-
موسیقی جهان
(
http://p30city.net/forumdisplay.php?f=60)
SHeRvin |
03-05-2010 03:28 AM |
زندگی نامه مایکل جکسون همه چیز در باره michael jackson
زندگی نامه ی مایکل جکسون - michael jackson
مایکل جوزف جکسون (زادهی ۲۹ اوت ۱۹۵۸، درگذشتهی ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹) موسیقیدان، بازرگان آمریکایی و یکی از موفق ترین سرگرمی سازان تمام دورانها به شمار میآید. فرزند هفتم خانوادهی جکسن ، فعالیت حرفهای خود را در عرصهی موسیقی از سن ۶ سالگی به عنوان یکی از اعضای گروه جکسون ۵ آغاز نمود و در حالی که هنوز عضوی از گروه بود، در سال ۱۹۷۱ کار خود را به عنوان یک تکخوان شروع کرد. او را "سلطان پاپ" مینامند، پنج آلبوم از آلبومهای استودیویی او جزء پرفروشترین آلبومهای موسیقی جهان هستند: جدا از بقیه، دلهره آور، بد، خطرناک، تاریخ
در دهه هشتاد میلادی، او به عنوان برترین نماد موسیقی پاپ، و اولین سرگرمی ساز آمریکائی آفریقاییتبار شناخته شد که موج قدرتمند و ساختار شکن عمیقی را بنیانگذاری نمود، آغاز این موج از شبکهی امتیوی بود. محبوبیت موزیک ویدئوهای او مانند «بیلی جین»، «بزن به چاک»دلهره آور»، باعث تحول ساختار موزیک ویدئو به صورت یک فرم هنری و ابزار تبلیغاتی شد، و شبکهی تازه تاسیس امتیوی را به شهرت رساند. جکسن با اجراهای روی صحنه و موزیک ویدیوهایش، حرکات تکنیکی پیچیدهی رقص مانند روبات و مونواک را به محبوبیت رساند. شیوهی منحصر به فرد او در موسیقی و سبک رقص و آوازش، تعداد بیشماری از هنرمندان هیپ هاپ، پاپ و آر اند بی معاصر را تحت تاثیر قرار دادهاست. و «
جکسن همچنین یک بشر دوست برجسته بود.او توسط بنیاد و تک آهنگهای خیریهی خود، و پشتیبانی از ۳۹ جنبش خیرخواهانه، میلیونها دلار برای اهداف خیریه وقف یا جمع آوری کرد. با این وجود ابعاد دیگر زندگی شخصی او، همچون ظاهر در حال تغییر و رفتارش ، سبب ایجاد جنجالهای غرض ورزانهای شد که به چهرهی مردمی او صدمه زد. او در سال ۱۹۹۳ متهم به سوء استفادهی جنسی از کودکان شد. اما پلیس تحقیقات جنایی را به دلیل عدم وجود شواهد کافی متوقف نمود و جکسن هرگز دستگیر نشد. پس از آن او دوبار ازدواج کرد، پدر سه فرزند شد و تمام اینها جنجال بیشتری ایجاد نمود. از اوایل دهه نود نگرانیهایی دربارهی وضعیت سلامتی او وجود داشت و از اواخر دهه نود اخبار ضد و نقیضی در بارهی وضعیت مالی این خواننده گزارش میشد. در سال ۲۰۰۵ جکسن به دلیل اتهامات بیشتری مربوط به سوء استفادهی جنسی و چند اتهام دیگر محاکمه و تبرئه شد.
در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ ، جکسن بر اثر ایست قلبی در سن ۵۰ سالگی درگذشت. در این زمان او در حال آماده شدن و تمرین برای یک سری ۵۰ تایی از کنسرتها به نام "این است" که قرار بود در لندن برگزار شود، بود. مرگ او توسط پزشکی قانونی لوس آنجلس ، قتل معرفی شد. درگذشت او باعث غلیان و خروش ناگهانی احساسات جهانی و لبریز سوگ فراوانی در سراسر دنیا شد. مراسم یاد بود جهانی او که در سراسر دنیا تحت پوشش قرار گرفت توسط یک میلیارد انسان از سراسر دنیا نظاره شد.
