![]() |
مدیتیشن چیست و چگونه مدیتیشن کنیم؟
مدیتیشن از بی ذهنی است.حالتی است از آگاهی بی اندازه خالص.در حالت عادی آگاهی مملو از زباله است,درست مانند آینه ای که با غبار پوشیده شده باشد.ذهن همواره پر است از هیاهوی افکار در حال گذر, آرزوها,خاطره ها,هیجان ها همگی در حال عبور هستند,واقعاً که یک هیاهوی دائمی در ذهن وجود دارد. |
پيشرفت در مديتيشن ومزايا |
تکنيکهاي ريلکسيشن و يا تن آرامي |
روشن بینی |
ادراکات فوق حسی Extra Sensory Perception |
چگونه هیپنوتیزم در بدن انجام میگیرد؟ |
سفری جالب و اسرارآمیز به درون انسان |
اسطوره ی آزادی (مدیتیشن) نوشته چوگیام ترونگپا |
در شیوه ی مدیتیشن،ما نه ذهن را محکم در چنگ می گیریم و نه می گذاریم که کاملا به دنبال عملکرد خود برود.اگر بکوشیم ذهن را کنترل کنیم،انرژی و توان ذهنی به سوی ما باز می گردد همچون فنری که محکم نگاه داریم و رها شود.و اگر ذهن را رها کنیم که به هر کجا که می خواهد برود سخت لجام گسیخته و آشوب طلب و چند پاره می گردد.از این رو ما ذهن را رها می کنیم ،لیکن در عین حال دیسیپلینی را در مورد این آزاد گذاشتن ذهن مرعی می داریم .تکنیکهایی که در سنت بودایی به کار گرفته می شوند به غایت ساده اند.هشیاری نسبت به حرکات بدنی ،تنفس و وضعیت جسمانی،تکنیکهایی هستند که در تمامی سنتها ،مشترکند.عمل اصلی در تفکر عبادی ،حضور داشتن در زمان حال است.هدف ما نیز محاط در تکنیک مدیتیشن است .حضور داشتن در این لحظه به گونه ای که ذهن سرکوبی شود و نه به گونه ای لجام گسیخته به هر جایی که می خواهد برود; و نیز آگاهی از آنچه هستیم،منظور و مقصود تفکر عبادی است.تنفس همانند هستی جسمانی،فرایندی خنثی است که اشاراتی "معنوی" در خود ندارد.ما صرفا از عملکردهای طبیعی آن آگاه می شویم.و این شیوه ی عمل را شاماتا می نامند.با این کار،ما به راه باریک یا هینه یا نه قدم می نهیم که راهی تنگ و محدود است.این بدان معنا نیست که رهیابی به هینه یا نه سهل الوصول است و فکری محدود و نظری تنگ ربای گام نهادن به آن کفایت می کند.بلکه،از آنجایی که ذهن به غایت پیچیده و به غایت مبتلا به غرابت است و پیوسته مشتاق و خواهان همه گونه سرگرمیها و پرسه زدنهاست،تنها راه کنار آمدن با آن،این است که به راه پر انظباطی که بدون دو راهیها و راه های فرعی است هدایتش کنیم. |
نومیدی |
رنج بردن |
از این منظر،هنگامی که کودکی به دنیا می آید اگر واقعا بر آنید که به زندگی بچسبد نباید بند نافش را ببرید.لیکن چاره ای نیست.تولد،بیان جدایی مادر و کودک است.چه شما شاهد مرگ کودک شوید چه او شاهد مرگ شما.شاید این نگاهی ترس آور به زندگی باشد ،لیکن با این همه حقیقت دارد.هر حرکتی که می کنیم بیانی است از تولد،رنج بردن و مرگ. |
از این رو ما این باور و پیش فرض را می پذیریم که"خود" و دیگران استوار و پیوسته اند.و برای تاییدبیشتر آن،افکار خود را دستکاری می کنیم و از هر دلیل مخالف می هراسیم.این،ترس از افشائ شدن است و این انکار ناپایداری،ما را دربند می کند.در حالی که تنها با تصدیق ناپایداری،فرصت مردن،فایی برای دوباره زادن و امکان تحسین زندگی به مثابه فرایندی خلاق به وجود می آید. |
