسی باشی و بعد اون چیزی رو که روش ایستاده، از زیر پاش بکشی.»

SHeRvin 03-05-2010 03:43 AM

جلوه‌ی ظاهری، شایعات رسانه‌ها، آلبوم بد و فیلم‌ها (۱۹۸۶-۱۹۸۷)


در ۱۹۸۶، رسانه‌های شایعه پرداز (تبلویدها)، داستانی منتشر کردند که ادعا می‌کرد جکسون برای حفظ جوانی‌اش در زیر چتر اکسیژن پر فشار می‌خوابد و تصویری از او، درحالی که زیر یک جعبه‌ی شیشه‌ای دراز کشیده بود همراه با این خبر منتشر شد. با وجود اینکه این ادعا نادرست بود ، جکسون خود به این داستان جعلی پر و بال داد. او در حال تبلیغات برای فیلم جدیدش «کاپیتان ای اُ» به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا بود و می‌خواست تصویری علمی تخیلی از خود ارائه دهد.این فیلم گران ترین فیلم کوتاه در آن زمان بود ، و بعدا جزئی از نمایش‌های پارک‌های تفریحی دیزنی شد.دیزنی لند، فیلم را به مدت ۱۱ سال در قسمت سرزمین فرداوالت دیزنی ورلد این اثر را در قسمت پارک تفریحی «اپکات» (به انگلیسی: Epcot) از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ به نمایش در آورد. هنگامی که جکسون یک شامپانزه‌ی دست آموز بنام «بابلز» خرید و با او دوست شد ، رسانه‌ها این کارش را غیر متعارف و نمونه‌ای از یک رفتار ضد اجتماعی معرفی کردند.بعدا گزارش شد که جکسون استخوان‌های مرد فیل‌نمااین داستان‌ها الهام بخش ساخت لقب توهین آمیز «جکوی خل وچل» (به انگلیسی: Wacko Jacko) توسط رسانه‌ها شد. این لقب در سال بعد به گوش جکسون رسید و در نهایت برای او بسیار بسیار ناخوشایند آمد.او با فهمیدن اشتباهش ، از درز دادن داستان‌های ساختگی به رسانه‌ها دست برداشت. اما به خاطر سودی که به جیب رسانه‌ها سرازیر می‌شد، آن‌ها خودشان شروع به انتشار داستان‌های ساختگی کردند. نمایش داد ، در حالی که را خریداری کرده‌است.این خبر نیز کذب بود، اما داستانی بود که باز خود جکسون در اختیار رسانه‌های شایعه پرداز قرار داده بود.

پوست جکسون در تمام دوران کودکی و نوجوانی‌اش به رنگ قهوه‌ای متوسطی بود، اما از اوایل دهه‌ی هشتاد، رنگ پوست او روشن تر شد.این تغییر بطور وسیعی تحت پوشش رسانه‌ها قرار گرفت و شایعه‌ شده بود که جکسون پوست خود را سفید می‌کند. در اواسط دهه‌ی هشتاد، تشخیص داده شد که جکسون مبتلا به بیماری‌های پوستی برص و لوپوس است؛ بیماری لوپوس او خفیف بود، اما هر دوی این بیماری‌ها او را حساس به نور خورشید میکرد.شیوه‌ی درمانی که جکسون برای این بیماری‌ها استفاده می‌کرد باعث روشن تر شدن پوست او می‌شد و با گریم پن کیکی که برای پوشاندن لکه‌ها و یکدست کردن رنگ پوستش انجام می‌داد ،پوست او خیلی روشن و رنگ پریده جلوه می‌کرد.فرم صورتش هم تغییر کرده بود ؛چند جراح نظر داده‌اند که او چند عمل جراحی بینی ،پیشانی ، چانه ، نازک کردن لب و یک جراحی گونه را پشت سر گذاشته‌ بود.تغییرات چهره‌ی او تا قسمتی بخاطر کاهش وزن شدید نیز بود.در اوایل دهه‌ی هشتاد ،بدن جکسون بخاطر تغییر در رژیم غذایی و تمایلش برای داشتن «بدن یک رقاص» قلمی تر شد.شاهدان اظهار کرده‌اند که جکسون اغلب سرگیجه داشت و به نظرشان او در مورد چگونه به نظر رسیدن بدنش وسواس پیدا کرده بود؛ برخی متخصصان علم پزشکی بطور علنی بیان کردند که طبق عقیده‌ی آن‌ها جکسون «سندروم دیسمورفی بدنی» دارد؛ اختلالی ذهنی که در آن بیمار از جلوه ظاهری خود بیزار است و نمی‌داند دیگران درباره‌ی او چه نظری دارند.[۴۷][۴۸]

چرا که نه، فقط به مردم بگو که من یه فضایی از مریخ هستم.به اونا بگو که من مرغ زنده می‌خورم و نصفه شبا رقصای جادویی می‌کنم. اونا هر چی که تو بگی باور می‌کنن، چون تو یه گزارشگری.اما اگه من ، مایکل جکسون ، بخوام بگم، «من یه فضایی از مریخم.مرغ زنده می‌خورم و نصفه شبا رقصای جادویی می‌کنم.»، مردم می‌گن اوه، پسر، اون مایکل جکسون خله.عقلش پاره سنگ ور می‌داره.یه حرف لعنتی درست حسابی از دهنش بیرون نمی‌یاد.
http://upload.wikimedia.org/wikipedi...ke_Me_Feel.jpg



جکسون در حال اجرای حسی که تو به من میدی



صنعت موسیقی در انتظار یک موفقیت برجسته‌ی دیگر بود، بنابراین توقعات بسیار بالایی در مورد آلبوم بد (پنج سال بعد از انتشار آلبوم دلهره‌آور) وجود داشت. آلبوم بد فروش کمتری نسبت به آلبوم دلهره‌آور داشت، اما همچنان یک موفقیت تجاری قدرتمند بود. این آلبوم در ایالات متحده، هفت تک آهنگ برتر ارائه داد، که پنج تای آن‌ها شامل «دایانای کثیف»نمی‌تونم دوستت نداشته باشم» ، «بد» ، «حسی که تو به من می‌دی»[ و «مردی در آینه»[۵۳]، در صدر جدول صد اثربرتر بیش از هر آلبوم دیگری قرار گرفتند. تا سال ۲۰۰۸ ،آلبوم بد به فروش جهانی ۳۰ میلیون نسخه دست یافته‌است. ،«

تور جهانی بد در روز ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۷ آغاز شد و در۱۴ ژانویه‌ی ۱۹۸۹ به پایان رسید. تنها در ژاپن، بلیط‌های ۱۴ کنسرت به طور کامل به فروش رفت و ۵۷۰٫۰۰۰ تماشاگر را به خود جلب نمود، تقریبا سه برابر رکورد قبلی که تعدادی برابر ۲۰۰٫۰۰۰ نفر در یک تور بود.جکسون با اجرای ۱۲۳ کنسرت برای ۴.۴ میلیون نفر، درآمدی معادل ۱۲۵ میلیون دلار به دست آورد، و یک رکورد جهانی گینس برای خود به ثبت رساند.در طول این سفر، او کودکان بی بضاعت را رایگان برای دیدن کنسرت‌هایش دعوت می‌کرد و کمک‌هایی به بیمارستان‌ها، یتیمخانه‌ها و نیز سازمان‌های خیریه اهدا می‌نمود.

SHeRvin 03-05-2010 03:45 AM

زندگی نامه به قلم خودش و نورلند (۱۹۸۸-۱۹۹۰)


در ۱۹۸۸، او اولین زندگینامه به قلم خود، ماه‌پیمایی را نوشت، که تکمیلش چهار سال به طول انجامید. جکسون از دوران کودکی‌اش، تجربیاتش در جکسون ۵ و سوء استفادهایی که در دوران کودکی از آن رنج برد، سخن گفت. او همچنین درباره‌ی جراحی پلاستیک صحبت کرد، و گفت که او دو جراحی روی بینی‌اش انجام داده و یک فرورفتگی هم روی چانه‌اش ایجاد کرده‌است. در کتاب، او تغییر شکل زیاد چهره‌اش را بر اثر بلوغ، کاهش وزن، رژیم غذایی منحصر به سبزیجات، تغییر در مدل مو و نورپردازی صحنه دانست. ماه‌پیمایی در مکان اول لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار گرفت.این موسیقیدان سپس فیلمی بنام ماه پیما منتشر کرد، که حاوی پشت صحنه و موزیک ویدئوها یی که جکسون و جو پشی در آن ایفای نقش نمودند، بود. ماه پیمااز همان ابتدا در رتبه‌ی اول جدول برترین موزیک ویدئو کاست‌ها قرار گرفت، و برای ۲۲ هفته در صدر ماند و سرانجام جای خود را به «مایکل جکسون : افسانه ادامه دارد» داد.

در مارس ۱۹۸۸، جکسون زمینی در نزدیکی سانتا ینز، کالیفرنیا، خریداری کرد تا مزرعه نورلندموفقیت‌های جکسون سبب شد که وی لقب «سلطان پاپ» را دریافت کند، عنوانی که ایده‌اش از الیزابت تیلور، بازیگر و دوست صمیمی جکسون آمد.تیلر هنگامی که جایزه‌ی «هنرمند دهه» را در ۱۹۸۹ به او تقدیم می‌کرد، جکسون را سلطان حقیقی پاپ، راک و سول خواند. برای قدردانی از تاثیراتی که جکسون بر دهه‌ی هشتاد گذاشت، رئیس جمهور وقت، جرج اچ دبلیو بوش جایزه‌ی مخصوص «هنرمند دهه» را در کاخ سفید را به او تقدیم کرد؛ بوش جکسون را به خاطر«عظمت محبوبیتش» تحسین نمود. از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰، جکسون ۵۰۰٫۰۰۰ دلار به "بنیاد یونایتد نگرو کالج "بخشید و تمام سود بدست آمده از تک آهنگ مرد در آینه را نیز وقف خیریه کرد.اجرای زنده‌ی «تو آنجا بودی» توسط جکسون در شصتمین سالروز تولد "سمی دیویس پسر" (به انگلیسی: Sammy Davis Jr,'s)، نامزد دریافت جایزه در مراسم جایزه امی شد. خود را با هزینه‌ای معادل ۱۷ میلیون دلار در آنجا بسازد. وسعت این ملک شخصی ۱۱ کیلومتر مربع است. جکسون ، نورلند را با چندین چرخ فلک، یک باغ وحش غیر متعارف، یک سالن سینما و چهل نگهبان تکمیل کرد. در سال ۲۰۰۳، ارزش این ملک را ۱۰۰ میلیون دلار برآورد کردند. در ۱۹۸۹، درآمد سالانه‌ی او از فروش آلبوم‌ها، محصولات وابسته و کنسرت‌ها تنها برای همان سال، ۱۲۵ میلیون دلار، تخمین زده شد. کمی بعد، جکسون اولین فرد غربی بود، که در یک آگهی تلویزیونی برای تلویزیون روسیه ظاهر شد.

SHeRvin 03-05-2010 03:47 AM

آلبوم خطرناک ،بنیاد خیریه دنیا را التیام بده و سوپربول (۱۹۹۱-۱۹۹۳)

همچنین ببینید: بنیاد دنیا را التیام بده
در مارس ۱۹۹۱، جکسون قراردادش را با سونی به ارزش ۶۵ میلیون دلار تمدید نمود؛ ارزش این قرارداد در آن زمان رکوردشکن بود. جکسون هشتمین آلبومش یعنی خطرناک را در سال ۱۹۹۱ منتشر کرد. تا ۲۰۰۸، آلبوم خطرناک هفت میلیون سری در داخل آمریکا و ۳۲ میلیون کپی در سراسر دنیا فروش کرده‌است. آمار فروش آلبوم خطرناک نسبت به آلبوم بد سریعتر بالا رفت. در آمریکا، تک آهنگ اول آلبوم «سیاه یا سفید» پرفروش‌ترین اثر از این آلبوم بود، و به جایگاه شماره‌ی یک جدول ۱۰۰ اثر برتر دست یافت و هفت هفته آنجا ماند، این اثر عملکردی مشابه در جداول فروش نقاط دیگر دنیا داشت. تک آهنگ دیگر آلبوم «زمان رو به یاد بیار» در آمریکا به مدت ۸ هفته در میان ۵ جایگاه نخست بود، و در جایگاه سوم جدول ۱۰۰ تک آهنگ برتر قرار گرفت. در ۱۹۹۳، جکسون این آهنگ را در مراسم «جوایز سول ترین» بر روی صندلی چرخدار اجرا نمود، و در توضیح گفت که در تمرینات آسیب دیده در بریتانیا و بخش‌های دیگری از اروپا «دنیا را التیام بده»[، پرفروش‌ترین اثر از آلبوم بود. این اثر ۴۵۰٫۰۰۰ کپی در بریتانیا فروخت و در ۱۹۹۲ به مدت پنج هفته در جایگاه دوم جدول قرار گرفت.

جکسون بنیاد دنیا را التیام بده را در ۱۹۹۲ بنیانگذاری کرد. سازمان خیریه‌ای که کودکان بی بضاعت را به ملک جکسون می‌آورد، تا از پارک تفریحی که جکسون از خرید ملک در آنجا ساخته بود بطور رایگان استفاده کنند. این بنیاد همچنین میلیون‌ها دلار برای کمک به کودکان بیمار و جنگ زده به نقاط مختلف کره‌ی زمین فرستاد. تور جهانی خطرناک در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۲ آغاز شد، و در ۱۱ نوامبر ۱۹۹۳ خاتمه یافت. جکسون در ۶۷ کنسرت برای ۳٫۶ میلیون نفر برنامه اجرا کرد. تمام درآمد حاصل از این کنسرت‌ها به بنیاد دنیا را التیام بده منتقل، و باعث جمع آوری میلیون‌ها دلار برای کمک به مردم شد. او حق پخش تلویزیونی تور جهانی آلبوم خطرناک خود را در ازای ۲۰ میلیون دلار به HBO فروخت، یک قرارداد رکورد شکن که رکوردش تا به حال پا برجاست.بعد از بیماری و مرگ رایان وایت، جکسون به جلب توجه عموم نسبت به ایدز کمک کرد، بیماری که در آن زمان هنوز جنجال برانگیز بود. او در مراسم آغاز ریاست جمهوری بیل کلینتون بطور علنی تقاضا کرد که بودجه بیشتری برای کمک به بیماران مبتلا به ایدز و تحقیقات مربوط به این بیماری اختصاص داده شود.

در یک بازدید مشهور از آفریقا، جکسون از چند کشور این قاره بازدید به عمل آورد، که گابون و مصر در میان آن‌ها بودند.[اولین توقف او در گابون با استقبال جمعیت ۱۰۰٫۰۰۰ نفری همراه بود، که لباس‌ها و علائم بومی به تن کرده بودند، برخی از آن‌ها علائمی در دست داشتند که معنی می‌شد: «به خانه خوش آمدی مایکل». در سفرش به ساحل عاج، رئیس قبیله بر سر او تاجی نهاد و او را «سلطان سانی» نامید. سپس او از بزرگان و دولتمردان به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی تشکر کرد، اسناد رسمی پادشاهی خود را امضا نمود و در حالی که رقص‌های رسمی را نظاره می‌کرد، روی تخت پادشاهی از طلا نشست.

یکی از برترین اجراهای جکسون که به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، در وقت استراحت بین دو نیمه‌ی مسابقه‌ی سوپربول ۲۷ بود. در شروع اجرا، جکسون به روی صحنه پرتاب شد در حالی که آتش بازی‌ها، پشت سرش آرام می‌گرفتند. از هنگامی که پاهایش به روی سکو رسید، بدون هیچ احساسی «با مشت‌های گره کرده مثل یک مجسمه‌ی با شکوه آنجا ماند، یک عینک آفتابی و لباس ارتشی با رنگهای طلایی و سیاه بر تن داشت؛ و در حالی که مردم هلهله می‌کردند، برای چند دقیقه کاملا بی حرکت ماند. سپس به آرامی عینک آفتابی‌اش را برداشت، آن را دور انداخت و شروع به خواندن و رقصیدن کرد. روتین او شامل چهار آهنگ «جمع بشید»، «بیلی جین» ، «سیاه یا سفید» و «دنیا را التیام بده» بود. این اولین مسابقه‌ی سوپر بول بود که تعداد تماشاگرانش در زمان نمایش بین دو نیمه رو به افزایش گذاشت، و تنها در آمریکا، ۱۳۵ میلیون نفر به تماشای آن نشستند. پس از آن آلبوم خطرناک جکسون ۹۰ پله در جدول آلبوم‌ها صعود کرد.

در سی و پنجمین مراسم سالانه‌ی جوایز گرمی در لوس آنجلس، «جایزه‌ی اسطوره‌ی زنده» به جکسون داده شد. «سیاه یا سفید» نامزد جایزه‌ی بهترین اجرای آوازی و «جمع بشید» در دو رشته نامزد شد، یکی «بهترین اجرای آوازی آر اند بی» و «دیگری بهترین آهنگ آر اند بی».

