مشاعره واژه ای
دوستان عزیز در این نوع مشاعره یک کلمه از بیت نفر قبل را انتخاب میکنید و در بیت خودتون اونو قرار میدید. امیدوارم مورد استقبالتون واقع بشه:53:;)
شرح حال ما ز یار ما مپرس قصه ی عشق از دل شیدا بپرس |
قصه شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان ور نه پروانه ندارد به سخن پروايی |
پروانه
پروانه ی مست آرزوی من آواز دهل شنید از راهی دور آن دیو هوس به جان از خود بیخود با قالب تن انیس شد تا لب گور |
مست چون نيست حقيقت و يقين اندر دست نتوان به امید شک همه عمر نشست هان تا ننهيم جام می از کف دست در بی خبری مرد چه هشيار و چه مست |
عمر
عمری بگذشت و مست خوابیم هنوز بر بحر وجود چون حبابیم هنوز بیدار شویم اگر ز خواب غفلت از غفلت خود دیده پر آبیم هنوز |
خواب در خواب بدم مرا خردمندی گفت کز خواب کسی را گل شادی نشکفت کاری چه کنی که با اجل باشد جفت می خور که بزير خاک میبايد خفت |
شادي
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری دانی که رسیدن هنر گام زمان است |
جهان جهان پير است و بیبنياد از اين فرهادکش فرياد که کرد افسون و نيرنگش ملول از جان شيرينم |
فرهاد
سلطان وقت خویشم در زیر قصر گردون با یار همزبانم وز خواجه بی نیازم دیوانه ی زمانم در عشق جانفشانم مجنون کوچه گردم فرهاد یکه تازم |
عشق
عشق آن باشد كه حيرانت كند بي نياز از كفر و ايمانت كند |
من مست جام باقیم دارم هوای عاشقی حیران روی ساقیم دارم هوای عاشقی |
من
من نوای چنگ بودم در شبستانها من شرار عشق بودم سینه ها جایم مسجد و میخانه ی این دیر ویرانه پر خروش از ضربه های روشن پایم |
چنگ دانی که چنگ و عود چه تقرير میکنند پنهان خوريد باده که تعزير میکنند ناموس عشق و رونق عشاق میبرند عيب جوان و سرزنش پير میکنند |
عشق
ای عشق ای سرشت من ای سرنوشت من تقدیر من غم تو و تغییر تو محال |
تغییر قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدير میکنند فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر کاين کارخانهايست که تغيير میکنند |
دوست
اصلا بگو که دوست داری اینجور دوست داشته باشم اسم تو رو مثل گلا تو گلدونا کاشته باشم حتی اگه دلت نخواد اسم تو تو قلب منه چهره تو یادم می آد وقتی که بارون می زنه |
چهره چو عکس چهره خود در پیاله میبینم خزان در آینه ی برگ لاله میبینم مرا ز سیر چمن غم ، ترا نشاط رسد تو خنده ی گل و من داغ لاله میبینم |
گل
ای انتظار خسته گل های رازقی تو یادگار میخک و یاس و شقایقی تو بردی از میان سکوتم دل مرا تو معنی سرودن پاک حقایقی |
دل
به كجا چنين شتابان گون از نسيم پرسيد؟ "دل من گرفته زينجا هوس سفر نداري ز غبار اين بيابان؟" "همه آرزويم اما چه كنم كه بسته پايم" به كجا چنين شتابان؟ "به هر آنكجا كه باشد به جز اين سرا سرايم" سفرت به خير ... "سفرت به خير اما تو و دوستي خدارا چو از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي به شكوفه ها به باران برسان سلام ما را" تقديم به مرحوم نسيم مقصودي |
سفر
سفر کردم که از یادم بری، دیدم نمیشه آخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه غم دور از تو موندن، یه بی بال و پرم کرد نرفت از یاد من عشق، سفر عاشق ترم کرد |
عاشق
از عذاب با تو بودن در سکوت خود خرابم نه صبورم و نه عاشق من تجسم عذابم تو سراپا بی خیالی من همه تحمل درد تو نفهمیدی چه دردی زانوی خستمو تا کرد |