او جزو تعداد معدودی از هنرمندان است که برای بار دوم به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافتهاست. از دستاوردهای دیگر او میتوان به ثبت رکوردهای بیشمار در فهرست رکوردهای جهانی گینس، از جمله عنوان «موفق ترین سرگرمی ساز تمام دورانها» ، ۱۳ جایزهی گرمی ، ۱۳ تک آهنگ شمارهی یک سولو (بیشتر از هر هنرمند مرد دیگری از زمان پایه گذاری جدول صد اثر برتر) و فروش بیش از ۷۵۰ میلیون واحد در سراسر جهان اشاره کرد. در صنعت موسیقی جایزهای نمانده که جکسن به خانه نبرده باشد. همچنین او یک تاجر بسیار زیرک است. بسیاری او را یک نابغه در تجارت توصیف کردهاند و هیچ هنرمندی از نظر وسعت توانایی کنترل امور مالی و تجاری با او قابل مقایسه نیست. تقریبا چهار دههاست که کنکاشهای بسیار موشکافانه در زندگی خصوصی جکسن همراه با دوران فعالیت درخشانش، او را جزئی از فرهنگ عامه کردهاست. او به عنوان یکی از مشهورترین مردان جهان شناخته میشود.
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:31 AM |
اوایل زندگی و جکسون فایو (۱۹۵۸-۱۹۷۵)
همچنین ببینید: جکسون ۵ ایالت ایندیانا
مایکل جوزف جکسون در تاریخ ۲۹ آگوست ۱۹۵۸، در شهر گری در ایالت ایندیانا (شهرکی صنعتی در نزدیکی شهر شیکاگو، ایلینویز) در خانوادهای از طبقهی کارگر متولد شد.او پسر جوزف والتر جو و کاترین اسکروز استر ، هفتمین فرزند از ده فرزند بود. خواهران و برادران او ربی، جکی، تیتو، جرمین، لاتویا، مارلون، رندی و جنت هستند. جوزف جکسون در استخدام معدن آهن بود ولی اغلب با برادرش لوتر در یک گروه موسیقی آر اند بی به نام فالکونز به اجرا میپرداخت. مادر مذهبی جکسون ، فرزندانش را با باورهای شاهدان یهوه (فرقهای مسیحی) تربیت کرد.
جکسون از اوایل دوران خردسالی مورد سوء استفادهی جسمی و روحی پدرش قرار داشت. او کار بی وقفه، شلاق و کلمات رکیک را تحمل میکرد. این سوء استفادهها، زندگی او را در بزرگسالی تحت شعاع قرار داد. در نتیجهی یک جر و بحث که بعدها برادرش مارلون به آن اشاره کرد جوزف ، مایکل را از یک پا، سر و ته در هوا نگه داشت و بارها و بارها با مشت به کمر و پشت او کوبید.[جوزف اغلب مچ گیری میکرد و یا فرزندان پسر را به دیوار فشار میداد. یک شب وقتی جکسون خواب بود ، پدرش جوزف از بیرون خود را به پنجرهی اتاق خواب او رساند و در حالی که ماسک ترسناکی بر چهره داشت با جیغ و فریاد وارد اتاق شد. جوزف گفت که میخواسته به فرزندانش یاد بدهد که هنگام خواب پنجرهی اتاق خوابشان را باز نگذارند. اما تا سالها بعد از آن ، کابوسهای دزدیده شدن از اتاق خواب ، جکسون را رها نکرد.
جکسون در مصاحبهای با اپرا وینفری در سال ۱۹۹۳ ، برای اولین بار آشکارا در بارهی سوءاستفادههای دوران کودکیاش سخن گفت. او گفت که در کودکی اغلب از تنهایی میگریست و گاهی اوقات با دیدن پدرش بیمار میشد یا حالت تهوع به او دست میداد. در مصاحبهی بسیار معروف دیگری به نام زندگی با مایکل جکسون در سال ۲۰۰۳، او در حالی که دربارهی سوءاستفادههای دوران کودکیاش صحبت میکرد چهرهی خود را با دستهایش پوشاند و گریست. او با یاد آوری پدرش که با کمربندی در دست روی صندلی مینشست و او و برادرانش را تمرین میداد، گفت : «اگه کارتو درست انجام نمیدادی، اون اشکتو در میآورد، واقعاً حالتو میگرفت.»