SHeRvin 03-05-2010 03:50 AM

اتهامات سوءاستفاده‌ (۱۹۹۳)


در فوریه‌ی ۱۹۹۳، جکسون دریک مصاحبه‌ی ۹۰ دقیقه‌ای با اپرا وینفری شرکت کرد. اولین مصاحبه‌ی او از سال ۱۹۷۹. هنگامی که از بدرفتاری‌های پدرش از او در دوران کودکی صحبت می‌کرد عضلات چهره‌اش منقبض می‌شد، او باور داشت که بیشتر سال‌های دوران کودکی‌اش را از دست داده، و گفت که در کودکی اغلب از تنهایی می‌گریست. او شایعات اخیر مبنی بر اینکه او استخوان‌های مرد فیل نما را خریده و یا اینکه زیر چتر اکسیژن پرفشار می‌خوابد را رد نمود. همچنین نظرات مربوط به اینکه او پوستش را سفید کرده را منتفی دانست، و برای اولین بار تصدیق کرد که مبتلا به بیماری برص است. ۹۰ میلیون آمریکایی به تماشای این مصاحبه نشستند، و این برنامه چهارمین برنامه‌ی پر بیننده‌ی غیر ورزشی در تاریخ آمریکا شد. این برنامه بحث و کنجکاوی عمومی ای درباره‌ی بیماری برص ایجاد کرد، عارضه‌ای که تا آن زمان تقریبا شناخته نشده بود.

آلبوم خطرناک بیش از یک سال بعد از انتشارش، دوباره در میان ۱۰ آلبوم پرفروش جدول موسیقی قرار گرفت. اما در بیست و چهارم اوت سال ۱۹۹۳ و درست در هنگام اجرای تورهای آلبوم خطرناک ، اتفاق غیر منتظره‌ای رخ داد و مایکل جکسون توسط پسری ۱۳ ساله بنام جوردن چندلر و پدرش ایوان چندلر به سوءاستفاده‌ی جنسی از کودکان متهم شد.یک سال بعد از آشنایی جکسون و جوردن چندلر،آن پسر تحت تاثیر یک آرام‌بخش مشکوک به نام سدیم آمیتال، به پدرش گفت که جکسون اندام جنسی او را لمس نموده‌است. کمی بعد از آن، صدای ایوان چندلر در یک مکالمه‌ی تلفنی ضبط شد که در در کنار سخنان دیگر می‌گفت :

اگه این کارو بکنم دوران بزرگ من شروع می‌شه. ممکن نیست ببازم. هر چی بخوام گیرم می‌یاد و اونا تا ابد نابودند. این پایان کار مایکله




تیم‌های قانونی ایوان چندلر و جکسون وارد کار شدند، سپس ایوان چندلر شروع به چانه زنی کرد تا قضیه را با یک توافق مالی فیصله دهد، اما توفیقی حاصل نشد؛ چندلر بر سر مبلغ چانه می‌زد، اما جکسون نیز با رد درخواست‌های او چند پیشنهاد داد. سپس جردن چندلر به یک روانپزشک و بعدا به پلیس گفت که او و جکسون موقعیت‌های بوسیدن ،خود ارضایی و ارضای جنسی با دهان را با هم تجربه کرده‌اند، او همچنین جزئیات تصویری، از آنچه ادعا می‌کرد اندام جنسی خواننده‌است را، ترسیم نمود. [۷۳] تحقیقات رسمی شروع شد. مادر جردن چندلر مصر بود که خطایی از طرف جکسون نبوده‌است. نورلند تفتیش شد ، بچه‌ها و تعداد زیادی از خویشاوندان، اینکه او بچه باز باشد را مصرانه رد کردند. وضعیت جکسون وقتی بدتر شد که خواهر بزرگترش لاتویا جکسون او را به بچه باز بودن متهم کرد، بیانیه‌ای که لاتویا بعدا پس گرفت. جکسون قبول کرد که در خانه‌اش از بدن برهنه‌ی او بمدت ۲۵ دقیقه تفتیش به عمل بیاید. این تفتیش به منظور بررسی وجود تطابق دقیق، با تصویر ارائه شده از طرف جردن چندلر انجام شد. دکترها اتفاق نظر داشتند که برخی شباهت‌های قوی وجود دارد، اما بطور قطعی شبیه نیست. جکسون بیانیه‌ای پر احساس در باره‌ی آنچه در جریان بود منتشر کرد، او اعلام بی گناهی نمود و از آنچه به عنوان پوشش غرض ورزانه‌ی رسانه‌ای نام برد انتقاد کرد .دوستان نزدیک جکسون بعدا بیان کردند که او هرگز از احساس حقارت ناشی از تفتیش بدنی‌اش رهایی نیافت. [۷۴]

جکسون برای مقابله با استرس اتهاماتی که به او وارد شده بود، شروع به استفاده از انواع مسکن‌ها و داروها کرد. تا پاییز ۱۹۹۳، جکسون به این داروها اعتیاد پیدا کرده بود. وضعیت سلامتی جکسون تا حدی به وخامت گذاشت که او ادامه ٔ تور جهانی آلبوم خطرناک خود را کنسل نمود و چند ماهی به یک مرکز درمان اعتیاد رفت. استرس اتهامات باعث شد که جکسون از غذا خوردن دست بردارد، و وزن بسیار زیادی از دست بدهد. بخاطر سلامتی در حال افول او، دوستان و مشاوران قانونی کنترل روند دفاع و اوضاع مالی او را بر عهده گرفتند؛ آن‌ها از او می‌خواستند که به توافق خارج از دادگاه جواب مثبت دهد، چون باور داشتند که در صورت برگزاری جریان طولانی مدت دادگاه‌ها، جکسون دوام نخواهد آورد. واکنش رسانه‌های شایعه پرداز به اتهامات مطرح شده، جکسون را در شرایط نامطلوبی قرار داد. کارشکنی‌های رسانه‌ها و چگونگی پوشش وقایا توسط آن‌ها، شامل : استفاده از سرتیترهای تحریک آمیز برای جلب خوانندگان و رهگذران (در حالی که خود متن با سرتیتر مطابقت نداشت)، پذیرفتن داستان‌های افرادی که برای پول به جکسون تهمت دست داشتن در فعالیت‌های مجرمانه می‌زدند ،استفاده‌ی غرض ورزانه از عکس‌های جکسون در بدترین وضعیت ظاهری‌اش، نبود واقع گرایی و استفاده از سر تیترهایی که به شدت گناهکار بودن جکسون را تلقین می‌کرد، بود. در اول ژانویه ۱۹۹۴ بعد از اینکه جردن چندلر از همکاری با تحقیقات جنایی پلیس خودداری نمود، جکسون با خانواده‌ی چندلر و تیم حقوقی آن‌ها به مبلغ ۲۲ میلیون دلار در خارج از دادگاه به توافق رسید.جکسون هرگز دستگیر نشد و پرونده با اعلام این که شواهد کافی در دست نیست بسته شد.

SHeRvin 03-05-2010 03:52 AM

ازدواج اول (۱۹۹۴)


http://upload.wikimedia.org/wikipedi...t_car_race.jpg



مایکل جکسون با لیزا ماری پریسلی در ۲۶ مه ۱۹۹۴ ازدواج کرد.

در ماه مه ۱۹۹۴، جکسون با خواننده و ترانه نویس لیزا ماری پریسلی دختر الویس پرسلی، ازدواج کرد. آن‌ها در سال ۱۹۷۵، در یکی از گردهمایی‌های فامیلی جکسون ،درهتل و کازینوی بزرگ مترو گلدوین مایر برای اولین بار یکدیگر را ملاقات کردند و در اوایل سال ۱۹۹۳، توسط یک دوست مشترک دوباره با هم مرتبط شدند. آن‌ها هر روز تلفنی با هم صحبت می‌کردند. وقتی اتهامات سوء استفاده‌ی جنسی از کودکان علنی شد، جکسون به حمایت عاطفی لیزا ماری وابسته شد. او نسبت به سلامتی رو به افول جکسون و اعتیاد او به داروها نگران بود. لیزا ماری توضیح داد که :«من باور داشتم که اون هیچ کار نادرستی انجام نداده و اینکه به اون به ناحق تهمت زدن و بله من کم کم مجذوب اون شدم. می‌خواستم نجاتش بدم. احساس کردم می‌تونم این کارو بکنم.» در یک تماس تلفنی که جکسون با لیزا ماری برقرار کرده بود، لیزا او را خیلی هیجان زده، متزلزل و در هپروت توصیف کرد. کمی بعد، او سعی کرد که جکسون را متقاعد کند که اتهامات را خارج از دادگاه حل و به یک مرکز درمان اعتیاد مراجعه کند. نزدیک پاییز ۱۹۹۳، جکسون تلفنی به لیزا ماری پیشنهاد داد، او گفت :"اگه ازت بخوام که با من ازدواج کنی، اینکارو می‌کنی؟" پرسلی و جکسون به طور خصوصی در جمهوری دومینیکن ازدواج کردند.البته طرفین تا دو ماه ازدواجشان را انکار نمودند. ازدواج از زبان لیزا، «زندگی یه زوج ازدواج کرده... که از نظر جنسی فعاله» بود. در آن زمان، رسانه‌های شایعه پرداز عنوان کردند که این ازدواج حقه‌ای برای سرپا نگه داشتن چهره‌ی مردمی جکسون در پرتو اتهامات قبلی سوء استفاده‌ی جنسی است. جکسون و پرسلی کمتر از دوسال بعد از یکدیگر جدا شدند، آن‌ها دلیل جدایی را اختلافات غیر قابل حل اعلام کردند. ولی ارتباطشان دوستانه باقی ماند.

SHeRvin 03-05-2010 03:53 AM

آلبوم تاریخ (۱۹۹۵-۱۹۹۷)




یکی از تندیس های بسیاری که برای معرفی آلبوم تاریخ در سراسر اروپا نصب شده بود.تندیس ،نمایان گر سبک پوشش مشخص و آرایش موی اوست که از سبک نظامی الهام گرفته شده‌ بود.

در سال ۱۹۹۵، جکسون کاتالوگ موسیقی نورترن سانگز خود را با قسمت نشر موسیقی شرکت سونی ترکیب کرد و «شرکت نشر سونی/ای‌تی‌وی» را ساخت. جکسون مالکیت نصف شرکت را به‌دست گرفت، ۹۵ میلیون دلار پیش پرداخت دریافت کرد و حتی حق کپی‌رایت آهنگ‌های بیشتری را نیز به‌دست آورد.او سپس آلبوم دو دیسکی تاریخ: گذشته، حال و آینده، کتاب اول را منتشر نمود. دیسک اول، «تاریخ آغاز می‌شود»، شامل پانزده آهنگ از برترین آثار او بود، که بعدها با عنوان «بزرگترین آثار برتر - تاریخ، قسمت اول» در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. دیسک دوم، «تاریخ ادامه دارد»، حاوی پانزده آهنگ جدید بود. آلبوم از همان ابتدا در جایگاه نخست جدول قرار گرفت و اعلام شده که در آمریکا هفت میلیون نسخه فروش داشته‌است. این آلبوم با ۲۰ میلیون کپی (۴۰ واحد) فروش در سراسر دنیا پرفروش‌ترین آلبوم چند دیسکی در تمام دوران هاست. این آلبوم نامزد جایزه‌ی گرمی برای بهترین آلبوم شد.

اولین تک آهنگ منتشر شده از آلبوم، «جیغ/کودکی» بود، که همراه با جوان‌ترین خواهر جکسون، جنت، اجرا شده بود. این تک آهنگ بالاترین جایگاه در لحظه‌ی ورود به جدول ۱۰۰ اثر برتر (جایگاه شماره‌ی پنج) را داشت و نامزد جایزه‌ی گرمی برای «بهترین هم آوازی پاپ» شد. «تو تنها نیستی»، دومین تک‌آهنگ از این آلبوم بود این اثر رکورددار جهانی برای اولین تک آهنگی است که وارد رتبه اول جدول ۱۰۰ اثر برتر شد. این اثر یک موفقیت هنری و تجاری برجسته بود و یک نامزدی گرمی برای «بهترین اجرای آوازی پاپ» را دریافت کرد. در اواخر ۱۹۹۵، جکسون در طی تمرینات برای یک اجرای تلویزیونی از حال رفت و سریعا به بیمارستان منتقل شد. علت این پیش آمد خوف ناگهانی حاصل از استرس بود.«ترانه زمین» سومین تک آهنگ منتشر شده از آلبوم تاریخ بود، و در ۱۹۹۵، در ایام نزدیک به کریسمس، برای شش هفته در جایگاه نخست جدول برترین‌های بریتانیا قرار گرفت. یک میلیون کپی فروخت، و در نتیجه پر فروش‌ترین تک‌آهنگ جکسون در بریتانیا شد

SHeRvin 03-05-2010 03:58 AM

ازدواج دوم و پدر شدن (۱۹۹۶-۱۹۹۹)

تور جهانی تاریخ در ۷ سپتامبر ۱۹۹۶ آغاز شد و در ۱۵ اکتبر ۱۹۹۷ خاتمه یافت. جکسون ۸۲ کنسرت در ۵۸ شهر برای ۴٫۵ میلیون طرفدار اجرا کرد.نمایش در ۵ قاره و ۳۵ کشور اجرا، و تبدیل به موفق‌ترین تور جکسون از نظر تعداد تماشاگران شد.در قسمت استرالیایی تور جهانی تاریخ، جکسون با پرستار متخصص پوست، دبورا جین رو ازدواج کرد و از او صاحب یک فرزند پسر،به‌نام مایکل جوزف جکسون پسر معروف به «پرینس» و یک فرزند دختر، به‌نام پاریس مایکل کاترین جکسون شد. این دو ابتدا یکدیگر را در اواسط دهه‌ی هشتاد، وقتی جکسون متوجه شد که مبتلا به برص است ، ملاقات کردند. دبی رو سال‌های زیادی را به مراقبت از بیماری جکسون و همچنین حمایت عاطفی از او مشغول بود، بنابراین قبل از آنکه بطور رمانتیک درگیر شوند، رابطه‌ی دوستی مستحکمی ایجاد کرده بودند. آن‌ها ابتدا قصد ازدواج نداشتند، اما بعد از اینکه دبی رو برای اولین بار باردار شد، مادر جکسون دخالت کرد و آن‌ها را متقاعد به ازدواج نمود.[این زوج در سال ۱۹۹۹ از یکدیگر جدا شدند. گرچه جکسون از توضیح دلیل جدایی خودداری کرد و آن را جزء اطلاعات خصوصی دانست، اما دبی رو به این سؤال پاسخ داد و علت جدایی را «غیر قابل تحمل بودن تلاش بی وقفه‌ی رسانه‌ها در تحت نظر گرفتن زندگی خصوصی جکسون برای او»، اعلام کرد و در ادامه گفت که به جکسون علاقه‌ی بسیاری دارد و برای او هر کاری می‌کند. دبی رو حضانت کامل فرزندان را به جکسون داد.
در سال ۱۹۹۷، جکسون خون روی زمین رقص: تاریخ در میکس را منتشر کرد، که شامل بازترکیب‌هایی از تک آهنگ‌های برتر آلبوم تاریخ و پنج آهنگ جدید بود.[۸۵] فروش جهانی این آلبوم تا سال ۲۰۰۷ شش میلیون کپی گزارش شده، و پرفروش‌ترین آلبوم بازترکیبی است که تا به حال منتشر شده‌است. این آلبوم و تک آهنگ هم نام آن، در جدول بریتانیا به جایگاه اول دست یافت. در ایالات متحده، آلبوم به درجه‌ی پلاتینیوم رسید، اما فقط تا جایگاه ۲۴ جدول بالا آمد.فوربز در آمد سالانه‌ی او را ۳۵ میلیون دلار در ۱۹۹۶ و ۲۰ میلیون دلار در ۱۹۹۷ اعلام کرد.
در ژوئن ۱۹۹۹، جکسون در چند رویداد خیریه شرکت نمود. او در کنسرت خیریه‌ای در مودنا (در ایتالیا) به لوچیانو پاواروتی پیوست. این نمایش در حمایت از سازمان خیریه‌ی فرزندان جنگ، یک میلیون دلار برای آوارگان کوزوو، و مبالغی هم برای کودکان گواتمالا جمع آوری نمود. بعدا در همان ماه، جکسون کنسرت‌های خیریه‌ی «مایکل جکسون و دوستان» را در آلمان و کره جنوبی سازماندهی نمود. بقیه‌ی هنرمندان شرکت کننده عبارت بودند از: اسلش، اسکورپیونز، بویز سکند من، لوثر وندرس، ماریا کری، ای. آر. رحمان، پرابو دوا، ساندرام، شبهنا، آندریا بوچلی و لوچیانو پاواروتی. در آمد این کنسرت‌ها به «بنیاد کودکان نلسون ماندلا»، صلیب سرخ و یونسکو فرستاده شد

SHeRvin 03-05-2010 04:00 AM

نزاع با ناشران موسیقی، آلبوم تسخیرناپذیر و فرزند سوم (۲۰۰۰-۲۰۰۲)

در سال ۲۰۰۰، به علت اینکه جکسون بیشتر از هر سرگرمی ساز یا شخصیتی از رویدادهای خیریه حمایت کرده بود، رکورد دیگری در رکوردهای جهانی گینس به نامش ثبت شد. در آن زمان، جکسون در انتظار بازگشت مجوز رسمی شاهکارهای آلبوم‌هایش بود. این مجوز به او اجازه می‌داد که آهنگ‌های قدیمی‌اش را هر طور که مایل است ارائه کند و دست سونی را از شراکت در سود حاصله کوتاه نماید. جکسون انتظار داشت که این اتفاق در اوایل هزاره‌ی جدید روی دهد، اما، بخاطر موادی در قرارداد، این تاریخ به سال‌ها بعد موکول شد. جکسون شروع به تحقیق کرد، و مشخص شد که وکیل او و سونی در این معامله مشترک بوده، که ایجاد مغایرت منافع می‌کرد. جکسون برای چندین سال درگیر یک مغایرت منافع دیگر نیز بود، سونی سال‌ها سعی در خرید تمام سهم جکسون از کاتالوگ موسیقی مشترکشان داشت. اگر حرفه یا وضعیت مالی جکسون خراب می‌شد، او مجبور به فروش کاتالوگش می‌گردید. بنابراین، سونی از افول موقعیت جکسون سود می‌برد. جکسون می‌توانست از این مغایرت‌ها به عنوان بهانه‌ای برای خروج زود هنگام از قراردادش استفاده کند. درست قبل از انتشار آلبوم تسخیرناپذیر، جکسون به رئیس سونی موزیک اینترتینمنت، تامی ماتولا، اطلاع داد که در حال ترک سونی است. در نتیجه‌ی این اقدام، تمامی انتشار تک آهنگ‌ها، فیلمبرداری‌ها و افتتاحیه‌های مربوط به آلبوم تسخیرناپذیر لغو شد.



