![]() |
رابيندرانات تاگور در سکوت شب
در سکوت شب پنداشتم، سفرم پايان گرفته است، بهغايتِ مرزهای توانايیام رسيدهام. سد کرده است راه مرا، ديواری از صخرههای سخت. تاب و توان خود از دست دادهام و زمان، زمانِ فرورفتن در سکوتِ شب است. اما ببين، چه بیانتهاست خواهش تو در درون من. و اگر واژههای کهنه بميرند در تنم، آهنگهای تازه بجوشند از دلم؛ و آنجا که امتدادِ راهِ رفته، گُم شود از ديدگان من، باری چه باک، رخ مینمايد، گسترده و شگرف، افق تازهای در برابرم رابيندرانات تاگور ... |
من قفس را دوست دارم بي پرنده
آسمان را دوست دارم با پرنده |
اکنون ساعت 11:25 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)