جکسون خیلی زود استعدادش را در موسیقی بروز داد، او در سن پنج سالگی در حضور همکلاسیها و حضار دیگر به مناسبت کریسمس اجرا میکرد. در سال ۱۹۶۴ جکسون و مارلون به عنوان نوازندگان پس زمینه، با نواختن کونگا و تمبورین، به گروه برادران جکسون (گروهی که توسط برادرانش جکی، تیتو و جرمین تشکیل شده بود) پیوستند. پس از آن جکسون شروع به خواندن در پس زمینه و رقصیدن کرد؛ در سن هشت سالگی، او و جرمین در جایگاه خوانندههای اصلی گروه قرار گرفتند و نام گروه را به جکسون ۵ تغییر دادند.
گروه از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ در سطح وسیعی از منطقهی ایالتهای غرب میانه آمریکا (به انگلیسی: Midwest) به اجرای برنامه پرداخت. گروه مکرراً در کلوبهای شبانهی سیاهپوستان و کلوپهای کوچکی که چیتلین سرکت (به انگلیسی: chitlin' circuit) نامیده میشدند به اجرا پرداخت، جایی که برنامهی آنها اغلب مقدمهای برای شروع استریپ تیزها و نمایشهای مربوط به بزرگسالان بود. در سال ۱۹۶۶، آنها در مسابقهی استعدادهای مهم محلی، به رهبری مایکل با اجرای آهنگهای برتر موتاون و آهنگ «تو رو به دست آوردم-حس خوبی دارم» اثر جیمز براون، به مقام اول دست یافتند. [
جکسون فایو در سال ۱۹۶۷ چندین آهنگ از جمله «پسر بزرگ» را برای شرکت نشر استیل تاون ضبط کرد و در سال ۱۹۶۸ با موتاون رکوردز قرارداد بست. بعدها مجلهی رولینگ استون مایکل جوان را «یک نابغه با استعدادهای احاطه گر در موسیقی» توصیف نمود و اشاره کرد که بعد از اینکه مایکل با برادرانش شروع به خواندن و رقصیدن کرد به سرعت به عنوان ستون اصلی گروه و خوانندهی رهبر ظاهر شد. با وجود اینکه مایکل با صدای زیر یک کودک میخواند، اما مثل یک رقصندهی بزرگسال حرفهای میرقصید و سبک خواندنش انعکاسی از سبک موسیقی آر اند بیگوسپل و همچنین هنرمندانی چون سم کوک، جیمز براون، ری چارلز و استیوی واندر بود. و
گروه با چهار تکآهنگ اولش : «می خواهم برگردی»]، «عشقی که حفظ میکنی»]، «اِی بی سی»[۲۰]، «آنجا خواهم بود»؛ که در جدول ۱۰۰ آهنگ برتر شمارهی یک شدند؛ رکوردی برای خود ثبت کرد. در سالهای اول حضور جکسون فایو در موتاون، روابط عمومی این شرکت ادعا نمود که جکسون ۹ سالهاست (دو سال کوچکتر از سن واقعیاش) تا در نظر مخاطب عام، با مزهتر جلوه کند و مردم با او بهتر ارتباط برقرار کنند. جکسون از سال ۱۹۷۲ در کل چهار آلبوم استودیویی سولو (انفرادی) با موتاون منتشر کرد، که «باید آنجا باشم» و «بن در میان آنها هستند. این کارها به عنوان قسمتی از قرارداد جکسون فایو با موتاون منتشر شدند و تکآهنگهای موفقی از جمله «باید آنجا باشم» و «بن» و همچنین بازسازیهایی از آهنگهای «راکین رابین» و «روز بابی» تولید شدند.
فروش گروه از سال ۱۹۷۳ شروع به کاهش کرد. اعضای گروه از شرکت موتاون به دلیل پافشاری در خودداری از دادن حق کنترل خلاقانه یا دخالت در تولید آهنگها ، ناراضی بودند. با وجوداین، گروه چند آهنگ جزء چهل اثر برتر، شامل «ماشین رقص» (جزء پنج تکآهنگ برتر به سبک دیسکو) و «من عشقم» (جزء بیست اثر برتر) را ثبت کرد. جکسون فایو در سال ۱۹۷۵ موتاون را ترک نمود.