یک تصویر تبلیغاتی برای آلبوم تسخیرناپذیر



شش سال بعد از آخرین آلبوم استودیویی و پس از گذراندن بیشتر سال‌های آخر دهه‌ی نود و اوایل هزاره‌ی جدید دور از چشم عموم و در شرایطی که توقعات بسیار بالایی وجود داشت، جکسون آلبوم تسخیرناپذیر را در اکتبر ۲۰۰۱ منتشر کرد. برای کمک به تبلیغات آلبوم، یک جشن ویژه‌ای، به مناسبت سی‌امین سال فعالیت هنری او به عنوان یک خواننده‌ی سولو، در مدیسن اسکوئر گاردن برگزار شد. جکسون برای اولین بار از سال ۱۹۸۴ با برادرانش روی صحنه ظاهر شد. همچنین این نمایش اجراهایی توسط مایا، آشر، ویتنی هیوستون، ان سینک، اسلش و هنرمندان دیگری ارائه داد. بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، جکسون به سازماندهی کنسرت خیریه‌ی «متحد ایستاده‌ایم : بیش از این چه می‌توانم بدهم؟»، در استادیوم آراف‌کی در واشنگتن دی سی کمک نمود. کنسرت در ۲۱ اکتبر ۲۰۰۱ به روی آنتن رفت و شامل اجراهایی توسط تعداد بسیار زیادی از هنرمندان بود. جکسون، آهنگ «بیش از این چه می‌توانم بدهم ؟» را به عنوان اختتامیه اجرا کرد.
آلبوم تسخیرناپذیر یک موفقیت تجاری بود، که از همان ابتدا در برترین جایگاه جداول ۱۳ کشور وارد شد و تقریباً ۱۳ میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت. این آلبوم در آمریکا به درجه‌ی پلاتینیوم دوگانه رسید. با این وجود میزان فروش آلبوم تسخیرناپذیر بطور چشمگیری نسبت به آثار منتشر شده‌ی قبلی جکسون کم بود که علت آن تاحدودی مربوط به افول صنعت موسیقی پاپ، کمبود تبلیغات، عدم وجود تور جهانی و نزاع انتشارات موسیقی بود. از این آلبوم سه تک آهنگ ارائه شد : «دنیای مرا باشکوه می‌کنی» ، «گریه»[ و «پروانه‌ها» که آخری موزیک ویدئو نداشت.
در ژوئیه ۲۰۰۲، جکسون اتهاماتی وارد کرد، مبنی بر اینکه ماتولا یک «شیطان» و یک «نژادپرست» است که از هنرمندان آمریکایی آفریقایی‌تبار حمایت نمی‌کند، و از آن‌ها فقط برای منافع شخصی خود استفاده می‌کند. او اضافه کرد که ماتولا، همکار او اروینگ لورنزو را «کاکا سیاه چاق» خطاب کرده‌است. در جواب، سونی ادعا کرد که با توجه به این‌که جکسون از اجرای تور در ایالات متحده خودداری نمود، آن‌ها قادر به تبلیغات با انرژی کافی برای آلبوم تسخیرناپذیر نبودند.
سومین فرزند جکسون، پرینس مایکل جکسون دوم (معروف به بلنکت)، در سال ۲۰۰۲ متولد شد. جکسون هویت مادر او را فاش نکرد، اما گفت که تولد فرزند در نتیجه‌ی لقاح مصنوعی از سلول‌های اسپرم خود او بوده‌است.در نوامبر همان سال، جکسون در پاسخ به اصرار طرفدارانی که زیر بالکن اتاق هتل او در برلین جمع شده و خواهان دیدن نوزاد او بودند، پسر تازه متولد شده‌ی خود را روی بالکن اتاق هتل آورد. جکسون در حالی که او را در بازوی راست خود نگه داشته بود و پارچه‌ای را به ملایمت روی چهره‌اش انداخته بود، او را برای یک لحظه از نرده‌ی بالکن هتل آویزان کرد، بالکن چهار طبقه از زمین فاصله داشت. این حرکت انتقادات شدیدی را در رسانه‌ها برانگیخت. جکسون عذرخواهی کرد و این واقعه را یک اشتباه وحشتناک خواند.

SHeRvin 03-05-2010 04:02 AM

مستند، دومین دادگاه مربوط به اتهامات سوءاستفاده‌های جنسی و ریسک‌های تجاری (۲۰۰۳-۲۰۰۵)

در ۲۰۰۳، سونی مجموعه‌ای از آثار برتر شماره‌ی یک جکسون را روی سی‌دی و دی‌وی‌دی منتشر کرد. در ایالات متحده، آلبوم به جایگاه سیزدهم دست یافت و توسط انجمن صنفی ضبط موسیقی آمریکا در رده‌ی پلاتینیوم درجه بندی شد. فروش حداقل ۱٫۲ میلیون دیسک از این آلبوم در بریتانیا به ثبت رسیده‌است.در همان سال، مستندی به‌نام زندگی با مایکل جکسون، خواننده را در حالی که دست در دست گاوین آرویزو (پسری که بعداً او را متهم به سوءاستفاده‌ی جنسی از کودکان کرد) داشت، و در مورد چگونگی قرار‌های خواب صحبت می‌کردند، نشان داد. کمی بعد از پخش تلویزیونی این مستند، جکسون به هفت مورد تجاوز به کودکان و دو مورد اقدام به کاربرد عامل مست کننده برای تسهیل اقدام به جرم مذکور متهم شد. تمام اتهامات در ارتباط با پسری بنام گاوین آرویزو بود که در زمان وقوع اتهامات وارد شده زیر ۱۴ سال سن داشت.
جکسون اتهامات مطرح شده را رد نمود، و گفت که قرارهای خواب مطلقاً به هیچ وجه جنبه‌ی جنسی نداشتند. دوست جکسون الیزابت تیلور در برنامه‌ی لری کینگ لایو از او دفاع کرد و گفت : «توی تخت خواب بودند، تلویزیون نگاه می‌کردند. هیچ چیز غیرعادی بینشون نبود. ما مثل بچه‌ها خندیدیم و یه عالمه کارتون والت دیزنی نگاه کردیم. هیچ چیز عجیب و غریبی در بین نبود.»
در روند تحقیقات، وضعیت سلامتی جکسون توسط یک متخصص سلامت ذهنی بنام دکتر استن کاتز بررسی شد. او چند ساعت را نیز به بررسی وضعیت شاکی گذراند. از نظر کاتز، جکسون در حد یک کودک ۱۰ ساله به عقب برگشته بود و وضعیت روانی‌اش با وضعیت روانی یک بچه باز مطابقت نمی‌کرد.
در جریان دادگاهی که در شرف وقوع بود، جکسون به داروهای مرفین و پتیدین وابسته شد. دو سال بعد از وارد شدن اتهامات به جکسون، دادگاه «مردم در برابر جکسون» در سانتا ماریای کالیفرنیا، آغاز شد. دادگاه تا پایان مه ۲۰۰۵، به مدت پنج ماه به طول انجامید. در طول جریان دادگاه، این موسیقیدان برای بار دیگر از بیماری‌های وابسته به استرس رنج برد و وزن زیادی را از دست داد، که باعث تغییر در ظاهرش می‌شد.در ماه ژوئن، جکسون از تمامی اتهامات تبرئه شد. بعد از پایان جریان دادگاه، جکسون به عنوان مهمان شیخ عبدالله، شاهزاده بحرین به جزیره‌ی بحرین در خلیج فارس نقل مکان کرد

SHeRvin 03-05-2010 04:03 AM

سال‌های پایانی (۲۰۰۶-۲۰۰۹)


سونی ، مجموعه‌ای به‌نام رویای بی‌ام‌جی را در بازار اروپا منتشر نمود که یک سری بیست تایی از تک آهنگ‌های برتر او از دهه‌های ۸۰ و ۹۰ بود. در طول پنج ماه هر هفته یک تک آهنگ در فرمت دیسک دو رویه (یک رو دی‌وی‌دی و یک رو سی‌دی صوتی) بود ، منتشر شد و بعداً مجموع دیسک‌ها به صورت یک ست جعبه‌ای در دسترس عموم قرار گرفت. ست جعبه‌ای در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۶ در آمریکا منتشر شد.

در سال ۲۰۰۶، بعد از بسته شدن درهای خانه‌ی اصلی او، نورلند گزارش‌های منتشر شده، مبنی بر مشکلات مالی جکسون افزایش یافت. یک مسئله‌ی مالی مهم برای او مربوط به یک وام ۲۷۰ میلیون دلاری بود، که توسط حقوق انتشار موسیقی تحت مالکیت او ضمانت شده بود. بعد از تأخیرات مکرر در بازپرداخت‌ها، یک بسته‌ی کمک مالی، وام‌ها را از بانک آمریکا به متخصص قرض فورترس اینوستمنتس انتقال داد. سونی بسته‌ی جدیدی پیشنهاد کرد، این بسته جکسون را وادار به قرض ۳۰۰ میلیون دیگر و کاهش مبلغ قسط‌‌های پرداختی می‌کرد. همچنین در آینده فرصت خرید نیمی از سهم جکسون از شرکت مشترک شان را برای سونی فراهم می‌نمود. جکسون کمک مالی سونی را پذیرفت. با این وجود، جزئیات این معامله علنی نشد. طبق گزارش فوربز با وجود این وام‌ها، جکسون همچنان سالی ۷۵ میلیون فقط از شراکت انتشاراتی‌اش با سونی ،درآمد بدست می‌آورد.



جکسون به همراه فرزندانش در دیزنی‌لند پاریس در سال ۲۰۰۶

یکی از اولین موقعیت‌هایی که جکسون بعد از جریان دادگاهش در عموم ظاهر شد، بازدید او از دفتر رکوردهای جهانی گینس در لندن مصادف با نوامبر ۲۰۰۶ بود. در آن بازدید هشت رکورد برای او ثبت شد، که «اولین سرگرمی ساز با درآمد بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در سال» و «موفق ترین سرگرمی ساز تمام دوران‌ها» در میان آن‌ها بودند. در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۶، در مراسم جوایز جهانی موسیقی، جایزه‌ی الماس به مناسبت فروش بیش از ۱۰۰ میلیون آلبوم به جکسون تقدیم شد. در نتیجه‌ی فوت جیمز براون، جکسون برای به جا آوردن احترامات خود نسبت به این هنرمند به آمریکا بازگشت. او، همراه با ۸۰۰۰ تن از مردم، در تشییع جنازه‌ی مردمی جیمز براون در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ شرکت و به او ادای احترام نمود. در اواخر ۲۰۰۶، جکسون پذیرفت که همسر سابقش ،دبی رو، در حق حضانت دو فرزندشان سهیم باشد. در سال ۲۰۰۷ ،جکسون و سونی ،«فیمس موزیک ال‌ال‌سی» را از وایکام خریدند. این معامله حقوق آهنگ‌های برخی هنرمندان، از جمله امینم، شکیرا و بک را به جکسون منتقل کرد.



من از شش سالگی در صنعت سرگرمی سازی هستم ... به قول چارلز دیکنز «هم بهترین دوران‌ها بوده، هم بدترین دوران‌ها» اما من شغلمو عوض نمی‌کنم... در حالی که بعضی‌ها تلاش‌های مغرضانه‌ای برای صدمه زدن به من انجام دادن، من با قدمهای بلند و روان به راهم ادامه می‌دم چون خانواده‌ای عاشق، ایمان محکم و دوستان و طرفداران فوق العاده‌ای دارم، که از من حمایت کردن، و خواهند کرد.
به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد انتشار آلبوم دلهره‌آور ، جکسون آلبومی دو دیسکی بنام دلهره‌آور ۲۵ منتشر کرد. این بسته شامل ۹ آهنگ اصلی آلبوم، بازترکیب‌ها و یک آهنگ جدید به نام «برای تمام دوران‌ها» بود. دو بازترکیب منتشر شده، «آن دختر برای من است ۲۰۰۸» و «می‌خوای چیزی رو شروع کنی ۲۰۰۸» به موفقیت متوسطی دست یافتند. دلهره‌آور ۲۵ یک موفقیت تجاری بود، و به عنوان یک آلبوم دوباره منتشر شده عملکرد خوبی داشت. این آلبوم در ۸ کشور و اروپا شماره‌ی یک ،در آمریکا شماره‌ی دو و در بریتانیا شماره‌ی سه شد و در بیش از ۳۰ جدول موسیقی، در ۱۰ جایگاه برتر قرار گرفت. دلهره‌آور ۲۵ به عنوان یک آلبوم دوبار منتشر شده مجوز ورود به جدول ۲۰۰ اثر برتر را نداشت، اما به جایگاه نخست «جدول برترین کاتالوگ‌های پاپ» وارد شد، و برای ۱۱ هفته‌ی متناوب در آن جایگاه باقی ماند و بهترین فروش در ۱۲ سال اخیر را در آن جدول رقم زد.

به منظور گرامی داشت پنجاهمین سالگرد تولد جکسون، سونی بی‌ام‌جی یک آلبوم مجموعه‌ای بنام پادشاه پاپ در کشورهای مختلف منتشر نمود. این آلبوم حاوی آثاری از دوران کاری گروهی یا سولوی جکسون می‌شد، که تماما توسط طرفداران انتخاب شده بودند. طبق انتخاب طرفداران، هر کشور لیست آهنگ‌های منحصر به فرد خود را داشت. با وجود اینکه این آلبوم در آمریکا منتشر نشد، این آلبوم در سطح وسیعی از کشورهای جهان در ۱۰ جایگاه برتر قرار گرفت.

برای وامی که جکسون به ضمانت نورلند گرفته بود، فورتریس حراج این ملک را بررسی کرد. اما سرانجام وام را به کلنی کپیتال ال‌ال‌سی فروخت. در نوامبر، جکسون عنوان مزرعه‌ی نورلند را به «کمپانی مزرعه‌ی دره‌ی سیکامور ال‌ال‌سی» تغییر داد. مزرعه‌ی دره‌ی سیکامور، شراکتی بین جکسون و کلنی کپیتال ال‌ال‌سی است. وامی که جکسون بدهکار بود پرداخت شد. او ۳۵ میلیون از این ریسک تجاری بدست آورد.

در مارس ۲۰۰۹، جکسون اعلام کرد که از ۸ جولای، ۱۰ کنسرت با عنوان «این است» دراستادیوم اُ۲ ارینای لندن اجرا خواهد نمود. او در توضیح گفت: «فقط می‌خواستم بگم که این‌ها آخرین اجراهای نمایشی من خواهند بود. وقتی می‌گم این آخرش است، واقعا منظورم همین است» و اضافه کرد که این «آخرین فراخوان به پرده‌ی نمایش» اوست. به دلیل استقبال بی نظیر مردم تعداد کنسرت‌ها به ۵۰ کنسرت افزایش یافت و تمام بلیط‌ها به فروش رفت. فروش بی‌سابقه بلیط‌های سری کنسرت‌های جدید جکسون باعث ثبت چندین رکورد جدید برای او شد.در صورت برگذاری این کنسرت‌ها حدود یک میلیون نفر به تماشای این کنسرت‌ها می‌رفتند که بزرگترین استقبال در یک شهر از یک هنرمند در تاریخ می‌شد. این کنسرت‌ها همچنین رکورد سریع ترین فروش این تعداد بلیط (در عرض چند ساعت) را در دست دارد. رندی فیلیپس رئیس «AEG لایو» عنوان کرد که ۱۰ اجرای اول برای جکسون در آمدی معادل تقریبا ۵۰ میلیون یورو به همراه می‌آورد.تاریخ شروع کنسرت‌ها ۱۳ جولای ۲۰۰۹ و پایان آن ۶ مارس ۲۰۱۰ بود.

کمتر از ۳ هفته قبل از شروع کنسرت‌ها در لندن، جکسون بر اثر ایست قلبی درگذشت.شرکت کلمبیا پیکچرز ، فیلمی مستند از آخرین تمرین‌ها ،وقایع پشت صحنه و مصاحبه‌های مربوط به کنسرت این است را از تاریخ ۲۸ اکتبر ۲۰۰۹ ، به مدت یک ماه، به نمایش عمومی در سینماهای سراسر جهان درآورد.