شمع
در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشين كوي سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نميآيد به چشم غم پرست بس كه در بيماري هجر تو گريانم چو شمع رشته صبرم به مقراض غمت ببريده شد همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع |
وفا وفا و مردمی از روزگار دارم چشم ببین ز سادهدلیها چه از که میجویم |
مشاعره واژه ای
بازم وفا وفا کنیم و ملامت کـشیم و خوش باشیم |
میکده یا سبو یا خم می یا قدح باده کنند یک کف خاک در این میکده ضایع نشود |
مشاعره واژه ای
خاک
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست |
نیست چون نيست ز هر چه هست جز باد بدست چون هست بهرچه هست نقصان و شکست انگار که هرچه هست در عالم نيست پندار که هرچه نيست در عالم هست |
نيست
ز سقف نیلی چشمم چکید قطره اشک ترا قسم به شقایق بمان ستاره من بچین ز باغ دلت دسته ای گل پونه بمان که نیست به جز این مرام چاره من |
ستاره ز خال گوشهی ابروی یار میترسم ازین ستارهی دنباله دار میترسم ز رنگ و بوی جهان قانعم به بیبرگی خزان گزیدهام از نوبهار میترسم ... |
بهار
ای ماجرای آبی پرواز تا خدا ای انتهای مرز تمام گذشته ام ای بی ریاترین نفس پاک یاس ها با نام تو کتاب وفا را نوشته ام در زیر دانه های قشنگ تگرگ عشق من بودم و خیال تو و یک سبد بهار یک آٍمان شکوفه زیبا و پاک یاس از آن طلوع مانده برایم به یادگار |
مشاعره واژه ای
بازم بهار: |
غصه
کي اشکاتو پاک ميکنه شبا که غصه داري دست رو موهات کي ميکشه وقتي منو نداري شونه کي مرهم هق هقت ميشه دوباره از کي بهونه ميگيري شباي بي ستاره |
مشاعره واژه ای
"شونه" یا همون "شانه"
سر بر روي شانه هاي مهربانت می گذارم |
واژه اجباری نداشتیمااااااااا :53::53::53: دوست دارم دوست دارم همچو شمعی در دل شبها بشوزم روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم |
مشاعره واژه ای
نقل قول:
اوه!!!:p نه بابا واژه نیست که...:o من از متن ترانه نوشتم نه از شعر اینه که اونجوری شد و اشتباهی دورنگش کردم.[IMG]****************************/55.gif[/IMG] اجباری نداریم تو این تاپیک....[IMG]****************************/301.gif[/IMG] . فقط یه چیزی کوروش جون...[IMG]****************************/247.gif[/IMG] این شاعر شعر شما مصراع اول رو پا منتقل زده تو رگ؟؟[IMG]****************************/242.gif[/IMG] شوخی کردم.[IMG]****************************/250.gif[/IMG] خودم تنها، تنها دلم |
ببخش من فکر کردم گفتی دوست دارم باشه البته مشاعرهء واژه ای اجباری هم قشنگه ... ماشالله چه دقتی من بد تایپ کردم بیچاره شاعر :53::53::53::53::53:;););););):41::41::41::41::41: کشتی خدا کشتی آنجا که خواهد برد اگر ناخدا جامه بر تن درد ... |
مشاعره واژه ای
اگر |
ترک دلم ز نرگس ساقی امان نخواست به جان چرا که شيوهء آن ترک دل سيه دانست ... |
ساقي
در قدح عکس تو یا گل در گلاب افتاده است ؟ مهر در ایینه یا آتش در آب افتاده است ؟ باده روشن دمی از دست ساقی دور نیست ماه امشب همنشین با آفتاب افتاده است |
قدح
حافظ به زير خرقه قدح تا به کي کشي در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم |
اکنون ساعت 04:57 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)