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:33 AM |
تغییر مکان به سوی اپیک و جدا از بقیه (۱۹۷۵-۱۹۸۱)
جکسون فایو، قرارداد جدیدی با CBS رکوردز در ماه ژوئن ۱۹۷۵ امضا کرد و ابتدا به قسمت فیلادلفیا اینترنشنال رکوردز ، و سپس به اپیک رکوردز پیوست. در نتیجهی یک مشکل قانونی، گروه نام خود را به جکسونز (جکسونها) تغییر داد. بعد از تغییر نام ، گروه به اجراهای بین المللی خود ادامه داد و از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ شش آلبوم دیگر منتشر کرد. از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۴ مایکل جکسون ، ترانه نویس اصلی گروه بود.او آهنگهای موفقی مثل «بدنتو تکون بده (برو پایین)» ، «اینجا هتل» ، «می تونی حسش کنی؟» را نوشت. [در ۱۹۷۸، جکسون در نقش مترسک در فیلم موزیکال ویز به ایفای نقش پرداخت. موسیقی این فیلم توسط کوئینسی جونز تنظیم شده بود که در مدت ساخت این فیلم به جکسون پیوست و تهیه کنندگی آلبوم سولوی این خواننده ، جدا از بقیه، را پذیرفت.
در ۱۹۷۹، بینی جکسون در یکی از تمرینات پیچیدهی رقص شکست. عمل جراحی بینی که در نتیجهی این حادثه انجام شد موفقیت آمیز نبود و جکسون از مشکلات تنفسی که میتوانست فعالیت حرفهای او را تحت تاثیر قرار دهد رنج میبرد. او به دکتر استیو هوفلین معرفی شد که عمل راینوپلاستی (جراحی بینی) دوم و عملهای دیگر را در دنباله برای او انجام داد.
کوئینسی جونز و جکسون با همدیگر تهیه کنندگی آلبوم جدا از بقیه را بر عهده گرفتند.[۲۵]هیت ویو)، استیوی واندر و پل مککارتنی ، نوشتن ترانههای این آلبوم را بر عهده داشتند. جدا از بقیه در سال ۱۹۷۹ منتشر شد و اولین آلبومی بود که چهار اثر جزء ده اثر برتر، (شامل دو آهنگ در صدر جدول، به نامهای «تا به اندازهی کافی گیرت نیومده بس نکن» و «رقص با تو») عرضه کرد. [۲۶] آلبوم جدا از بقیه ردهی سوم را در جدول ۲۰۰ آلبوم برتر بدست آورد و تا به حال فروشی به اندازه هفت میلیون نسخه در آمریکا و ۲۰ میلیون نسخه در سراسر جهان برای آن ثبت شدهاست.در ۱۹۸۰، جکسون به خاطر تلاشهای فردیاش در عرصهی موسیقی، برندهی سه جایزه در مراسم جوایز موسیقی آمریکا شد: آلبوم سول/آر اند بی برگزیده، هنرمند برگزیدهی مرد و تک آهنگ برگزیده برای «تا به اندازهی کافی گیرت نیومده بس نکن». همان سال او برندهی جوایز هنرمند برتر سیاهپوستان و آلبوم برتر سیاهپوستان از مراسم جوایز موسیقی بیلبورد و یک جایزهی گرمی برای بهترین اجرای آوازی آر اند بی هنرمند مرد برای «تا به اندازهی کافی گیرت نیومده بس نکن» شد. جکسون ، راد تمپرتون (از گروه
با وجود موفقیت تجاری این آلبوم، جکسون احساس کرد که آلبوم جدا از بقیه میبایست تاثیر خیلی بزرگتری بر جای میگذاشت.او مصمم شد که با انتشار آلبوم بعدیاش، به نقطهای فراتر از انتظارات دیگران دست یابد.در ۱۹۸۰ جکسون بالاترین سهم از فروش آثار را در صنعت موسیقی برای خود محفوظ کرد: ۳۷٪ از کل فروش آلبوم.