SHeRvin 03-05-2010 04:05 AM

مرگ و یادبود




http://upload.wikimedia.org/wikipedi...cropped%29.jpg



طرفداران مایکل جکسون برای ادای احترام به وی ، رو ستاره‌ی او در پیاده‌روی شهرت هالیوود گل ریختند.

در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ ،جکسون در خانه‌ای اجاره شده در بلوار «نورث کارل وود» در منطقه‌ی هومبلی هیلز لوس آنجلس در حالی که بیهوش بود بر روی تختش پیدا شد. تلاش برای به هوش آوردن او توسط پزشک شخصی‌اش ناموفق بود.اداره‌ی آتش‌نشانی لوس آنجلس در ساعت ۱۲:۲۲ تماسی دریافت کرد و ۳ دقیقه‌ی بعد به محل رسید. گزارش شده بود که او نفس نمی‌کشید و عملیات احیای قلب انجام شد. تلاش برای احیای او در راه و برای یک ساعت دیگر در مرکز پزشکی رونالد ریگان دانشگاه کالیفرنیا، بعد از رسیدن به آنجا در حدود ساعت ۱۳:۱۴ ادامه یافت. به گزارش پیراپزشک‌هایی که به خانه‌ی او رفتند او در همان زمان هم در حالت ایست قلبی قرار گرفته بود. مرگ او در ساعت ۲:۲۶ دقیقه به وقت محلی اعلام شد. در ۲۸ اوتجکسون در شب ۳ سپتامبر ، در گورستان «فارست لاون» در کالیفرنیا به خاک سپرده شد. پزشکی قانونی لوس آنجلس رسماً مورد مرگ مایکل جکسون را قتل معرفی کرد.

SHeRvin 03-05-2010 04:06 AM

سوژه‌ها و سبک‌ها


استیو هوآی ،از آل‌میوزیک، بیان می‌کند که توانایی و استعدادهای فراوان جکسون، او را قادر به تجربه‌ی سوژه‌ها و سبک‌های گوناگونی از موسیقی، در طول دوران کاری تک خوانی خود کرده‌است. به عنوان یک موسیقیدان، او از سبک رقص و بالاد‌های موتاون، به سبک نیو جک سوینگ با مایه‌های تکنو،استفاده کرده و بعد به ترکیب تمام این‌ها با ریتم‌های فانک و گیتار هارد راک پرداخته‌است.

برخلاف بسیاری از هنرمندان، جکسون آهنگ‌های خود را روی کاغذ نمی‌نوشت. بلکه آن‌ها را توسط یک دستگاه ضبط صوت دیکته می‌کرد. هنگام ضبط، او آهنگ را از حفظ می‌خواند. تعدادی از منتقدان بیان کرده‌اند که آلبوم جدا از بقیه، ترکیبی از بالادهای فانک، دیسکو، پاپ، سول، راک ملایم، جاز و پاپ است. مثال‌های مهم عبارتند از : بالاد «او در زندگی‌ام نیست» و دو آهنگ دیسکوی «روز و شب کار» و «برو روی صحنه».

طبق نظر هوآی، آلبوم دلهره‌آور نقاط قوت آلبوم جدا از بقیه را قوی تر و خالص تر کرد چون در دلهره‌آور قطعات رقص و راک جسارت آمیزترند در حالی که ملودی‌های پاپ و بالاد‌ها، ملایم تر و روح انگیزتر هستند. قطعات برجسته‌ی این آلبوم عبارتند از : بالاد‌های «طبیعت انسان»، «بانویی در زندگی‌ام»، «آن دختر برای من است» و قطعات فانک «می‌خوای چیزی رو شروع کنی» و «بیلی جین» و همچنین آهنگ‌های دیسکوی «عزیزم مال من باش» و «P.Y.T».

کریستوفر کانلی از مجله‌ی رولینگ استون درباره ٔدلهره‌آور اظهار کرده که:

جکسون علاقه طولانی مدتش به تِم پارانویا ، و خیالات تیره و تارش را در آلبوم دلهره آور گسترش داده‌است.
استفن ارلوین از ال موزیک اشاره کرد که این گرایش در آهنگ‌های «بیلی جین» و «می‌خوای چیزی رو شروع کنی» مشهود است. در«بیلی جین» جکسون درباره‌ی یک طرفدار سمج می‌خواند، که ادعا می‌کند جکسون پدر فرزند اوست. در «می‌خوای چیزی رو شروع کنی» او علیه شایعات و رسانه‌ها صحبت می‌کند. بزن به چاک، آهنگ راک ضد خشونت خیابانی، ادای احترامی به تاتر موزیکال وست ساید استوری بود و طبق گفته‌ی هوآی، اولین آهنگ راک تحول آفرین جکسون شد. هوآی همچنین اشاره کرد که، قطعه‌ی همنام با عنوان آلبوم، دلهره‌آور ، آغازگر ابراز علاقه‌ی جکسون به موضوعات فراطبیعی است. موضوعی که او در سال‌های بعد هم بارها به آن پرداخت. او در این آهنگ، از جلوه‌های صوتی سینمایی، موتیف‌های فیلم‌های وحشت و حقه‌های آوازی برای القای حس خطر در کارش استفاده کرد. در ۱۹۸۵، جکسون آهنگ حماسی ما دنیاییم را برای اهداف خیرخواهانه نوشت. موضوعات بشردوستانه بعدها جزء هسته‌ی مرکزی زندگی و موسیقی او شدند.

در آلبوم بد، ایده‌ی جکسون ،حول محور عاشقی طعمه جو، در آهنگ راک دایانای کثیف دیده می‌شود. اولین تک آهنگ این آلبوم، نمی‌تونم دوستت نداشته باشم یک آهنگ عاشقانه‌ی سنتی است. در حالی که مرد در آینه یک بالاد حماسی درباره‌ی اعتراف و چاره جویی است.«مجرم زیرک»، روایتی از یک هجوم خونبار، تجاوز و شاید هم قتل می‌باشد.او در این آهنگ، از صدای طبل‌های دیجیتالی، خطوط بم ساخته شده توسط کیبورد، المنت‌های سازهای ضربی و صدای تپش قلب خودش، برای ارائه‌ی تاثیر نافذ یک قلب تپنده، استفاده نمود.

استفن ارلوین از ال موزیک، اظهار می‌کند که، آلبوم خطرناک جکسون را به صورت یک فرد کاملا متناقض نشان می‌دهد.او توضیح می‌دهد که، این آلبوم متفاوت تر و متنوع تر از آلبوم قبلی او ، بد است. بطوری که، مخاطب حرفه‌ای را مورد توجه قرار می‌دهد، اما با قطعات حماسی نظیر دنیا را التیام بده برای مخاطب سطح متوسط نیز جذاب است. قسمت اول آلبوم، به سبک نیو جک سوینگ پرداخته‌است و شامل قطعات جمع بشید و زمان رو به یاد بیار است. در آهنگ سیاه یا سفید، جکسون از المنت‌های هارد راک استفاده می‌کند.در این آلبوم، جکسون برای اولین بار ناهنجاری‌های اجتماعی را جزء موضوعات اصلی موسیقی خود قرار می‌دهد. برای مثال «چرا می‌خوای درباره‌ی من وهم بسازی» علیه گرسنگی جهانی، ایدز، بی خانمانی، سوء استفاده از داروها و مواد مخدر اعتراض می‌کند. آلبوم خطرناک حاوی تلاش‌هایی درباره‌ی بیان تمایلات جنسی، مثل آهنگ «پشت درهای بسته» است. آهنگ رمانتیکی درباره‌ی میل و انکار، ریسک و خوددار بودن، زهد و رابطه و خلوت و افشاء. قطعه‌ی همنام با عنوان آلبوم، ادامه‌ای است بر موضوع عاشق طعمه جو و میل مفرط. قسمت دوم آلبوم شامل آهنگ‌هایی حماسی به سبک پاپ ـ گاسپل درون گرا است ،مانند : «دنیا را التیام بده» ،«آیا آنجا خواهی بود؟» و «ایمانو حفظ کن». در این آهنگ‌ها، جکسون سرانجام لب به سخن درباره‌ی برخی دلمشغولی‌ها و نگرانی‌های شخصی‌اش باز می‌کند. در بالاد «خیلی زود رفت»، جکسون به دوستش رایان وایت، و افرادی که بر اثر بداقبالی مبتلا به ایدز شده‌اند، ادای احترام می‌نماید.

آلبوم تاریخ ، فضایی از وهم و سوء ظن را در خود دارد. این آلبوم، بر روی سختی‌ها و جنجال‌های علنی که جکسون قبل از تولید این آلبوم درگیرشان شد ،تمرکز می‌کند. در آهنگ‌های نیو جک سوینگ ـ فانک ـ راک جیغ و «معتاد تبلوید» همراه با بالاد آر اند بی تو تنها نیستی، جکسون آثار تلافی جویانه‌ای، برعلیه بی عدالتی و انزوایی ای که احساس می‌کند می‌سازد و بیشتر خشمش را به سوی رسانه‌ها نشانه می‌گیرد. در بالاد درون گرا ی «غریبه‌ای در مسکو» ، جکسون غم خود را به خاطر «سقوط از شوکت» ابراز می‌کند. در حالی که آهنگ‌هایی مثل «ترانه زمین»، «کودکی» و «سوزی کوچولو» همه قطعات پاپ اپرایی هستند. در قطعه‌ی «دی.اس.» ، جکسون یک حمله‌ی لفظی بر علیه تام اسندن آغاز کرد. او اسندن را به عنوان یک ضد اجتماع سفید پرست که می‌خواهد منو به چنگ بیاره، زنده یا مرده توصیف می‌کند. اسندن در مورد آهنگ گفت: «من بهش افتخار ندادم آهنگشو بشنوم، اما بهم گفته شده که آهنگ با صدای شلیک گلوله تموم می‌شه.»

در تولید آلبوم تسخیرناپذیر، جکسون طی برنامه‌ی کاری سنگینی با تولید کننده ،رادنی جرکینز، کار کرد. این آلبوم از قطعات سول مدرنی مثل گریه و «بچه‌های گم‌شده» و بالادهایی مثل «بی‌کلام»، «سپیده دم»، «پروانه‌ها» و قطعاتی که ترکیبی از سبک‌های هیپ هاپ، پاپ و رپ، مانند «قلب‌شکن»، «تسخیرناپذیر» و «۲۰۰۰ وات» تشکیل شده‌است.

SHeRvin 03-05-2010 04:06 AM

سبک آوازیی


جکسون از زمان کودکی می‌خوانده، و در طی زمان، صدا و سبک آوازی او به طور چشمگیری تغییر کرد. بین ۱۹۷۱ و ۱۹۷۵ صدای جکسون «به آرامی از آواز سوپرانوی یک پسر بچه، به تنورهیجان، غم یا ترس. او برای اولین بار از این سبک در آهنگ «بدنتو تکون بده (برو پایین)»استفاده کرد. بالایی تغییر کرد». در میانه‌ی دهه‌ی هفتاد، خواننده یک سبک خواندنِ «***که آوازی» اختیار کرد. هدف ***که ـ چیزی شبیه به فرو کشیدن هوا یا نفس نفس زدن ـ کمک به انتقال یک احساس خاص بود ؛

با از راه رسیدن آلبوم جدا از بقیه در اواخر دهه‌ی هفتاد، توانایی‌های جکسون به عنوان یک آواز خوان به خوبی مورد توجه قرار گرفت. ال موزیک او را یک «آواز خوان با استعدادهای کور کننده» توصیف کرد. در همان زمان رولینگ استون آوازهای او را با آوازهای «نفس نفس و گسستگی‌های کلامی رویایی»استیوی واندر مقایسه نمود. نتیجه‌ی تجزیه و تحلیل آن‌ها این بود که : «آواز تنور و سبک نرم و محکم جکسون بطور غیرعادی زیباست و به نرمی در کالبد یک فالستوی (صدای بسیار زیر مردانه) حیرت انگیز می‌لغزد که خیلی جسورانه به کار برده می‌شود.»

۱۹۸۲ شاهد انتشار دلهره‌آور بود .رولینگ استون بر این عقیده بود که جکسون دیگر «با یک صدای کاملا بالغ» می‌خواند که «رنگ ملایمی از غم دارد». انتشار آلبوم بد در ۱۹۸۷، نمایانگر آوازهای سولوی خشن و جسورانه‌، و تن‌های نرم تری در هم خوانی‌ها است. یک لغزش تلفظی ویژه، مکرراً با نکته سنجی توسط جکسون به کار برده می‌شد، که بسته به موقعیت، واژه‌ی Come On (به فارسی: بیا) را «cha'mone» یا «shamone» تلفظ می‌کرد. این مورد نیز جزء نکاتی است که هنگام اغراق یا تقلید از او، به آن تاکید می‌کنند. ورود به دهه‌ی نود مصادف با انتشار آلبومی متناقض و درون گرا به نام خطرناک بود. در این آلبوم، جکسون از آوازهایش برای قدرت دادن به سبک‌ها و سوژه‌هایی استفاده کرد که قبلا شکل گرفته بودند. نیویورک تایمز اشاره می‌کند که، در برخی قطعات او هوا را برای نفس کشیدن می‌بلعد، صدایش با شوری مردد به لرزش درمی دارد، یا در حد زمزمه‌ای تهدید آمیز، که از لابه‌لای دندان‌های کلید شده‌اش هیس می‌کند، پایین می‌افتد. او «تُن ترحم برانگیزی» دارد. هنگام خواندن درباره‌ی برادری یا خودباوری، موسیقیدان دوباره تن صدایش «نرم» می‌شود. در ۱۹۹۳ ، جکسون برای اولین بار در مصاحبه با اپرا وینفری نشان داد که چگونه از دهان و حنجره‌اش به عنوان ساز موسیقی (جعبه‌ی ریتم) استفاده و بدین وسیله آهنگ‌ها را پایه گذاری می‌کند. رولینگ استون هنگام تفسیر آلبوم تسخیرناپذیر ، بر این عقیده بود که جکسون در سن ۴۳ سالگی، همچنان می‌تواند «قطعات اعلای آوازی و ریتم دار و هارمونی‌های آوازی مواج» بسازد. نلسون جرج،صدای جکسون را اینطور معرفی می‌کند

SHeRvin 03-05-2010 04:07 AM

موزیک ویدئو‌ها و رقص آرایی



تصویر بخشی از پروانه ی ثبت اختراع حرکت ضد جاذبه برای ویدئوی مجرم زیرک


استیو هوآی از ال موزیک، این حقیقت را بررسی کرد که، جکسون موزیک ویدئو‌ها را از طریق خطوط داستانی پیچیده، حرکات رقص، جلوه‌های ویژه و ایفای نقش‌های کوتاه توسط افراد مشهور، به یک فرم هنری و یک ابزار تبلیغاتی تبدیل نمود و همزمان با آن تبعیضات نژادی را نیز فرو پاشید. طبق گفته‌ی کارگردان وینسنت پترسن، که در چند موزیک ویدئو با جکسون همکاری داشت، ایده ٔ بسیاری از موضوعات تیره و تار و سرد در کارهای او، از خود جکسون بوده‌است. قبل از موفقیت آلبوم دلهره‌آور ، جکسون برای پخش شدن کارهایش توسط کانال ام‌تی‌وی به سختی تلاش می‌کرد، چون آمریکایی آفریقایی تبار بود. وقتی کلمبیا رکوردز، شبکه‌ی ام‌تی‌وی را تحت فشار گذاشت، این کانال شروع به پخش «بیلی جین» و بعد «بزن به چاک» کرد. این سرآغاز شراکت طولانی مدت بین جکسون و MTV شد و به هنرمندان سیاهپوست اعتبار داد. محبوبیت ویدئوهای او، باعث «روی نقشه» قرار گرفتن این کانالِ تازه تاسیس شد و تمرکز برنامه‌های ام تی وی به نفع موسیقی‌های پاپ و آر اند بی ، تغییر کرد. موزیک ویدئوهایی مثل دلهره‌آور ، از لحاظ بی همتا بودن تا حد زیادی منحصر به جکسون باقی مانده‌اند. رقص‌های گروهی بزن به چاک هم، مکرراً توسط هنرمندان دیگر تقلید شده‌است. طراحی رقص دلهره‌آور، قسمتی از فرهنگ عامه جهانی است و مردم در همه جا از بالیوود گرفته تا زندان‌های فیلیپین به بازسازی آن پرداخته‌اند. فیلم کوتاه دلهره‌آور، باعث افزایش ارزش قالب موزیک ویدئو شد، و نامش به عنوان «موفق ترین موزیک ویدئو برای همیشه»، در رکوردهای جهانی گینس ثبت شده‌است.

