![]() |
نقد فیلم زیبای انجمن شاعران مرده
نام فیلم : انجمن شاعران مرده .
محصول سال : 1989 . اولین عرضه : دوم ژوئن 1989 . ژانر : درام . به کارگردانی : پیتر ویر . فیلمنامه : Tom Schulman . آهنگساز : Maurice Jarreمحصول کشور : آمریکا . لوکیشن ها :New Castle, Delaware, USA *** Middletown, Delaware, USA ***Rockland, Delaware, USA زبان : انگلیسی . تصویر : رنگی . صدا : 70 mm 6-Track ، Dolbyزمان فیلم :128 دقیقه . بازیگران : در نقش در نقش Neil Perry Ethan Hawke Todd Anderson Josh Charles Knox Overstreet Gale Hansen Charlie Dalton Dylan Kussman Richard Cameron Allelon Ruggiero Steven Meeks James Waterston Gerard Pitts Norman Lloyd Mr. Nolan Kurtwood Smith Mr. Perry Carla Belver Mrs. Perry Leon Pownall McAllister George Martin Dr. Hager Joe Aufiery Chemistry Teacher Matt Carey Hopkins فیلم انجمن شاعران مرده برگرفته از کتابی به همین نام می باشد و شاید جزو معدود فیلم هایی باشد که با موفقیت از روی یک کتاب اقتباس شده است . رابین ویلیامز بازیگر نقش اول فیلم که در نقش معلم ادبیات انگلیسی (جان کیتینگ) نقش آفرینی می کند ، گویی زندگی واقعی خود را به معرض نمایش می گذارد . ویلیامز آن چنان با حرارت ایفای نقش می کند که همگان بر این باورند ، کسی جز خود وی نمی توانست در نقش جان کیتینگ ظاهر شود . درون مایه انجمن شاعران مرده ، شکستن سنت های پوچ و بیهوده و غنیمت شمردن دم است . انجمن شاعران مرده فریاد آزادی نسلی است که قصد تجربه عرصه هایی نوین از زندگی را دارند . انجمن شاعران مرده جریانی است خفته که با هشیاری فردی به نام کیتینگ مجددا زنده می گردد و شور و نشاط و سرزندگی و امید را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد . درست است که فیلم با پایانی غم انگیز ، یعنی خودکشی یکی از دانش آموزان به نام نیلی و همچنین اخراج آقای کیتینگ تمام می شود ، اما در جریانات انقلابی و اصلاحی ، شخص مهم نیست و هنگامی که سیل به افتد دیگر کسی را یارای ایستادگی در مقابل آن نیست و هر سنت پوچ را با خود می شوید و می برد . در این فیلم از عشق ، تلاش و شور جمعی ، اخلاق ، درس ، هیجان و مبارزه سخن به میان می آید . و دنیای کوچک ما را از ابعاد مختلف می نگرد . نه مانند دیدگاه سنتی در آن مرکز آموزش عالی که تنها به بعد موفقیت تحصیلی با کشتن عواطف و هیجانات درونی می اندیشد . این فیلم درام بر اساس فیلم نامه ای از تام شولین در سال 1989 ساخته شده است که البته قصه این فیلم اقتباسی از کتاب « یک قطعه جداگانه » نیز می باشد . « رابین ویلیامز » کمدین سرشناس سینما در این فیلم نقش « جان کیتینگ » را دارد . صحنه های فیلم در مدرسه ای خصوصی در منطقه « دلاوز » فیلمبرداری شده است . جان کیتینگ معلم ادبیات انگلیسی ، با طرح سوالات فراوان و زیر سوال بردن دیدگاه های سنتی سعی دارد تا دانش آموزان خود را به فکر وا دارد . فکر ! واژه ای که سنت گرایان تندرو سخت با آن مخالفند . چرا که هر گونه فکر کردن به خود ، کارهای خود و همچنین به شیوه های گذشتگان موجب زیر سوال رفتن آن رسوم و اسلوب می شود . و این چیزی است که سنت گرایان از آن می هراسند ( مانند کلیسا