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:37 AM |
دلهرهآورو موتاون ۲۵ ، ما دنیاییم و فعالیتهای تجاری (۱۹۸۲-۱۹۸۳)
در ۱۹۸۲، جکسون آهنگ «کسی در تاریکی» را برای کتاب داستان فیلم «ای تی ، دوستی از سیارهی دیگر» تهیه نمود.این قطعه جایزهی گرمی بهترین آلبوم برای کودکان را برد. آن سال جکسون آلبوم دوم خود به نام دلهره آور را توسط کمپانی اپیک منتشر کرد.این آلبوم هشتاد هفته متوالی در میان ده اثر پر فروش جدول ۲۰۰ اثر برتر و ۳۷ هفته از این زمان هم در جایگاه نخست قرار داشت و نخستین آلبومی بود که هفت آهنگ در میان ده تک آهنگ اول جدول ۲۰۰ اثر برتر از جمله «بیلی جین» ، «بزن به چاک» و «میخوای چیزی رو شروع کنی» را برای خود ثبت کرد. برای دلهرهآور ، بیست و هشت میلیون سری فروش توسط انجمن صنفی ضبط موسیقی آمریکا در ایالات متحده ثبت شده، که باعث کسب جایگاه الماس دوگانه توسط آلبوم شد.این آلبوم با فروش تخمینی ۱۱۰ میلیون نسخه ، پرفروشترین آلبوم موسیقی در جهان است.
جکسون مناسبات صنعت موسیقی را از لحاظ چهارچوب هنری، تجاری و در آمد زایی متحول نمود. وکیل او، جان برانکا، اشاره کرد که جکسون بالاترین حقوق محفوظ را در میان هنرمندان صنعت موسیقی دارا بود ؛ تقریبا دو دلار برای هر آلبوم فروخته شده. او هچنین درآمدهای رکوردشکنی از فروش سی دیها و همچنین فیلم «ساختن تریلر مایکل جکسون» (مستندی که توسط مایکل جکسن و جان لندیس تهیه شد) بدست میآورد. این مستند از نظر مالی توسط امتیوی پشتیبانی شد و در عرض چند ماه ۳۵۰٫۰۰۰ کپی فروش کرد. این دوره شاهد ظهور محصولات جدیدی مانند عروسکهای مایکل جکسون که در ماه مه ۱۹۸۴ به قیمت دوازده دلار به بازار آمدند ، بود.
زندگی نامه نویس جی.رندی تارابورلی توضیح میدهد که :
« آلبوم دلهرهآور جزئی از فرهنگ آمریکاست؛ از برخی جهات، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس (مانند مجله، عروسک، بلیط یک فیلم پر طرفدار) نیست بلکه مانند یک کالای ضروری در هر خانهای پیدا میشود. »
مجله تایم نوشت که :«موج دلهرهآور بهترین سالها را از زمان اوائل ۱۹۷۸ برای صنعت موسیقی به ارمغان آورد؛ زمانی که صنعت موسیقی درآمد کلی معادل چهار میلیارد دلار داشت.»بهطور کلی تایم تاثیر آلبوم دلهرهآور را همانند بازگشت اعتماد به نفس به روح صنعتی که توسط «ویرانههای جنبش پانک و سبک فرمالیتهی پاپ کامپیوتری» محدود شده بود ، توصیف کرد و تاثیر جکسون را اینگونه بیان کرد :«ستارهی آثار ضبط شده، رادیو و ویدئوهای راک.گروه نجاتی تک نفره برای صنعت موسیقی.آهنگسازی که بنیان موسیقی را برای یک دهه دگرگون میکند. رقصندهای با گرانقدرترین پاها در مسیر. خوانندهای که فراتر از هر سلیقه، سبک و همچنین تعصب نژادی پیش میرود.» نیویورک تایمز او را یک «پدیده در عرصهی موسیقی» خواند و گفت که : «در دنیای موسیقی پاپ، مایکل جکسون یک طرف و بقیه در طرف دیگر هستند.» طبق گفتهی واشنگتن پست، دلهرهآور راه را برای افراد دیگری همچون پرنس باز کرد.
در ۲۵ مارس ۱۹۸۳ ، جکسون بطور زنده در برنامهی ویژهی تلویزیونی «موتاون ۲۵: دیروز، امروز، برای همیشه» با برادرانش اجرا نمود و بعد بیلی جین را به تنهایی اجرا کرد.او برای اولین بار امضای هنریش یعنی رقص مونواک را به نمایش گذاشت.درپخش زنده تلویزیونی این مراسم، ۴۷ میلیون بیننده شاهد اجرای او بودند، و این اجرای او با اجراهای الویس پرسلی و بیتلز، در برنامهی "اد سالیوان" مقایسه شد. نیویورک تایمز گفت:
مون واکی که او به شهرت رساند، استعارهای از سبک رقص اوست. او چطور این کار را انجام میدهد؟ بهعنوان یک تکنسین او یک تردست بزرگ است، یک بیان بی کلام خالص. توانایی او در نگهداشتن یک پا بصورت صاف و ثابت؛ در حالی که او میلغزد و پای دیگرش کمانه میزند و به نظر میآید که دارد قدم میزند؛ نیازمند یک زمانبندی بی نقص است.