در موزیک ویدئوی ۱۹ دقیقه‌ای بـَد_ به کارگردانی مارتین اسکورسیز‌ _ جکسون از القائات جنسی و حرکات رقصی استفاده کرد، که در کارهای قبلی او دیده نشده بود. او در موقعیت‌هایی خاص، سینه، تنه یا خشتک شلوارش رابه چنگ می‌گرفت یا لمس می‌کرد. در حالی که او این حرکات را به عنوان بخشی از «هنر رقص آرایی» معرفی می‌کرد، طرفداران و منتقدان واکنش‌های مختلف و متضادی در پذیرش این حرکات بروز داده‌اند. مجله‌ی تایم این حرکات را «شرم آور» خواند. در این ویدئو وسلی اسنایپس نیز حضور داشت. در آینده، افراد مشهور معمولاً در ویدئوهای جکسون به ایفای نقش‌های کوتاه می‌پرداختند. برای موزیک ویدئوی مجرم زیرک ، جکسون تکنیک «حرکت مایل ضد جاذبه» را برای اجرایش اختراع کرد، که به شماره‌ی US Patent No. ۵٬۲۵۵٬۴۵۲ ثبت اختراع شد. با اینکه موزیک ویدئوی آهنگ «تنهام بذار» به طور رسمی در آمریکا منتشر نشد، در سال ۱۹۸۹، برنده‌ی جایزه‌ی شیر طلایی بخاطر کیفیت جلوه‌های ویژه‌ی بکار رفته در تولید آن شد. در ۱۹۸۹ این ترانه برنده‌ی یک جایزه‌ی گرمی برای «بهترین موزیک ویدئو، فرم کوتاه» شد. جایزه‌ی «هنرمند پیشگام دهه‌ی ام‌تی‌وی ویدئو» برای گرامیداشت دستاوردهای جکسون در فرم هنری در دهه‌ی هشتاد، به او داده شد. در سال بعد اسم این جایزه به افتخار جکسون به نام او تغییر کرد. سیاه یا سفید ، با یک ویدئوی جنجال برانگیز همراه بود، که در ۱۴ نوامبر ۱۹۹۱ بطور همزمان در ۲۷ کشور برای ۵۰۰ میلیون مخاطب افتتاح شد، وسیع ترین دامنه‌ی مخاطب که برای یک موزیک ویدئو تاکنون ثبت شده‌است. این ویدئو حاوی سکانس‌هایی از طبیعت جنسی همراه با تصاویری از خشونت، بود. سکانس‌های نامطبوع نیمه‌ی آخر نسخه‌ی ۱۴ دقیقه‌ای حذف شد تا از تحریم ویدئو جلوگیری شود و جکسون عذرخواهی کرد. مکالی کالکین (بازیگر تنها در خانه) ، پگی لیپتون و جرج وندت نیز همراه با جکسون در این ویدئو حضور داشتند. این ویدئو، به ورود تکنولوژی تبدیل دیجیتالی اجسام به یکدیگر، در موزیک ویدئوها کمک کرد.

زمان رو به یاد بیار تولید پیچیده‌ای داشت، و با بیش از ۹ دقیقه زمان، یکی از طولانی‌ترین موزیک ویدئوهای اوست. محل اتفاق وقایای آن مصر باستان بود. این اثر به ارائه‌ی جلوه‌های ویژهادی مورفی، ایمان عبدالمجید و مجیک جانسون در آن حضور داشتند، طراحی رقص این موزیک ویدئو پیچیده و متفاوت بود. ویدئوی ترانه پشت درهای بسته از نظر جنسی آتشی ترین ویدئوی جکسون است. سوپرمدل نائومی کمپبل، در یک رقص عاشقانه با همراهی جکسون ، در این اثر حضور داشت. این ویدئو به خاطر اثری که می‌توانست القا کند در آفریقای جنوبی تحریم شد. ی پیشگام پرداخت و





موزیک ویدئوی ترانه‌ی جیغ به کارگردانی مارک رامنک ، یکی از برجسته ترین آثار جکسون است، که به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفته‌است. در ۱۹۹۵، این اثر نامزد ۱۱ جایزه از مراسم جوایز موسیقی ام‌تی‌وی شد _ بیش از هر موزیک ویدئوی دیگری _ و جوایز «بهترین ویدئوی رقص»، «بهترین طراحی رقص» و «بهترین کارگردانی هنری» را از آن خود کرد. آهنگ جیغ و ویدئویی که آن را همراهی می‌کند، پاسخی بود برای ضربه‌ای که رسانه‌ها از پشت به جکسون زدند. این ویدئو بطور کامل بصورت سیاه و سفید فیلمبرداری شد. فادن توضیح می‌دهد که:

مارک روایت رو نوشته بود. و ایده‌ی کلی این بود که مایکل و جنت ،تنها،تو این سفینه‌ی فضایی بزرگ بودن.... اونا داشتن از زمین دور می‌شدن به جایی که می‌تونستند کمی تفریح کنن، یا آرامش داشته باشن . محل فیلمبرداری فضاهای مختلف سفینه‌ی فضایی بود.
یک سال بعد، این اثر برنده‌ی جایزه‌ی گرمی برای «بهترین موزیک ویدئو، فرم کوتاه» شد. کمی بعد رکوردهای گینس آن را در لیست «گران ترین موزیک ویدئوهایی که تا کنون ساخته شده» با هزینه‌ای معادل ۷ میلیون دلار، قرار داد.

ترانه زمین با یک موزیک ویدئوی گران و خوب پذیرفته شده توسط مخاطب همراه بود، که نامزد جایزه‌ی گرمی برای «بهترین موزیک ویدئو، فرم کوتاه» در ۱۹۹۷ شد. موضوع ویدئو درباره‌ی محیط زیست، با تصاویری از آسییب به حیوانات، جنگل زدایی، آلودگی و جنگ بود.در این موزیک ویدئو با استفاده از جلوه‌های ویژه، زمان و زندگی به عقب برمی گردد ، جنگ پایان می‌یابد و جنگل‌ها از نو می‌رویند. «ارواح » فیلم کوتاهی به نوشته‌ی جکسون و استفن کینگ و به کارگردانی استن وینستون بود، که در ۱۹۹۶ در جشنواره‌ی فیلم کن افتتاح و در ۱۹۹۷ منتشر شد. این فیلم بیش از ۳۸ دقیقه طول داشت و دارای رکورد بلندترین موزیک ویدئو در رکوردهای جهانی گینس است.

SHeRvin 03-05-2010 04:09 AM

مد

فیلیپ بلاچ گفته‌است:
مایکل جکسون تحت تاثیر مد قرار نگرفت بلکه مد تحت تاثیر او قرار گرفت. از همان اوایل جکسون با پوشیدن بلوزهای حاشیه دوزی شده، کفش‌های پاشنه بلند و شلوارهای دمپاگشاد، با کلاهی الهام گرفته شده از خرس‌های عروسکی به عنوان فردی با سبک پوششی کاملا بی همتا توصیف می‌شده‌است . در طول دوره جدا از بقیه (آلبوم) او سبکش را با پوشیدن کت‌های تاکسیدو، شلوارهایی که از بالا به پایین تنگ تر می‌شد، جوراب‌های سفید کلفت و درخشان و کفش‌های خیابانی سیاه براق که فوراً بیننده را متوجه ی ظاهری کلاسیک می‌کرد، تغییر داد. ورود سبک ساختار شکنانه‌ی او در طول دوره‌ی آلبوم دلهره آور جکسون را به یک الگوی مد تبدیل کرد. کت قرمز رنگ موزیک ویدیوی بزن به چاک ، عینک‌های آفتابی خلبانی، کت‌های نظانی، موهای فر، شلوار کوتاه با جوراب‌های سفید درخشان، کت سیاه بیلی جین، کلاه فدورای سیاه و معروف تر از همه دستکش سفید درخشانی که اولین بار در مراسم ویژه‌ی موتاون پوشید، از جمله پوشش‌هایی هستند که جکسون در موزیک ویدئوها، مراسم اهدای جوایز و اجراهای زنده از آن‌ها استفاده می‌کرد.
در اواخر دهه‌ی ۸۰ و اواسط دهه‌ی ۹۰ ، جکسون شروع به پوشیدن پوشش‌های نمادین الهام گرفته از لباس‌های نظامی طلایی و بازوبندهای نمادین کرد. او از این پوشش‌ها در تور کنسرت‌های خطرناک و تاریخ استفاده کرد. در اواسط و اواخر دهه‌ی ۹۰ ، جکسون ظاهر ملایم‌تری داشت، که بیشتر شامل پیراهن‌های سبک شناور در هوا و در موقعیت‌های انگشت شماری حتی با سینه‌ای بدون پوشش بود. با این وجود او هنوز هم گاهی پوشش‌هایی با سبک نظامی به تن می‌کرد. در طول حضور در دادگاه‌ها او با ماسک‌های طبی و چتر دیده می‌شد. در دادگاه ۲۰۰۵ او توسط مفسران دادگاه و رسانه‌ها که احساس می‌کردند پوشش او مناسب دادگاه نیست مورد انتقاد قرار گرفت. مری فولجینیتی جنو بازرس فدرال سابق که در حال حاضر یک وکیل مدافع جنایی است، جکسون را آماده برای «جهشی انفجاری به مونواک» توصیف کرد.
سبک مد خلاقانه‌ی جکسون تاثیر بسیار گسترده‌ای بر روی نسل جوان گذاشته‌است. او به عنوان شخصی دارای سبکی ابداعی شناخته می‌شود که مدگزاران امروزی بسیاری از جمله آشر، کریس براون، بیانسه، ریهانا و کانیه وست و بسیاری دیگر را تحت تاثیر گذاشته‌است. سبک او برای دو دهه‌است که همچنان در حال خط دادن به سبک‌های آینده‌است. در ۲۹ نوامبر۲۰۰۹ دستکش سفید نمادین او به مبلغ ۳۵۰۰۰۰ دلار به علاوه‌ی مالیات در یک حراجی توسط یک تاجر چینی خریداری شد.

SHeRvin 03-05-2010 04:11 AM

میراث و تاثیر


http://upload.wikimedia.org/wikipedi...px-MJ_Star.jpg



در سال ۱۹۸۴، نام جکسون بطور رسمی در پیاده‌روی شهرت هالیوود ثبت شد.

جکسون اثر برجسته‌ای بر موسیقی و فرهنگ سراسر جهان گذاشته‌است. او در آمریکا تبعیض‌های نژادی را فرو پاشید، هنر موزیک ویدئو را متحول کرد، و راه را برای موسیقی پاپ مدرن هموار نمود. فعالیت‌های کاری، صوت یکتای موسیقی و سبک آوازی جکسون ، هنرمندان هیپ هاپ، پاپ و آر اند بی بی‌شماری را تحت تاثیر قرار داده‌است. هنرمندانی مثل مدونا، ماریا کری، آشر، بریتنی اسپیرز، کریس براون، بیانسه، گرین دی، مایلی سایرس، فیفتی سنت، جاستین تیمبرلیک و آر کلی.

جکسون در طول دوران کاریش، توسط موسیقی و فعالیت‌های بشر دوستانه، تاثیری بی نظیر بر روی نسل جوان در سطح جهان گذاشته‌است. در سال ۱۹۸۴، نام جکسون بطور رسمی در پیاده‌روی شهرت هالیوود ثبت شد.او افتخارات و جوایز بی‌شماری در طول فعالیت کاری‌اش دریافت کرده‌است، از جمله: «موفق ترین هنرمند مرد پاپ هزاره» از جوایز جهانی موسیقی، «هنرمند قرن» از جوایز موسیقی آمریکا، و «هنرمند پاپ هزاره» از جوایز بمبی. او دوبار به تالار مشاهیر راک اند رول فرا خوانده شده‌است، یکبار به عنوان عضوی از گروه جکسون فایو در ۱۹۹۷ و بعدا بعنوان یک هنرمند سولو در ۲۰۰۱. جکسون به تالار مشاهیر آهنگ سازان نیز در ۲۰۰۲ فرا خوانده شد. دیگر جوایز او عبارتند از تعداد بسیار زیادی رکوردهای جهانی گینس (۸ جایزه در سال ۲۰۰۶)، ۱۵ جایزه گرمی، ۱۳ تک آهنگ برتر _ بیش از هر هنرمند مرد دیگری بعد از پایه گذاری جدول ۱۰۰ اثر برتر _ و فروش ۷۵۰ میلیون کپی در سراسر جهان.

او با این مشخصه شناخته می‌شود ؛ «یک رب النوع توقف ناپذیر، که تمام ابزارها را برای فتح جداول موسیقی به اراده‌ی خود در اختیار دارد: صدایی که بلافاصله خود را نشان می‌دهد، حرکات رقصی که چشم‌ها را خیره می‌کند، استعدادها و قابلیت‌های موسیقایی حیرت انگیز، و محبوبیت و قدرت بسیار بسیار زیاد یک ستاره». در میانه‌ی دهه‌ی هشتاد، مجله‌ی تایمالویس پرسلی» توصیف کرد. در شرف ورود به ۱۹۹۰تام آتلیدیلی تلگراف، او را یک «شخصیت فوق العاده مهم درتاریخ فرهنگ مردمی» و یک «نابغه» نامید. جکسون را «داغ ترین پدیده‌ی فردی از زمان ، مجله‌ی ونیتی فر ، جکسون را مردمی ترین هنرمند در تاریخ نمایش دانست. نویسنده‌ی

http://upload.wikimedia.org/wikipedi...C_Wartende.jpg



صف‌ مردم برای تماشای کنسرت مایکل جکسون در سال ۱۹۸۸

در اواخر سال ۲۰۰۷، جکسون از حرفه‌اش و تاثیر آن در آینده سخن گفت:

موسیقی وسیله‌ای است برای ارضای تمایلات من، هدیه من است برای تمام عشاق دنیا . با موسیقی ام ،می دانم که تا ابد زنده خواهم بود .
کل درآمدهای او در طول زندگی‌اش، ازجمله سهمش از سود کارهای سولو ، موزیک ویدئوها،درآمد کنسرت‌ها، و مشارکت یا موافقت‌ها، ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده شده‌است. در ۲۰۰۶ اعلام شد که جکسون در طول زندگی‌اش بیش از ۳۰۰ میلیون دلار وقف خیریه نموده‌است. برخی تحلیل گران عقیده دارند که انحصارات او از کاتالوگ‌های موسیقی می‌تواند میلیاردها دلار ارزش داشته باشد. دوران کاری موفقیت آمیز جکسون، او را برای تقریبا چهار دهه بخشی از فرهنگ مردمی کرده‌است.او به عنوان یکی از معروف ترین مردان جهان شناخته شده‌است.

wikipedia

fardin_fani 03-05-2010 11:37 AM

خیلی جالب بود ایول به jacoooob جیگر


Elnaz_MJ 08-03-2010 06:20 PM

ممنون شروین جان

من حدود 15 ساله که طرفدار مایکل جکسون هستم این بیوگرافی که از ویکی پدیا نقل کردی یک سری مشکلات داره که سر اولین فرصت موارد اشتباهاتشو میگم

اینقدر حرف درباره ی مایکل دارم که بخوام بگم عمرم تموم میشه ولی حرفها تموم نمیشه:53:

SHeRvin 08-03-2010 06:45 PM

ممنون ... خوشحال میشیم

حتما اگه مشکلی داره خوبه که بگین ...:)



Elnaz_MJ 08-03-2010 10:10 PM

فقط یک سوال این تاپیک اسمش زندگی نامه ست ولی من کلی مطلب میتونم درباره ی مایکل جکسون بذارم که دونستنش میتونه جالب باشه اشکال نداره همین جا بذارم؟

SHeRvin 08-03-2010 10:29 PM

اگه خبر هست که این تاپیک وجود داره خبرهایی از مایکل جکسون michael jackson

در مورد زندگی نامه هم که این تاپیک هست ... اگه مطالب دیگه ای دارید میشه تاپیک دیگه زد البته زیاد باشه ... اگه نه که عنوان رو میشه کمی تغییر داد

Elnaz_MJ 08-03-2010 10:56 PM

عنوان رو اگه تغییر بدیم بهتره چون من بیشتر وقتم گرفتار کار و درسم هست شاید نتونم زیاد مطلب بذارم

Elnaz_MJ 08-03-2010 11:04 PM

همین طوری که در بیوگرافی خوندید مایکل یک سازمان خیریه به نام heal the world داشت و ترانه ایی هم به این نام خوند مصاحبه ی زیر درباره ی این سازمان و اهداف اون از زبان خود مایکل جکسونه:

http://s3.directupload.net/images/100803/5da44fpu.jpg


- آقای جکسون ، ممکنه دقیقاً برای ما تعریف کنید HTW چیه ؟

HTW نام یک سازمان جهانی و بین المللیه که من اونو ساخته ام تا رو تمام فعالیتها و مقاصد من جهت بهبود شرایط دنیا متمرکز بشه و اونها رو رسمی کرده و رهبری کنه .

- اهداف HTW چیه ؟

اینکه دردهای دنیا رو التیام بده ، اونو محل بهتری برای زیستن کنه ، اینکه یه نوای صلح جهانی به وجود بیاره . اهداف ما در این سازمان کمک به بهبود شرایط به روشهای مهمی هستش . روشهایی از جمله افزایش سطح کمکهای پزشکی به کودکان ، بهبود و افزایش منابع آموزشی در جهان ، کاهش گرسنگی خصوصاً در میان کودکان ، از میان بردن اعتیاد به دارو و الکل ، نابود کردن خشونت علیه کودکان و در نهایت رساندن سطح آگاهی مردم تا به آنجایی که بتوانند تشخیص دهند که ما همگی در نهایت فرزندان یک آفریدگار هستیم . اینکه همدیگر را دوست بداریم و از هم متنفر نشویم ؛ اینکه در صلح و آرامش زندگی کنیم .