فصل دوم:شیوه های بندی شدن |
برای درک دقیقتر فرایند تایید پایداری و استواری من و دیگران-یعنی گسترش"من"-آشنایی با پنج اسکندا-مجموعه ای از مفاهیم بودیستی که "من" را به مثابه ی یک فرایند پنج مرحله ای تبیین می کند – یاری بخش است. |
جهالت ، احساس ، انگیزش و دریافت حسی _ جملگی فرایندهای غریزیند . |
|
|
پارایونا(همه دشمن بینی) وجه مشخصه ی قلمروی بعدی_قلمروی خدایان حسود_یا آسورا،پارانویا است.اگر شما بخواهید به کسی یاری رسانید که ذهنیتی پارانویایی دارد،عمل شما را به این گونه تعبیر می کنید که بر آنید بر او ستمی روا دارید یا به حیطه ی زندگیش نفوذ کنید.ولی اگر تصمیم بگیرید کاری به کار او نداشته باشد ، عمل شما را به مثابه ی عملی خودخواهانه تعبیر می کند ،به عقیده ی او شما تنها به دنبال آرامش و راحتی خودتانید.اگر شما هر دو شق را به دست دهید ،یعنی گاهی به ایشان یاری کنید و گاهی کاری به کارشان نداشته باشد ،آن وقت فکر می کنند آنها را به بازی گرفته اید. ذهن پارانویایی ، بسیار باهوش است ، تمام زوایای پنهان را می بیند .شما فکر می کنید با شخص مبتلا به پارانویا ارتباطی چهره به چهره دارید ، لیکن در واقع وی شما را از پشت سرتان نگاه می کند . این پارانویای شدید که ترکیبی از کارایی مفرط و دقت مفرط است ، یک شکل دفاعی است که لفافی از غرور بر خود پیچیده است.کسی که دارای ذهنیت پارانویایی است ، به هر سوئی می دود ، می خواهد هر چیزی را فورا چنگ آورد و از تمام احتمالاتی که حمله ای در آن مستتر است می گریزد و جز باد چیزی به دست نمی آورد .پیوسته می کوشد به چیزی بزرگتر و بالاتر دست یابد. و برای اینکار لازم است که فرد پارانویایی دائما از دامها یا تله های موهوم بپرهیزد.از این رو هیچ گاه فرصت ندارد خود را آماده کند و کاری انجام دهد ، و بدون آ»ادگی دست به عمل می زند . و چنین است که نوع غلطی از خودانگیختگی رو به رشد می نهد :احساس آزادی عمل که بر پایه ی نادرستی قوام یافته است. |
با سلام واقعا زیبا یود و من خیلی دوست دارم در مورد تمرینات مدیتیشن و روشن بینی بدانم میشود راهنمایی کنید
|
طوفــان فــکری |
اما فکرهای نو در تفکر همگرا کمتر راه پیدا میکند. افراد امور و پدیدهها را آن چنان که هستند، میبینند و میپذیرند. |
● ویژگیهای افراد |
● راهکارها |
● تمرینها |
کلاهی که باید بر سر تفکر گذاشت |
مدیتیشن خنده
|
http://www.gtalk.ir/images/icons/%2830%29.gif خلاقیت و پارادایم های ذهنی منسوخ |
نکته حائزاهمیت که در تغییر پارادایم ها وجود دارد، این است که ممکن است ما با این تغییرات ناخواسته به نقطه صفر منتقل بشویم، که در این صورت دیگر مهم نخواهد بود که سهم ما از بازار چه میزان بوده و وضعیت ما در پارادایم قبلی چگونه بوده است بلکه تلاش ما در وضعیت جدید تعیین کننده جایگاه ما خواهدبود. برای درک بهتر موضوع شاید توجه به تجربه تلخ ساعت سازیهای سوئیس خالی از لطف نباشد: کشور سوئیس نزدیک به یک قرن و تا سال ۱۹۷۰ ضمن پیشتازی در عرصه ساعت سازی، ۶۵ درصد بازارهای جهانی و ۸۰ درصد سود این صنعت را به خود اختصاص داده بود ولی حدود یک دهه پس از آن سهم بازار آنها به ۱۰ درصد تنزل کرده و ۵۰ هزار نفر از ۶۵ هزار کارگر این صنعت بیکار شدند. |