در قرون وسطی ) . و هر چند صبا که شخصی مانند کیتینگ می درخشد و طلیعه ی آزادی و کوس اندیشه را به صدا در می آورد ، چنان خشم گینانه به وی می تازند و نابودش می کنند که اثری از آن نماند . اما اینان نمی دانند که جریانات فکری به صورت زیر زمینی و درونی رشد می کنند و آن چنان فزونی می یابند که دیگر هیچ علف هرزی نمی تواند تنفس هوای تازه را از آنان بگیرد . نمونه ی این آموزشگاه و نمونه ی این معلم ( آقای کیتینگ ) را در کشور خودمان ایران بسیار شاهد بوده ایم و خود من هر گاه که به فیلم انجمن شاعران مرده نگاه می کنم ، در جلوی چشم خود تصویری از کشورمان ایران را میبینم و معتقدم همانگونه که در انقلاب بهمن 57 مردم ایران به چنان درجه ی فکر و بینشی رسیدند که رژیم شاهنشاهی و شیوه ی حکومت داری آنان را نامشروع تشخیص دادند ، در آینده ای نه چندان دور نیز این اتفاق تکرار خواهد شد ، البته نه مانند آن زمان بلکه یک جریان فکری و یک بصیرت زیبا در ذهن مردم جای باز خواهد کرد . و تاریخ تکرار خواهد شد ، باشد که عالمان پند گیرند !!! تفاوت در فیلم انجمن شاعران مرده حرف اول را می زند . تلاش برای رسیدن به آرزوها ، آرمان ها و امیال پاک درونی که خیلی از انسان ها آن ها را در نطفه خفه می کنند فقط به این علت که سنت گفته ! در سکانسی از فیلم جان کیتینگ جمله ای را بر زبان می آورد که ما هیچ گاه سعی نکردیم به آن توجه کنیم: « دم را غنیمت بشمار ... » جمله ای که در شعر شاعر پارسی زبان نیز ملاحظه می شود : « این دمی را که در آنیم غنیمت شمریم ***** شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر ... » در یکی از آخرین سکانس های فیلم ، هنگامی جان کیتینگ وسایل خود را جمع می کند و در حال خروج از کلاس است ، مشاهده می کنیم که یکی از خجالتی ترین شاگردان کلاس برای تشکر از استاد و راهنمای خود به بالای میز خود می رود و فریاد « ناخدا ، ای ناخدای من ... » را سر میدهد که این فریاد برخواسته از یک اندیشه ی نو و یک ایدئولوژی نو در زندگی این جوان است که تمامی این بصیرت زیبا را مدیون ناخدای خود ( جان کیتینگ ) است . و به حمایت این دانش آموز تک تک دانش آموزان به بالای میزهای خود می روند و همان فریاد را برمی آورند . آنها به بالا صعود می کنند تا نشان دهند ، دیدی متفاوت به زندگی خود پیدا کرده اند و از این به بعد مسائل را از دورتر و با دیدی وسیع نگاه می کنند و این پایان یکی از زیباترین پایان هایی بود که در فیلم هایی که تا بحال دیده ام ، با آن برخورد کرده ام . پایانی که همیشه در زندگی شخصی خودم به دنبال آن خواهم بود و سعی در برآوردن آن بینش برای خود می باشم . جوایز فیلم - Oscar winner for Best Original Screenplay (Tom Schulman). - Nominated for Best Picture, Best Director, and Best Actor (Robin Williams) - Best Foreign Film winner for Cesar awards (France) - Best Picture winner for British Academy Awards - Best Original Music Score for British Academy Awards (Maurice) |
دیشب برای چندمین بار این فیلم رو دیدم و باز هم برام لذت بخش بود
|
کسی نظری راجع به این فیلم زیبا نداره؟
|
اکنون ساعت 01:30 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)