- HTW چطوری سازماندهی شده ؟ کی اونو اداره میکنه ؟

این سازمان یک تشکیلات غیرانتفاعی امریکاییست که توسط هیاتی از کارگزاران حرفه ای اداره میشود .

- چه چیزی نهایتاً شما رو به فکر تشکیل HTW انداخت ؟

در هر دقیقه حداقل 28 کودک جان خود را در جهان از دست می دهند . تنها تا انتهای سال 1992 ، 14 میلیون کودک به خاطر بیماریهای قابل پیشگیری و انواع مختلف خشونت فوت خواهند کرد . سال گذشته تنها در ایالات متحده امریکا ، 2.6 میلیون مورد کودک آزاری گزارش شد . یک افزایش 117 درصدی نسبت به دهه گذشته ! در هر ثانیه به اندازه مساحت یک زمین فوتبال از جنگلهای دنیا تخریب میشود و ...

با دیدن این مشکلات به این نتیجه رسیدم که من به تنهایی نمیتوانم کاری صورت دهم و فهمیدم بهترین روش برای حل این بی رحمی ها ، خلق یک سازمان بین المللی و جمع کردن افراد مختلف است تا همگی در کنار یکدیگر و به صورت یکپارچه برای این منظور تلاش نماییم . با کمک HTW و با حمایت افراد مسئول و دلسوز از سراسر جهان ، ما قادر خواهیم بود در کنار یکدیگر دنیا را التیام ببخشیم .


- حالا چرا یک سازمان خیریه جدید خلق کردید ؟

من قصد داشتم یک فعالیت خیرخواهانه جدید رو آغاز کنم تا به صورت صدایی رسا ، انعکاس دهنده مشکلات مربوط به کودکان جهان باشه ، تا راه حلهای مشکلات امروزمون رو تشریح کنه . کودکان ما ، بزرگترین سرمایه های زندگی ما هستند .

- آیا HTW با سایر سازمانها همکاری خواهد داشت ؟

بله HTW حقیقتاً قصد داره در ابتدای کار به برخی ارگانهای مرتبط تکیه کنه تا از خلق یک سری سیستمهای مدیریتی پیچیده و پرهزینه جلوگیری بشه . HTW به منظور افزایش راندمان و کاراییش قصد داره برای انجام برخی پروژه های خاص با سازمانهایی که چنین توانایی هایی رو دارند همکاری کنه تا بدین وسیله از تجربیات و قابلیتهای زیر بنایی اونها در این موارد استفاده کنه .

- آیا شما از نصایح سایر سازمانها نیز استفاده میکنید ؟

HTW در حال حاضر مشغول بررسی تجربیات ارزنده تمام سازمانهای مهم هستش . روابط خودش رو با چندین سازمان خیریه در کشور رومانی ، پرورشگاههای این کشور و همینطور سازمان جوانان در کشور انگلستان آغاز نموده است .

- آیا HTW به نوعی یک Live Aid جدید است ؟

نه ! Live Aid تنها یک مقصود خاص داشت . HTW یک ماموریت جهانی واحد داره . اینکه دردهای دنیا رو شفا بده که این خودش شامل بسیاری از مشکلات میشه . من امیدوارم بتونم اونقدر در این جهان زندگی کنم که اگر شاهد حل شدن تمام مشکلات هم نباشم ، حداقل ببینم بخشی از دردهای این دنیا درمان شده

ادامه دارد...

Elnaz_MJ 08-03-2010 11:08 PM

- با در نظر گرفتن مقیاس عظیم مشکلاتی که جهان امروز داره ، مسائلی از قبیل قحطی ، جنگ و غیره ، آیا شما واقعاً فکر میکنید میشه برای کمک به دنیا کاری رو انجام داد ؟

من ممکنه نتونم همه مشکلات دنیا رو در طول عمرم حل کنم اما بالاخره یه نفر باید از یه جا شروع کنه . من حقیقتاً ایمان دارم که با کمک و همیاری مردم متعهد از تمام ملیتها ، ما میتونیم ماموریتمون یعنی التیام دادن دنیا رو به سرانجام برسونیم . ما باید صبور باشیم و با هم به صورت کامل در این راه مشارکت داشته باشیم .

- خود شما به شخصه تا چه اندازه در این پروژه درگیر هستید ؟

من کاملاً مسائل زیر بنایی رو تحت نظارت عمیق و دقیق دارم . من این مسئولیت ( التیام دادن دنیا ) رو مهمترین ماموریت خودم بر روی زمین میبینم و تا روزیکه زنده هستم هر آنچه در توانم باشه برای تحقق این خواسته انجام خواهم داد .

- HTW به صورت رسمی از چه زمانی کار خودش رو آغاز میکنه ؟


30 سپتامبر 1992 در بخارست رومانی

- آیا HTW یک سازمان پر خرج و مخارج خواهد بود ؟

نه ، ما برای مقاصد عمومی امتیازی قائل نشده و پولی خرج نخواهیم کرد . در این سازمان تنها بر روی برنامه ها و پروژه های خاصی که به صورت واضح تعریف شده و یک مقصود معین دارند سرمایه گذاری خواهد شد .

- مرکز اولیه فعالیت HTW در کجا خواهد بود ؟

ابتدای کار در لس آنجلس و لندن اما دفتر مرکزی HTW بسته به نیاز در کشورهای دیگر نیز تاسیس خواهد شد .

- وضعیت حقوقی و قانونی HTW به چه صورتی هستش ؟

شعبه امریکایی HTW ، یک سازمان خیریه 100% غیرانتفاعیه اما شعبه انگلیسی اون یک سازمان خیریه هستش که توسط تعداد محدودی ضامن حقوقی داره ضمانت میشه .

- HTW در چند کشور دنیا به ارائه خدمات خواهد پرداخت ؟

هدف نهایی من اینه که این سازمان در تمام کشورهای جهان شعبه داشته باشه .


- حامیان و متولیان اصلی این طرح چه کسانی هستند ؟

جدا از خودم ، هیات کارگزاران شامل D. Chopra ، Barbara Davis ، Bertram Fields ، Guni Mohan Murjani ، Andrew Phillips و Richard Sherman میشوند . البته هدف ما اینه که این هیات رو در آینده خیلی نزدیک توسعه بدیم .

- چه کسانی این هیات رو هدایت و کارشناسی میکنند ؟


ما تصمیم داریم 2 مدل اصلی از تیم مشورتی برای هیاتمون داشته باشیم :
گروه اول کودکانی در محدوده سنی 8 تا 16 سال که ما رو در تشخیص و حل برخی از مشکلات دنیا یاری خواهند رساند . در حالت دوم ، HTW از نصایح متخصصین کارآزموده در برخی زمینه های کاری خاص چون مسائل پزشکی ، زیست محیطی ، آموزشی و غیره بهره خواهد گرفت . تمام این کارها به منظور ارزیابی و آنالیز منابع مالی مورد نیاز و پیشبرد و توسعه پروژه های کاری ، صورت می پذیرد .

- آیا ممکنه شعبه های مختلف HTW در کشورهای گوناگون از اشخاص مشترکی به عنوان اعضای هیات راهبری استفاده کنه ؟

اصولاً باید کشورهای مختلف اعضای هیاتی متمایزی هم داشته باشند اما خوب برخی نفرات هم ممکنه مشترک باشن که این افراد معمولاً به منظور تسهیل همکاریهای بین المللی در هیاتها حضور دارند .

- آیا HTW یک هیات مدیره کلی هم خواهد داشت ؟


آره ولی خیلی محدود .

http://s1.directupload.net/images/100803/kl6o8eii.jpg


- آیا HTW سازمانی برای فعالیت نفرات داوطلب هستش یا اینکه کار کردن توش به صورت استخدامی همراه با دستمزده ؟

ترکیبی از هر دو گروه توش فعالیت میکنند و ما تا همین لحظه کلی درخواستهای دیگه هم برای انجام فعالیتهای داوطلبانه در داخل این سازمان داشته ایم .

- فکر میکنید چه زمانی رو برای توزیع پول و منابع مالی مورد نیاز برای آغاز فعالیتهای سازمان اختصاص خواهید داد ؟

حتی تا پیش از افتتاح رسمی سازمان نیز HTW حتی از همین حالا اقدام به توزیع پول و سرمایه در پروژه های گوناگون نموده است . ما تا کنون با کمک همین منابع مالی ، یک کمیته پزشکی متخصص شامل 12 پزشک و جراح با تخصص بسیار بالا آماده نموده و به علاوه یک زمین بازی برای پرورشگاهی واقع در رومانی که به شدت از کمبود بودجه و امکانات تفریحی برای بچه ها رنج میبرد ساخته ایم .

- HTW چگونه نتایج پیشبرد اهدافش را گزارش خواهد داد ؟


HTW گزارشهای مخصوصی رو در زمانهای معین تهیه خواهد کرد و در اونها به اعلام نتایج پروژه های خاتمه یافته و در حال اجرا خواهد پرداخت . هدف نهایی ما اینه که در کنار یکدیگر سرود HTW رو تبدیل به سرود رسمی کره زمین نماییم .

- شما چقدر از این سازمان درآمد خواهید داشت ؟

هیچی ! من تا اینجای عمرم رو صرف خدمت در این راه با ارزش کرده و بقیه عمرم رو نیز در این مسیر سپری خواهم نمود .


- من متوجه نمیشم ! آخه چطوری ممکنه فردی از چنین صنعتی *** بیرون بیاد اما تا به این اندازه آرمانگرا و نیکوکار باشه ؟؟!!


*منظور مصاحبه گر ، صنعت موسیقیست . وی در توصیف این صنعت از واژه ای استفاده نمیکنه اما تنها خدا میدونه تو ذهنش چه واژه هایی را به کار برده !!!

بله ، من هم یک موزیسین هستم اما در عین حال یه آدم خیلی دلرحم و مهربونم . انسانی که به خیلی مسائل فراموش شده اهمیت میده . من مقدار زیادی از وقت و پولم رو در طول زندگیم به افراد محتاج اختصاص داده ام و HTW ، عصاره و نتیجه نهایی اونه . من امروز امیدوارم که هر شخص دلسوز و نگران نسبت به این مسائل در سراسر کره زمین در حد خودش کمکی کنه تا HTW بتونه ماموریت خودش رو به سرانجام برسونه .

- چرا شما تا به این اندازه به کودکان علاقمند هستید ؟


من باور دارم که برای درمان دردهای دنیا و خلق زمینی مملو از آرامش و عشق و صلح و دوستی ، لازمه که صدایی بی طرفانه و عادلانه برای کودکانمون باشیم . HTW به تحقق این خواسته کمک میکنه .

ادامه دارد

Elnaz_MJ 08-03-2010 11:10 PM

- چه احساسی نسبت به حیوانات دارید ؟ خصوصاً اونهایی که در معرض انواع خطرات قرار دارند ؟

احساس من نسبت به حیوانات خیلی شبیه به احساسم نسبت به کودکان است . ما به عنوان انسانهای بالغ موظفیم که مراقب باشیم تا از کودکان و حیواناتمون سوء استفاده نشده و اونها در در معرض ظلم و خطر قرار نگیرند . من امیدوارم بتونم تعهداتم رو در مقابل هر دو گروه به انجام برسونم . من دارم تمام تلاش خودم رو میکنم .

- آیا تصمیم دارید که از خودتون هم فرزندی داشته باشید ؟

من عمیقاً عاشق بچه ها هستم و خیلی زیاد امیدوارم که روزی این اتفاق برام بیفته .

- آینده ما و دنیامون رو چطوری میبینید ؟

من انسان خوش بینی هستم . من فکر میکنم ما کارهای زیادی رو برای شکل دادن به آینده میتونیم انجام بدیم ؛ ما میتونیم به اهدافمون جامه عمل پوشانده و دنیامون رو مکان بهتری برای زیستن بکنیم ؛ دنیایی خالی از جنگ ، با نگاهی خوش بینانه عاری از بسیاری بیماریهای عمده و اگر واقعاً بخواهیم ، تهی از ظلم و ستم مابین نسلهای مختلف بشر . من امیدوارم بتونم اونقدر زنده بمونم که ببینم خیلی از این اهداف تحقق پیدا کرده . حتی اگر هم نشه میخوام تا زمانیکه میتونم سهمم رو برای رسیدن به این اهداف انجام بدم ، هرچی که در توانمه ، هرکاری که امکانپذیره .

- فرق HTW با سازمانهای جهانی مثل صلح سبز ، Oxfam ، یونیسف و غیره در چیه ؟


HTW صدای بی صدایان هستش ، کودکان دنیامون . اعضای هیات اجرایی حقیقتاً به نصایح و تجربیات تیم مشورتیمون که همونطور که اشاره کردم شامل بچه های 8 الی 16 ساله میشه گوش میکنند . از اونجاییکه HTW به کلیه پروژه هایی که منجر به التیام مشکلات دنیا میشه علاقمنده اینه که خواه ناخواه حیطه فعالیتش از اون سازمانهایی که شما اسم بردید فراتره . HTW تمام تلاش خودش رو میکنه که از تمام منابع و امکانات موجود با حداکثر راندمان و بهره وری برای انجام پروژه های مشخص و تعریف شده استفاده کنه

- و در انتها جایزه HTW چیه ؟

این یک جایزه سالیانه هست که به افرادی اهدا میشه که در طول سال بیشترین سهم رو در درمان مشکلات دنیا داشته و بیشترین قدمها رو در این مسیر برداشته اند .

- از لطف و محبت شما که این وقت رو در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم آقای جکسون . امیدوارم به همه رویاهای زیباتون دست پیدا کنید .


از شما و همه عوامل مجله زیبای Off The Wall ممنونم . رحمت خداوند بر شما ...


{پپوله}

منبع:http://www.thisistheman02.blogsky.com/

Elnaz_MJ 08-03-2010 11:23 PM

مایکل چندین کتاب به دست خودش نوشته یکی از اونها به نام moonwalker هست که در دهه ی 80 منتشر شد قسمتی از این کتاب با ترجمه ی خودم:

مایکل سر فیلمبرداری تبلیغی برای کمپانی پپسی دچار سانحه شد و موهای سر و پوست سرش به طرز وخیمی سوخت این نوشته خاطرات اون زمانه:

در ژانویه من در جریان فیلم برداری با برادرانم برای تبلیغ پپسی سوختم . دلیل سوختن احمقانه و ساده بود در آنشب ما فیلم برداری داشتیم و من باید از پله ها با بمب های آتشبازی منیزیم که در پشت من منفجر میشد پایین می آمدم. خیلی ساده به نظر میرسید من باید از پله ها پایین می آمدم و این بمب ها پشت من منفجر میشد. ما چندین با این بمب ها کار کردیم که زمان شگفت انگیزی بود و بعد از اتفاقی که برای من افتاد فهمیدم بمب ها تنها با من 2 قدم فاصله داشت که کاملا قوانین ایمنی را نادیده گرفته بودند. من باید وسط انفجار دو قدم کنارتر می ایستادم
بعد باب جیرالدی ، کارگردان ، به من گفت " مایکل، تو خیلی زود پایین آمدی ما می خواهیم تو را بالای پله ها ببینیم و میخواهیم وقتیکه انفجار روی بده تو ظاهر بشی پس صبر کن
بنابراین من منتظر ماندم و بمب ها کنار سرم منفجر شد و جرقه های آن روی موهایم اتش گرفت من داشتم میرقصیدم و پایین می آمدم و می چرخیدم نیمدانستم سرم آتش گرفته ناگهان احساس کردم که دستهایم بطور غیر ارادی به سرم میروند که تلاشی برای خاموش کردن آتش بود. بعد افتادم خیلی خسته بودم که شعله های آتش را تکان بدهم . جرمین چرخید ودید که من روی زمین افتادم اول فکر کرد که بعد از انفجار کسی از میان جمعیت به من شلیک کرده چون ما میان جمعیت بزرگی فیلم می گرفتیم
میکو براندو کسی که برای من کار میکرد اولین کسی بود که به من رسید بعد از آن هرج و مرج بود هیچ فیلمی نمیتواند درامی که آنشب اتفاق افتاد را به درستی نشان دهد. جمعیت جیغ می کشیدند، کسی فریاد می زد یخ بیاورید ، صدا های دویدن با عجله بود ، مردم فریاد می زدند اووووه نه! آمبولانس امد و قبل از اینکه من را داخل آن ببرند دیدم که مدیران اجرایی پپسی یه گوشه ای جمع شدند و وحشت زده بودند. بخاطر میاورم زمانیکه امدادگران من را داخل برانکارد می گذاشت افراد پپسی آنقدر ترسیده بودند که حتی نیامدند به من سر بزنند
در این بین من هیچ احساسی نداشتم علی رغم درد وحشتناکی داشتم بعد ها به من گفتند که شوکه شده بودم یادم هست که از سواری به بیمارستان لذت میبردم بخاطر اینکه من هرگز فکر نمیکردم سوار آمبولانس با آژیر روشن بشوم این یکی از چیزهایی بود که میخواستم وقتی بزرگ شدم انجام بدهم. وقتیکه به بیمارستان رسیدیم به من گفتند خبرنگاران بیرون هستند من دستکشم را خواستم یه صحنه مشهور از من هست که دستم را بادستکش در برانکارد تکان میدهم
بعد ها یکی از دکترها به من گفت معجزه بود که من زنده ماندم . یکی از آتش نشانان گفت در اغلب این موارد لباس ها آتش میگیرند که در مورد شما ممکن بود صورتتان کاملا خراب بشود یا حتی بمیری. من دچار سوختگی درجه 3 در پشت سر که تقریبا به جمجمه رسیده بود شدم که خیلی مشکل داشتم اما من خیلی خوش شانس بودم
آنچه که میدانیم این است که این حادثه باعث تبلیغ زیادی برای پپسی شد. آنها خیلی بیشتر از قبل پپسی فروختن و دوباره پیش من امدن و به من پیشنهاد بزرگترین مبلغ قرارداد تبلیغات را در تاریخ کردند. که خیلی بی سابقه بود و در کتاب رکود گینس ثبت شد
من هنوز یادم میاید که چطور مدیران پپسی وحشت زده آنشب به اتش نگاه میکردند انها فکر میکردند سوختگی من ممکن است طعم بدی در دهان هر کودک آمریکایی که پپسی مینوشد بذارد. آنها میدانستن که من میتونم شکایت کنم و من هم میتوانستم اما من درباره این واقعا خوب بودم. واقعا خوب. آنها به من1500000 دلار پول دادن که من فورا همه پول را به مرکز سوانح و سوختگی مایکل جکسون اهدا کردم چون من برای بیماران سوختگی که در بیمارستان ملاقات کردم خیلی ناراحت بودم