کایزر در کتاب خلاقیت و شما خلاقیت را به کارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید تعریف می کند، همچنین جرج تری در کتاب اصول مدیریت عنوان می کند که هر انسان مدیر یا غیرمدیری از استعداد خلاقیت برخوردار است ولی آنچه که مهمتر از وجود خلاقیت است، جلوگیری از عوامل بازدارنده ظهور آن است، که در صورت آزادسازی ذهن از پارادایم ها و الگوهای زنجیره ای، می توان در مدت کوتاهی شاهد رشد و خلاقیت بود و در ادامه موانع خلاقیت را به ترتیب زیر معرفی می کند: |
حال در اینجا این موضوع مطرح می شود که ما چگونه می توانیم این حالت را از بین ببریم و به عبارت بهتر به یک سلامت فکر برسیم. برای این کار ما باید از اتکا به پاسخهای قبل دوری کرده و سعی کنیم هنگام حل مسئله ابتدا راه حلها و گزینه های مختلف را باید گردآوری کرد و همچنین از ارزیابی آنها در این مرحله اجتناب کنیم و باتوجه به گفته ارسطو سعی کنیم کاروان اندیشه خود را برای شکار افکار بعدی با ایده های مشابه یا متضاد یا نزدیک به هم به حرکت درآوریم. لذا خلاقیت را باید فرایندی درنظر گرفت که دارای مراحل زیر است: |
در جمع بندی کلی می توان این ویژگیها را در افراد خلاق جستجو کرد: |
حسابداری ذهنی؛ شناخت بیشتر روانشناسی انتخاب |
۱) عنصر اول به چگونگی دریافت نتایج، آزمون آنها، چگونگی تصمیمگیری براساس نتایج آزمون شده و در نهایت به ارزیابی تصمیمات اتخاذ شده میپردازد.همانگونه که میدانید حسابداری مالی به ثبت، طبقهبندی رویدادهای مالی در دفاتر و گزارشگری نتایج میپردازد و حسابداری مدیریت با استفاده از این اطلاعات و سایر اطلاعات اجتماعی و... به تصمیمگیری و کنترل فعالیت شرکت میپردازد. در حسابداری ذهنی نیز افراد خانوار چنین ثبت وقایع مالی و تجزیه و تحلیلی را به منظور تحت کنترل درآوردن مخارج خود انجام میدهند. حسابداری مالی شامل استانداردها و رویههای متعددی میباشد که طی سالها به ثبت رسیده است. اما برای حسابداری ذهنی قوانین مشابهی وجود ندارد و تنها میتوان از طریق مشاهده رفتار افراد قوانینی استنتاج کرد. حسابداری ذهنی ترکیبی از اقتصاد، حسابداری و روانشناسی است و بیشتر به حسابداری نزدیک است. عناصر اصلی حسابداری ذهنی: به اعتقاد تالر حسابداری ذهنی سه عنصر اصلی دارد:۲) عنصر دوم مستلزم تخصیص فعالیتها به حسابهای خاص میباشد. ۳) عنصر سوم به میزان ارزیابی حسابها میپردازد. به عنوان مثال، شخصی قصد داشت یک روتختی بخرد، او به یک فروشگاه بزرگ رفت و به دنبال مدل مورد علاقهاش بود. روتختیها در سه اندازه ۱، ۲ و ۳ و قیمت آنها به ترتیب۲۰۰۰۰۰، ۲۵۰۰۰۰۰ و ۳۰۰۰۰۰ ریال بود. اما در یک حراجی قیمت هرکدام از آنها بدون توجه به اندازه ۱۵۰۰۰۰ریال بود. دریافت این اطلاعات، دریافت نتایج است. شخص این نتایج را در ذهن خود مورد آزمون قرار میدهد و درنهایت تصمیم به خرید روتختی اندازه ۳ از حراجی به قیمت۱۵۰۰۰۰ریال میگیرد (عنصر اول). با خرید این روتختی شخص به اندازه مابهالتفاوت قیمت خریداری شده و قیمت