Elnaz_MJ 08-03-2010 11:29 PM

زندگی نامه مایکل جکسون همه چیز در باره michael jackson
 
در 5 ماه مارس 2010 به مناسبت سالگرد کنفرانس دیس ایز ایت شارل تامسون با جنیفر باتن گیتاریست گروه مایکل گفتگویی کرد تا او از پشت صحنه ی تورها و خاطراتش با مایکل بگوید.

http://s10.directupload.net/images/100803/gjd9jniy.jpg

جنیفر همون گیتاریست قد بلند با موهای روشن است که اگر شما کنسرت های مایکل یا مونوالکر رو دیده باشید حتما با اون آشنا هستید جنیفر یک زمانی گفت : این ایده ی مایکل بود که موهامو روشن مایل به سفید و بزرگ درست کنم".
انتخاب شدن برای تور بد:
اون مدت ها در سان دیگو زندگی میکرد و برای گروههایی مینواخت اما بعد از مدتی تصمیم گرفت برای موفقیت در زمینه ی موسیقی به لوس آنجلس بیاد در یک روز سرنوشت ساز نمایندگان مایکل جکسون باهاش تماس گرفتن و از او خواستند به برنامه ایی که برای انتخاب موزیسین های تور بد است بیاد.
"اون برنامه برای هزاران نفر بود و این نسبتا سخت بود"
اون اضافه میکنه:" من رفتم اونجا فقط یک دوربین بود هیچ گروهی در کار نبود من چند قطعه به ریتم فانک زدم و برنامه رو با آهنگ بیت ایت خاتمه دادم این آهنگو قبلا در سان دیگو بارها زده بودم"
اون برای تور بد انتخاب شد و زندگیش تغییر کرد. " بیشتر شبیه یک تعطیلات بود من قبلا آموزش میدادم و مینواختم هفت روز هفته و به سختی پول در میاوردم الان در بزرگترین تور دنیا بودم و فقط با 3 روز کار در هفته 10 برابر اونو بدست میاوردم"

تمرینات تور بد
تمرینات تور بلافاصله شروع شد هفت روز هفته برای دوماه ، ماه اول خواننده و رقصنده ها جدا تمرین میکردن از ماه دوم با استودیو و نوازنده ها همرا شدن اینجا بود که برای اولین بار جنیفر مایکلو دید.
" ما شنیده بودیم اون عاشق موسیقیه و میخواد برقصه به محضی که از در وارد شد واستاد تا اونایی که تازه وارد بودن بهش معرفی بشن . من یادم میاد مدیر برنامه اش فرانک دیلو با موهای دم اسبی و سیگار اومد من هر دوشونو نگاه میکردم مایکل خیلی صورت زیبایی داشت واقعا زیبا بود.
اون خیلی سخت کار میکرد وقتی تمرینات تموم شد ما حداقل یک بار در روز کل شو رو اجرا میکردیم بعضی وقتها هم دوبار اون میگفت:" ارزش تمرین به زیاد بودن و شدید بودنشه طی زمان باعث میشه همه روی صحنه احساس راحتی کنیم"
تور بد
شب افتتاحیه در توکیو بود من خیلی هیجان داشتم تا به حال برای این همه آدم برنامه اجرا نکرده بودم واقعا هیجان انگیز بود توی خیابون میدیدم این همه جمعیت دارن میان برنامه رو ببینن و من قراره در کنار گورهی باشم که کارشونو میخوان به بهترین شکل ارائه بدن"
انزوای مایکل جکسون:
من واقعا برای مایکل ناراحت بودم اون در با شهرتی که داشت به دام افتاده بود هر جا میرفت سیل عظیمی دور و برش رو میگرفتن میخواست بره خرید همه صداش میکردن و باید با یک عده محافظ بره اون واقعا در اتاق هتل زندونی شده بود.
اون میخواست اینو به صورتی جبران کنه و وقتشو با همراهانش بگذرونه
بعضی اوقات بنا به مورد به پارک های عمومی میرفت به همراه تیمش اولین بار در دیزنی لند توکیو شروع کردیم ما همه رفتیم رولركاستر سواری باور نکردنی بود وقتی تموم شد از ما پرسیدن میخوایم یک دور دیگه بزنیم و ما خیلی خیلی خیلی ضایع شدیم"
بعد از تور بد


تور بد در ژانویه 1989 به اتمام رسید و گروه منحل شد. قبل از اون شریل کرو خواننده ی همراه مایکل حرفهایی رو بر ضد مایکل در گفتگوهاش زد مثل اینکه اون نمیدونه با کی کار میکنه و اسم هیچکس یادش نمیمونه این حرف از اونجا نشات میگیره که یکبار مایکل شریل رو جنیفر صدا کرد ولی که چی؟ به این معنی نبود که مایکل به همکاراش اهمیت نده.
تور بد تموم شد و مایکل به استودیو برگشت تا روی آلبوم دنجراس کار کنه و جنیفر داشت روی کارش سرمایه گذاری میکرد تا دوباره به گروه مایکل دعوت بشه اون اولین آلبوم خودشو با همکاری استیو وندر به نام " فراسو ،وزش ، آنسو" در سال 92 منتشر کرد


منبع:وبلاگ مایکل جکسون

Elnaz_MJ 08-04-2010 09:33 AM

به مناسبت اولین سالگرد فوت مایکل جکسون مجله ایی منتشر شد شامل پیام های دوستان و خانواده اش و عکس هایی از او که من قسمتی از ترجمه ی این مجله رو میذارم

http://s3.directupload.net/images/100804/txgjy6z8.jpg

باور نكردني است كه يك سال گذشت نميتوانيم باور كني كه واقعيت دارد. گويي كه يك شوخي است . يك رويا اما متاسفانه شوخي دركار نيست . بسيار سخت است . مخصوصا به اين دليل كه اين اولين باري بود كه براي من و خانواده ام چنين اتفاقي افتاد .
مجلس يادبود درگذشت برادرم روزي بسيار معنوي و غريب خواهد شد .دعا هاي زيادي خواهد شد . خانواده به شدت براي فوران عشق و مهرباني هر كسي در طول اين سال سپاسگزار است .
من مايكل را براي اخرين بار در جمع خانوادگيمان ديدم . دو هفته پيش از ان فاجعه . خوب بود . او (هنوز) مايكل بود. خودش بود .برادرم بود .بزرگترين پشيماني اين است كه ما نتوانستيم مدت بيشتري را در اخرين سال با هم باشيم .من صدايش را از دست دادم . عشقش را نيز از دست دادم .
من هرگز " ديس ايز ايت" را نديدم و نميتوانم ببينم . نميدانم . فقط وقتي كه ميخواهم ان را ببينم برايم بسيار سخت است . ولي به هر حال بسيار خوشحالم كه مردم جهان از اين فيلم بسيار لذت ميبرند.و ديدن ان براي من حقيقتا دردناك است .
من روز هاي شگفت اور بسياري كه ما با هم بوديم را به ياد دارم ، مخصوصا دوران جكسون فايو را . كودك بوديم . تلاش ميكرديم معروف شويم . سفر ميكرديم . موتوان – انها روز هايي ويژه بود كه هرگز چيزي جايشان را پر نخواهد كرد . اوقات بسيار خوبي بودند.

كودكان مايكل-سه برادر زاده ام-حقيقتا عالي با مسائل رفتار ميكنند . من اغلب انها را ميبينم .انها بسيار قوي و باهوش اند . من به انها بسيار افتخار ميكنم . كودكان ، بسيار خوب با اين قضيه كنار امدند .
طرفداران لازم است كه مايكل را براي بخشش شگفت اورش به ياد اورند .مايكل تماما مهربان بود .هميشه جدا بسيار خوش رفتار بود .اين يك ويژگي كمياب است .چيزي كه غالبا در مردم در همه ي لحظات يافت نميشود ميراث مايكل موسيقي اوست ، كه هميشه و هميشه زنده خواهد ماند .چيزي كه در تمام طول زمان پايدار خواهد ماند .مايكل براي هميشه با ظرافت شناخته شده است و چنين خواهد ماند... همان پادشاه موسيقي پاپ

Elnaz_MJ 08-04-2010 09:37 AM

ترجمه ی چندتا از آهنگهای مشهور مایکل جکسون:

Earth song ترانه ی زمین:

http://s5.directupload.net/images/100804/vtqkil38.jpg


What about sunrise چیست درباره ی طلوع افتاب
What about rain چیست درباره ی باران
What about all the things چیست درباره ی همه اشیا
That you said we که تو به من گفتی
were to gain... . ..سود بودند
What about killing fields چیست درباره ی کشتن زمین
Is there a time ایا یک زمان وجود دارد
What about all the things چیست درباره ی همه اشیا
That you said was که تو گفتی بود
yours and mine.. . ...مال من و تو
Did you ever stop to notice ایا تو هرگز از ملاحضه کردن ایستادی؟
All the blood we've shed before هر نژادی قبل از ما خون ریختند
Did you ever stop to notice ایا تو هرگز از ملاحضه کردن ایستادی
The crying Earth the که زمین در حال فریاد زدن است
weeping shores? و گریه کردن کنار دریا؟

Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah
Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah

What have we done to the world چه انجام داده ایم با زمین
Look what we've done نگاه کن چه انجام داده ایم
What about all the peace چیست درباره ی هر صلح و صفا
That you pledge که شما ان را به گروگان گرفته اید
your only son... فرزند فقط مال شماست
What about flowering fields چیست درباره ی شکوفه دادن زمین
Is there a time ایا یک زمان وجود دارد
What about all the dreams چیست دربارهی همه ی خواب ها
That you said was که شما گفتید بود
yours and mine... ...مال تو و من
Did you ever stop to notice ایا شما هرگز از ملاحظه کردن ایستادید All the children dead from war همه ی بچه ها از جنگ کهنه شده اند
Did you ever stop to notice ایا شما هرگز از ملاحضه کردن ایستادید
The crying Earth the که زمین درحال فریاد زدن است و
weeping shores کنار دریا گریه کردن

Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah
Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah

I used to dream من از خواب استاده کردم
I used to glance من از نگاه کردن به انسوی ستاره ها استفاده کرده
beyond the stars
Now I don't know where we are اکنون من نمی دانم ما کجا هستیم
Although I know اگر چه من میدانم
we've drifted far ما بسیار رانده شده ایم

Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah
Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah
Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah
Aaaaaaaaah Aaaaaaaaah

Hey, what about yesterday هی. چیست درباره ی دیروز
(What about us) چیست درباره ی ما
What about the seas چیست درباره ی دریا ها
(What about us) چیست درباره ی ما
The heavens are falling down اسمان ها در حال سقوط اند
(What about us) چیست درباره ی ما
I can't even breathe من حتی نفس هم نمی توانم بکشم
(What about us) چیست درباره ی ما
What about the bleeding Earth چیست درباره ی خون ریختن از زمین
(What about us) چیست دربارهی ما
Can't we feel its wounds ایا ما نمی توانیم زخم ها را احساس کنیم
(What about us) چیست دربارهی ما
What about nature's worth چیست درباره ی ارزش طبیعت
(ooo, ooo)
It's our planet's womb ان ستاره ی رحم است
(What about us) چیست درباره ی ما
What about animals چیست درباره ی حیوانات
(What about it) چیست دربارهی ان
We've turned kingdoms to dust ما پادشاهی خاک را برگرداندیم
(What about us) چیست دربارهی ما
What about elephants چیست دربارهی فیل ها
(What about us) چیست دربارهی ما
Have we lost their trust ایا ما ایمان را گم کرده ایم
(What about us) چیست درباره ی ما
What about crying whales چیست دربارهی گریه ی نهنگ ها
(What about us) چیست دربارهی ما
We're ravaging the seas ما در حال ویران کردن دریا ها هستیم
(What about us) چیست دربارهی ما
What about forest trails چیست دربارهی بدنبال حرکت کردن جنگل
(ooo, ooo)
Burnt despite our pleas با وجود ادعا هایمان سوزاندیم
(What about us) چیست دربارهی ما
What about the holy land چیست دربارهی زین مقدس
(What about it) چیست درباره ی ان
Torn apart by greed دریده شده به وسیله ی طمع
(What about us) چیست دربارهی ما
What about the common man چیست دربارهی مردی عادی
(What about us) چیست دربارهی ما
Can't we set him free ایا ما نمی توانیم ان را ازاد بگذاریم
(What about us) چیست دربارهی ما
What about children dying چیست دربارهی بچه ها ی مردنی
(What about us چیست دربارهی ما
Can't you hear them cry شما نمی تونید فریاد ان ها را گوش کنید
(What about us) چیست دربارهی ما
Where did we go wrong چه جای غلطی رفتیم
(ooo, ooo)
Someone tell me why یکی به من بگوید چرا
(What about us) چیست دربارهی ما
What about babies چیست دربارهی کودکان
(What about it) چیست دربارهی ان
What about the days چیست دربارهی روز ها
(What about us) چیست دربارهی ما
What about all their joy چیست دربارهی همه لذت ان ها
(What about us) چیست دربارهی ما
What about the man چیست دربارهی برده
(What about us) چیست دربارهی ما
What about the crying man چیست دربارهی فریاد برده
(What about us) چیست دربارهی ما
What about Abraham چیست دربارهی ابراهیم نبی
(What was us) دلیل خلقت ما چه بود
What about death again چیست دربارهی مرگ دوباره
(ooo, ooo)
Do we give a damn ایا ما لعنت دادیم

منبع:http://www.amjh.blogfa.com/cat-5.aspx

Elnaz_MJ 08-04-2010 09:42 AM

آهنگ اجتماعی و پر از مفهوم مردی در آینه

man in the mirror

http://s5.directupload.net/images/100804/xk9nrrnn.jpg

متن و ترجمه :

Im gonna make a change, For once in my life
من قصد دارم تغييري ايجاد كنم . براي يكبار در زندگيم
Its gonna feel real good,
واقعاً احساس خوبي به من دست مي‌دهد
Gonna make a difference
تفاوتي ايجاد مي‌كند
Gonna make it right . . .
ان به صحت تبديل ميشود
As i, turn up the collar on my Favourite winter coat
وقتي ، يقة كاپشن زمستاني مورد علاقه‌ام را بالا انداختم
This wind is blowin my mind
اين باد دارد در خيالم ميوزد
I see the kids in the street,
كودكاني را در خيابان ديدم
With not enough to eat
كه چيز كافي براي خوردن نداشتند
Who am i, to be blind?
من چه كسي هستم كه كور باشم ( تظاهر كنم كه نميبينم )
Pretending not to see Their needs
و وانمود كنم كه احتياج آنها را نمي‌بينم
A summers disregard,
يك حقوق ناديده گرفته شده
A broken bottle top
يك بطري شكسته شده
And a one mans soul
و روح انسان ها
They follow each other on The wind ya know
آنها به دنبال هم در بادي كه مي‌داني روان بودند
cause they got nowhere to go
زيرا جايي براي رفتن نداشتند
Thats why I want you to know
به اين دلايل من ميخواهم تو ( ديگر ) بداني
Im starting with the man in the mirror
من با آدمي كه در آينه است شروع مي‌كنم
Im asking him to change his ways
از او مي‌خواهم كه راه و روشش رو تغيير دهد
And no message could have Been any clearer
و هيچ پيامي نميتواند اينقدر واضح باشد كه :
If you wanna make the world A better place
اگر مي خواهي دنيا را به جايي بهتر تبديل كني
Take a look at yourself, and Then make a change
به درونت نگاهي كن و سپس تغييري ايجاد كن
(na na na, na na na, na na, na nah)
Ive been a victim of a selfish Kind of love
من قرباني يك نوع عشق خودخواهانه بودم
Its time that I realize
اكنون زمانش رسيده است كه من ( خودم ) تشخيص دهم
That there are some with no Home, not a nickel to loan
كه كساني هستند كه خانه و سكه‌اي براي قرض دادن ندارند
Could it be really me,
ايا ميتوانم خودم ( اينگونه بي عاطفه و... ) بمانم
Pretending that theyre not alone?
كه وانمود كنم آنها تنها نيستند؟
A willow deeply scarred,
بيدي كه عميقاً ترسيده است
Somebodys broken heart
افرادي با قلب‌هايي شكسته
And a washed-out dream
و رويايي از هم گسيخته
They follow the pattern of The wind, ya see
مي‌بيني كه آنها به دنبال باد روانند
Cause they got no place to be
چون آنها جايي را براي ماندن ندارند
Thats why Im starting with me
به همين خاطر است كه من از خودم شروع كرده‌ام
Im starting with the man in the mirror
من با مردي كه در آينه است شروع مي‌كنم
(ooh!)
Im asking him to change his ways
از وي درخواست ميكنم كه پيشه اش را تغيير دهد
(ooh!)
And no message could have Been any clearer
و هيچ پيغامي نمي‌تواند انقدر واضح باشد
If you wanna make the world A better place
اگر مي‌خواهي دنيا را تبديل به مكاني بهتر كني
Take a look at yourself and Then make a change
نگاهي به خودت بيانداز و سپس تغييري ايجاد كن

منبع:http://www.amjh.blogfa.com/cat-3.aspx

Elnaz_MJ 08-04-2010 12:04 PM

معرفی چند سایت :

برای عزیزانی که شاید دلشون بخواد از مایکل جکسون عکس داشته باشن چند تا سایت معرفی میکنم که گنجینه ی عظیمی از عکسهای این هنرمند در اونا قابل دریافته

www.mjj-online.net
www.mjvibe.com
www.mjjpictures.com
www.steady-laughing.com
www.jacksonaction.com

برای دسترسی به لینکهای دانلود هم میتونید به این فروم سر بزنید

www.mjhideout.com

Elnaz_MJ 08-05-2010 12:09 AM

میتونید مستند مارتین بشیر از زندگی مایکل رو از این تاپیک دانلود کنید:

http://www.p30city.net/showthread.ph...566#post172566

Elnaz_MJ 08-07-2010 07:57 AM

دو مجموعه ی مستند جدید در این صفحات قرار گرفتند برای دانلود

http://www.p30city.net/showpost.php?p=173273&postcount=4
http://www.p30city.net/showpost.php?p=173275&postcount=5

Elnaz_MJ 08-08-2010 12:34 PM

نگاهی به جنایت حقیقی: مستندی از افرودایت جونز
 
این مستند در روز 29 آپریل امسال از شبکه ی اینوستیگیشن دیسکاوری پخش شد. افرودایت جونز در این مستند با افرادی مصاحبه کرده است که بیگناهی مایکل را تایید می کنند. جونز می گوید:
"توطئه ای در میان دادستان و رسانه ها در جریان است تا مایکل جکسون را گناهکار ترین فرد زمین معرفی کنند. در حالی که هیچکس نمی تواند متواضع تر، با استعداد تر و مهربان تر از مایکل جکسون باشد."

خانم افرودایت جونز گزارشگر خبری شبکه ی فاکس و نویسنده ی کتابهای جنایی واقع گرایانه است. او در سال 2005 اخبار دادگاه رسیدگی به اتهام آزار جنسی پسری 13 ساله را که علیه سلطان پاپ مطرح شده بود، برای فاکس گزارش میکرد. او که در ابتدا معتقد به گناهکاری مایکل بود، پس از شرکت در جلسه های دادگاه و پس از صدور حکم بیگناهی مایکل، کتابی نوشت با عنوان "توطئه علیه مایکل جکسون" (Michael Jackson Conspiracy) و در آن به اثبات بیگناهی مایکل پرداخت. اما ناشران آمریکایی تشنه ی کتابی در مورد گناهکاری او بودند و بنابراین جونز ناچار شد کتابش را با هزینه ی شخصی منتشر نماید. مصاحبه با جونز را در اینجا بخوانید
البته جونز تنها شخصیت تلویزیونی نیست که برای اثبات بیگناهی مایکل، تن به هجوم رسانه ها داده است. پیشتر نیز مستندی از لری نیمر که شرح آن را در همین صفحه خواندید، منتشر شد. هیچ شبکه ای حاضر به خرید فیلم نیمر نشد و او مستند خود را با عنوان "داستان گفته نشده ی نورلند" بر روی دی وی دی برای فروش عرضه نمود. برای خواندن مقاله ای در مورد این مستند کلیک نمایید: بخش نخستبخش دوم
از روز 11 ماه مارس، هر هفته یک قسمت از سریال 10 قسمتی که افرودایت جونز با عنوان "جنایت حقیقی" تهیه نموده، از شبکه ی دیسکاوری پخش گردیده است. قسمت هشتم این سریال که در روز 29 آپریل به نمایش درآمد، به روایت دادگاه سال 2005 مایکل جکسون، در قالب یک فیلم مستند اختصاص داشت که گرچه همچون کتابش نسبت به شایعات رواج یافته ی رسانه ها در بین مردم از اقبال کمتری برخوردار است، اما سند دیگری است از بیگناهی مایکل.
---------------------------------------------------------
چارلز تامسون بلاگ نویس سرشناس، مدتی قبل پیرامون برخورد رسانه ها نوشت:
هنوز پخش سریال افرودایت جونز از تلویزیون شروع نشده است، اما رسانه ها شمشیر را از رو بسته و حمله های خود را شروع کرده اند. نیویورک دیلی این مستند را نامه ای عاشقانه به ستاره (مایکل جکسون) خوانده و دیلی نیوز (از ساحل جنوبی) نیز اعتبار آن را زیر سوال برده و گفته است که تمامی مصاحبه شوندگان در این مستند، از کارمندان سابق مایکل هستند. هر دوی این انتقادها ناصحیح و ناعادلانه اند. نخست آنکه دو تن از مصاحبه شوندگان در این مستند، از اعضای هیئت منصفه ی دادگاه مایکل و دیگران نیز یک کارشناس در امر دفاع جنایی و شخص جونز هستند. هیچ کدام از این افراد مایکل را نمی شناختند و در استخدامش نیز نبودند. دوم آنکه بی اعتبار دانستن مستند حاضر به دلیل در برداشتن مصاحبه با افرادی که مایکل جکسون را می شناختند، سخنی فراتر از واژه ی مضحک است. نتیجه ای که از حرف این منتقد می توان گرفت این است که اگر مستند شامل مصاحبه ها با افرادی بود که هرگز مایکل را ندیده و نشناخته بودند اما در موردش هر حرف و اتهام دروغینی را بر زبان می آوردند؛ قابل قبول می بود. بدیهی است که این انتقادی نا معقول و پوچ است.
---------------------------------------------------------
تامسون در روایت خود از این فیلم می نویسد:
فیلم با صحنه ی مرگ مایکل در روز 25 ژوئن و این گفته ی جونز آغاز میشود که گرچه مایکل بر اثر تزریق داروی بیهوشی از بین رفت اما مرگ او امری اجتناب ناپذیر بوده است. روح او از تحمل اتهاماتی در مورد رابطه اش با کودکان و پوشش خبری نادرست رسانه ها خرد شده بود. جونز می گوید "جکسون هرگز از این دادگاه بازنگشت. او حین تلاش خود از دنیا رفت."
این مستند بیننده را به سال 1993، زمانی که اولین اتهامات مطرح شد می برد. و بخش بیشتر این قسمت، پیرامون حل و فصل مالی با خانواده ی شاکی (چاندلر) دور میزند. جونز بیان می دارد که این حل و فصل مالی سرآغاز بدبینی بسیاری از مردم نسبت به مایکل بوده است. فرانک دیلو، مدیر برنامه ی سابق مایکل می گوید که این توافق مالی نتیجه ی حرف شنوی مایکل از مشاوران تجاری اش بود که بیشتر به فکر سود و منفعت مادی بودند تا تصویری که از مایکل در دنیا ارائه میشود.
توماس میزرو، وکیل مدافع مایکل در سال 2005 در این مستند میگوید که حل و فصل مالی پرونده ی شکایت از مایکل در سال 1993، به تمامی آنان که در فکر اخاذی از مایکل بودند این پیام را مخابره کرد که او یک هدف ساده است. میزرو ادامه میدهد: "چرا کار کنید، وقتی می توانید با شکایت از مایکل به پول برسید؟"
جونز اظهار می دارد که نگرانی مایکل بابت تصویری که توافق مالی 1993 از او به دنیا ارائه داده بود، سبب گشت که او برای پاکسازی آن تصویر، مارتین بشیر گزارشگر را برای تهیه ی مستند "زندگی با مایکل جکسون" (Living with Michael Jackson) به خانه اش راه دهد. او فریب عهد دروغین بشیر را خورد و دسترسی بی سابقه ای به او داد. اما بشیر تصویر مایکل را در این مستند به گونه ای ارائه داد که پیشرفت حرفه ی خود را تضمین نماید. نتیجه ی آن، شکل گیری دور دوم اتهامات جنسی علیه مایکل بود.
توماس میزرو، دادستان تام اسندون را که دو بار در سالهای 1993 و 2005 تلاش کرد تا اتهامات را علیه مایکل به اثبات برساند، "تا حد پوچی، گرفتار عقده و وسواس فکری" توصیف میکند.

پل ردریگرز یکی از اعضای هیئت منصفه ی دادگاه 2005 با او هم عقیده است:
"به نظر می رسید حاضر است هر کار انجام دهد تا ما را با نظر شخصی خود همراه سازد، و نه آنچه که شواهد و مدارک می گفتند. مانند آن بود که با مایکل دشمنی خونی دارد."
میکی شرمان، کارشناس در امر دفاع جنایی و دادگاه افراد سرشناس نیز معتقد است:
"فکر میکنم پیگیری این پرونده از جانب دادستانی بسیار احساسی بود. فکر میکنم تام اسندون خوشحال بود. خوشحال بود. از آوردن بلا بر سر مایکل جکسون خوشحال بود. چنان اشتیاقی از به دام انداختن مایکل جکسون نشان میداد که اعتبار اتهامات حتی اگر هم از بین نرفت، به شدت کاهش یافت."
جونز می گوید رسانه ها با نادیده گرفتن حکم برائت مایکل، بر طبل گناهکاری او کوبیدند.
میزرو اعتقاد دارد که رای دادگاه موجب تحقیر رسانه ها شده بود زیرا آنها انتظار محکومیت مایکل را داشتند و از فکر انتشار خبر انتقال او به زندان، دهانشان به آب می افتاد.
جونز ادامه میدهد که دادگاه چنان زخمی به مایکل زد که او قادر به خوابیدن نبود و این دلیلی است که او از تزریق پروپوفول جان باخت.
حقایق ناگفته
چارلز تامسون در کنار دفاع از موجودیت این مستند، از نبود خلاقیت در آن، کمبود وقت و در نتیجه نپرداختن به موضوعات کلیدی و حساس انتقاد می کند.
او می نویسد که دادگاه مایکل 4 ماه به طول انجامید و برای بررسی آن یک برنامه ی تلویزیونی دست کم شش قسمتی لازم است. چرا که در این مستند یک ساعتی، آگهی های کلیدی از قلم انداخته شده اند. پرونده ی سال 1993 به اندازه ی کافی به چالش کشیده نشده است. این مستند همچنین دلیل بزرگ امضای توافق نامه بین مایکل و خانواده ی چاندلر در سال 1994 را نادیده میگیرد.
(حقیقت همیشه نادیده گرفته شده: پرداخت پول به خانواده ی شاکی بر سر ادعای سهل انگاری مایکل در مراقب از فرزندشان صورت گرفته است. پدر شاکی، ایوان چاندلر ادعا کرد که مایکل در مراقبت از فرزندش سهل انگاری کرده است. شرکت بیمه ی مایکل بر خلاف میل او، خسارتی را بابت این ادعا به چاندلر پرداخت کرد. این حقیقت کلیدی به کوشش رسانه ها در تمام این سالها مخفی نگاه داشته شده است.) حقایق ناگفته ی پرونده ی سال 1993 را در اینجا بخوانید:
تام اسندون در سال 1993 مدرکی برای اثبات اتهام علیه مایکل نداشت و هیئت عالی منصفه، رای بر عدم تشکیل دادگاه جنایی داد. در نتیجه ی آن، شاکی می توانست بدون آنکه اتهامش در دادگاه جنایی ثابت شود، مایکل را به دادگاه مدنی بکشاند که به موجب آن، حق مایکل برای برخورداری از یک دادرسی عادلانه مخدوش می گردید. برگزاری دادگاه مدنی پیش از دادگاه جنایی به این معنی بود که دادستان به استراتژی دفاعی مایکل اشراف می یافت و اگر مایکل در دادگاه مدنی برای اثبات غیبت از محل وقوع جرم، دلیل می آورد، اسندون به دفترش می رفت و تاریخ وقوع جرم را تغییر میداد تا در دادگاه جنایی مایکل را غافلگیر کند. اگر مایکل برای دفاع از خود شهودی به دادگاه میاورد، اسندون حمله ی خود علیه مایکل را پیرامون شهادت آنها سامان میداد و در دادگاه جنایی بکار می گرفت. او می توانست پرونده اش را طوری بازسازی نماید که دفاعیات وکلا را مورد حمله قرار دهد. تنها راهی که مایکل برای تضمین برخورداری از یک دادگاه جنایی عادل داشت این بود که از بند دادگاه مدنی رها شود.
در متن قرارداد مربوط به این توافق مالی، این نکته به وضوح قید شده است که امضای قرارداد منعی برای خانواده ی شاکی به منظور طرح اتهام در دادگاه جنایی ایجاد نمی کند.
جکسون برای دفاع از خود در دادگاه جنایی آماده بود و نمی خواست استراتژی دفاعیش را در دادگاه مدنی هدر بدهد. تصمیم خانواده ی شاکی برای حضور نیافتن در دادگاه جنایی آشکارا نشان میدهد که آنان به دنبال چه چیز بوده اند.
هیچ کدام از این موارد در مستند جونز نمایش داده نمی شوند.
در سال 2003 دادستان تام اسندون قانون کالیفرنیا را برای به دام انداختن مایکل زیر پا گذاشت. او قانون برگزاری دادگاه مدنی پیش از دادگاه جنایی را لغو کرد. بطور غیر قانونی به دفتر وکیلی که در استخدام مایکل بود هجوم برد. دستور سکوت دادگاه در مورد پرونده را نقض کرد و اسناد و مدارک دفاعی را از منزل یک کارمند مایکل به سرقت برد.
وقتی وکیل مدافع مایکل در شبکه ی ان بی سی حاضر شد و گفت که جکسون در روزهایی که اسندون به عنوان روز وقوع جرم مشخص نموده است، در مکان دیگری حضور داشته و شواهد محکمی دارد، اسندون روزهای وقوع جرم را در پرونده دو هفته جا به جا کرد.
هیچ کدام این حقایق در مستند گفته نمی شود. از شهادت هایی که در دادگاه به نفع مایکل ارائه شد نیز چیز زیادی به میان نمی آید.
خانواده ی آرویزو (شاکی) در مین دروغ های بیشمار خود به دام افتادند. سخنان هر یک از آنها با گفته های پیشین خود و گفته های اعضای خانواده اش تناقض داشت. ادعا کردند در نورلند زندانی بودند در حالیکه فیلم ورود و خروج آزادانه شان به نورلند در دادگاه نمایش داده شد و گذشته از این دسترسی بسیاری به تلفن داشتند. همچنین ثابت شده بود که این خانواده در گذشته برای رسیدن به پول در پرونده ی سو استفاده ی جنسی علیه فردی دروغ گفته بودند.
یک کارمند سابق مایکل در دادگاه گفت که مایکل را در حال آزار جنسی برت بارنز، وید رابسون و مکالی کالکین مشاهده کرده بود. هر سه نفر آنها با حضور در دادگاه، گفتند که هرگز چنین چیزی حقیقت ندارد.
دادستان از ارائه ی حتی یک مدرک قابل قبول مبنی بر گناهکاری مایکل جکسون عاجز بود. تمامی این حقایق از مستند جونز حذف شده است که ناشی از کمبود وقت است.
---------------------------------------------------------
گذشته از ایرادها، این مستند شامل اظهار نظرهای درخور توجهی از توماس میزرو و دو تن از اعضای هیئت منصفه است و برای آنان که طرفدار نیستند، سوالاتی را پیرامون تاکتیک و انگیزه ی دادستانی در این پرونده بر می انگیزد.
افرودایت جونز یک کتاب 296 صفحه ای، تنها در مورد دادگاه سال 2005 مایکل نوشته است. پس غیر ممکن است که حقیقت پشت پرده ی اتهامات مایکل را در یک مستند یک ساعته خلاصه کرد. گرچه این مستند تمامی شواهد تبرئه کننده ی سلطان پاپ را در خود جای نداده است، می تواند افرادی را که در مورد بیگناهی او شک دارند، ترغیب نماید که موضع خود را تغییر دهند و یا تمایل یابند کتاب جونز را که حاوی اطلاعات بسیار بیشتری است، بخوانند

به زودی لینک دانلود این برنامه رو در تاپیک مستندهایی از زندگی مایکل جکسون قرار میدم

منبع: سایت eMJay

mhmjj 03-26-2012 04:53 PM



اکنون ساعت 01:45 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)