واقعی روتختی (۱۵۰۰۰۰-۳۰۰۰۰۰) در ذهن خود یک حساب سود باز میکند (عنصر دوم). با اینکه روتختی از اطراف تخت آویزان بوده، شخص احساس رضایت کامل میکند (عنصرسوم). بسته به ارزیابی شخص این احساس رضایت به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه یا سالانه باقی میماند. چون تصمیمگیریها در شرایط عدم اطمینان انجام میشود و ارزیابیهای افراد از حسابهای خاص متفاوت است. حسابداری ذهنی و تعمیم افراطی: به روشنی قابل درک است که افراد با همه پولهایشان به یک شکل رفتار نمیکنند، افراد برای هر پولی که خرج میکنند حسابهای مختلفی در ذهنشان باز میکنند و پول وقتی خرج میشود نمیتواند نادیده گرفته شود. برخی مواقع افراد با ایجاد حسابهای ذهنی تعمیم افراطی میکنند. به مثال زیر توجه کنید: یک زوج برای ماهیگیری به شمال کشور مسافرت میکنند. آنها مقداری ماهی قزلآلا میگیرند و بستهبندی میکنند و از طریق هواپیما به منزلشان میفرستند. در نقل و انتقال بسته مفقود میشود. آنها از هواپیمایی ۳۰۰۰۰۰ ریال خسارت دریافت میکنند. پس از دریافت این پول آن زوج به یک رستوران مجلل میروند و برای یک وعده شام ۲۲۵۰۰۰ ریال از این پول را خرج میکنند. در حالی که آنها قبلاً هرگز این مبلغ را برای شام در یک رستوران خرج نمیکردند. یک توصیف برای این رفتار این است که خرج کردن مبلغ زیادی از پولی که خارج از درآمدشان نصیب آنها شده یک تعمیم افراطی است (با وجود احساس رضایت کامل در افراد) معمولاً افراد پولهای بادآورده را در مصرفهای مجلل خرج میکنند. در حالی که ممکن است افراد هرگز از محل درآمدهای جاریشان چنین مصرفهایی انجام ندهند. حال اگر این زوج به جای رفتن به رستوران یک کت به مبلغ ۲۲۵۰۰۰ ریال از محل خسارت دریافت شده خریداری میکردند، تاثیر تعمیم افراطی حساب ذهنی ممکن است نقصان یابد. |
یوگا چیست؟ژیمناستیک ،هیپنوتیزم یا مدیتیشن؟ پیش از هر چیز: یوگا چیست؟ ژیمناستیک است یا هیپنوتیزم یا مدیتیشن؟ دادن تعریفی روشن از یوگا دشوار است. لیونل کوردن، که 35 سال متخحصص این رشته بوده است، برای ما توضیح می دهد که " یوگا روشی است که تمام بدن ما را تحت تأثیر قرار می دهد تا انسجام و پیوستگی از دست رفته اش را بازیابد. یوگا ماهیچه های ما را قوی، روحیه مان را متعادل و ملایم، و تحمل و طاقت مان را بیشتر می کند. علاوه بر همۀ این ها، یوگا به واسطۀ تمرین های ریلکسیشن، بر روح ما نیز اثر دارد. به طور گسترده، یوگا روشی برای آموزش نیز محسوب می شود؛ حتی می توان از آن به عنوان متد بازپروری هم زمان روح و جسم نیز نام برد. یوگا تمرینی است 100 در100 مفید، برای بدن ضعیف شما که به درستی با آن رفتار نشده، و ذهن پر از فکر و دغدغه های خسته کننده ای است که مغز بیچارۀ ما هر روز همۀ آنها را تحمل می کند. احساسات، قلب یوگاست احساس (émotion) به چه معنی است؟ برخلاف باور عامه، احساسات در ذهن پدید نمی آیند بلکه منشأشان بدن است. این احساسات بدون وقفه و پشت سرهم ظاهر می شوند: شادی، ترس، اضطراب... احساسات خودآگاه یا ناخودآگاه ما را در برمی گیرند و قادرند خاطرات خوب یا بدی برای ما خلق کنند. نکتۀ مهم این است که بتوانید احساسات تان را در طی روز مشخص کنید و با هدایت درست آنها حالات متفاوت تان را مدیریت کنید. اینجاست که یوگا معنای خودش را پیدا می کند زیرا دقیقاً مرکز توجه یوگا مجموعۀ احساسات است. این احساس های بدن پس از ظهور آسیب شناسی بیان شدند و به واسطۀ تمرین یوگا تخلیه می شوند. پس از یک جلسه یوگا، بدن به چندین شکل تبدیل شده است. در واقع یوگا آگاهی نسبت به همۀ احساسات را به ما می دهد، یعنی توانایی تشخیص دادن آنها از یکدیگر و پیش بینی کردن جریان های شان. این آن چیزی است که یوگا بر شما اعمال می کند، با فراگیری یوگا به آنچه که در درونتان اتفاق می افتد آگاهی خواهید داشت و احساسات تان را به وضوح مشاهده می کنید: من عصبانی هستم، من غمگین هستم، من آرزده هستم... " یوگا برای همۀ مردان و زنان؟ لیونل کوردن توضیح میدهد که: "یوگا برای همۀ افراد چه زن و چه مرد، بدون محدودیت سنی توصیه می شود. سابقاً، تصویر یوگا کمی منفی بود: شاید به خاطر حالت فرا طبیعی و سکون یوگا! اما امروزه تمایل به این رشته خصوصاً در میان جوان ترها بیشتر شده است، حالا دیگر سال هاست که این رشتۀ سرکش و نافرمان افراد را به سمت خود می کشد. می توان گفت که در ابتدا بیشترین علاقه مندان به یوگا حدوداً 40 ساله بودند ولی طی سه سال افزایش قابل توجهی در گرایش افراد 25 تا 35 ساله به این رشته مشاهده شد. در درجۀ دوم، یوگا از دید آنها تبدیل به یک روش واقعی شده است". و اما دلایل: ورای علاقه به این تمرین، جوان تر ها برای نظم دادن به دلهره ها ، اضطراب ها و احساسات شان و بر عهده گرفتن مسئولیت ها به این رشته گرایش پیدا کرده اند. حدود یک میلیون نفر یوگا کار در فرانسه وجود دارد، بی شک این رشته موفقیت چشمگیری خواهد داشت و در سال های آینده شاهد گسترش هرچه بیشتر آن خواهیم بود. شیوۀ انجام یوگا یوگا نیاز به انجام تمرین و آماده سازی منظم و پیگیرانه است اما لیونل کوردن تصریح می کند که " از آنجایی که احساسات تکراری یا فقط موقت اند، آماده سازی برای همۀ افراد به یک شیوۀ انجام نمی شود و هرکس بسته به شخصیت و روحیاتش، آماده سازی متفاوتی دارد. " جلسات یوگا با حرکات کششی شروع می شوند، تمرین هایی برای انعطاف پذیری و در پایان مشاهده ای از آنچه طی یک مرحلۀ درونی سازی اتفاق می افتد. " حالات متفاوت بدن نیازمند تمام بدن، وضعیتش و افکار فرد هستند. بر اساس دردها و ناخوشی ها، روش های متفاوتی وجود دارد، مانند: ماساژ خودکار شکم یا مدیتیشن، فنون تنفس در مقابل نگرانی ها و..." خوب است که یوگا سه بار در هفته و هر بار به مدت 20 الی 40 دقیقه تمرین شود. لیونل کوردن بر این نکتۀ مهم تأکید می کند که" یوگا برای هر فردی فواید خاص و منحصر به فرد خودش را دارد." [ممکن است فواید یوگا برای شخصی متفاوت از شخص دیگر باشد |
سوالات ماها یوگا
http://www.vista.ir/include/articles...b663a4fbea.jpg«ام تات سات» |
پیش گفتار |
● «من که هستم؟» |
▪ سؤال ۷ : چه زمانی دنیا از نظرمان محو می شود؟ |
▪ سؤال ۱۰ : چگونه می توان ذهن را ساکت کرد؟ |
اکنون ساعت 02:36 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)