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:40 AM |
پپسی، «ما دنیاییم» و فعالیتهای تجاری (۱۹۸۴-۱۹۸۵)
در ۲۷ ژانویه ۱۹۸۴، جکسون دچار یک بد اقبالی شد. ضمن ساخت یک فیلم تبلیغاتی برای کمپانی پپسی کولا در سالن نمایش بزرگ شراین در لوس آنجلس، موهای او بر اثر خطا در عملیات آتش بازی آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگی درجه سه شد. این حادثه در برابر چشمان سالن لبریز از جمعیتی که برای بازسازی کنسرت مربوط به تبلیغ آنجا گرد آمده بودند ،اتفاق افتاد.شرکت پپسی خسارت این حادثه را خارج از دادگاه پرداخت کرد و جکسون یک و نیم میلیون دلاری را که به او پرداخت شده بود به «مرکز سوختگی مایکل جکسون» اهدا کرد. اندکی پس از آن، سومین جراحی پلاستیک روی بینی جکسون انجام شد.
در ۱۴ مه ۱۹۸۴، جکسون به کاخ سفید دعوت شد تا جایزهای را از دستان رئیس جمهور وقت آمریکا رونالد ریگان دریافت کند.جایزه برای قدردانی از حمایتهای جکسون از حرکتهای خیریه بر علیه اعتیاد به الکل و مواد مخدر به او داده شد. جکسون در مراسم گرمی ۱۹۸۴، هشت جایزه برد. دلهرهآور برخلاف آلبومهای بعدی او با یک تور رسمی حمایت نشد، اما در ۱۹۸۴ تور پیروزی با همراهی گروه جکسونز، اکثر آثار سولوی جدید جکسون را برای بیش از دو میلیون تماشاچی در آمریکا به نمایش گذاشت. او سهم پنج میلیونی خود را از این تور به خیریه بخشید.
جکسون تک آهنگ خیریهی «ما دنیاییم» را با همکاری لایونل ریچی نوشت، این آهنگ برای جمع آوری کمک برای مبارزه با فقر در آفریقا و آمریکا در سراسر دنیا منتشر شد. او یکی از ۳۹ مشاهیری بود که در این اثر به اجرا پرداخت. این تک آهنگ یکی از پرفروشترین تک آهنگهای تمام دورانها شد و با فروشی نزدیک به ۲۰ میلیون کپی، میلیونها دلار برای رهایی مردم از قحطی و گرسنگی مهیا نمود. این اولین باری بود که جکسون به عنوان یک خیر دیده میشد.
هنگامی که جکسون همراه با پل مککارتنی روی دو تک آهنگ برتر «دختره مال منه» و «بگو بگو بگو» کار میکرد، روابط این دو دوستانه شد، و به دلایلی مختلف یکدیگر را ملاقات میکردند.در یک گفتگو، مک کارتنی از میلیونها دلاری که از کاتالوگهای موسیقی عایدش میشد حرف زد؛ او تقریبا سالی ۴۰ میلیون از آهنگهای هنرمندان دیگر درآمد داشت.بنابراین جکسون به فعالیتهای تجاری خرید، فروش، و شراکت در حقوق آثار موسیقی علاقه مند شد. کمی بعد کاتالوگ «نورترن سانگز» به فروش گذاشته شد؛ یک کاتالوگ موسیقی حاوی هزاران آهنگ از جمله کاتالوگ گروه بیتلز و آهنگهایی از الویس پرسلی. جکسون فورا به کاتالوگ "نورترن سانگز"علاقمند شد، اما به او گوشزد کردند که رقابت خیلی فشرده خواهد بود، او با هیجان دور و بر اتاق جست وخیز میکرد، در حالی که میگفت :«برام مهم نیست. من اون آهنگها رو میخوام. اون آهنگا رو برام بخر برانکا (وکیلش).» برانکا با وکیل پل مککارتنی تماس گرفت، وکیل مککارتنی در پاسخ اعلام کرد که موکلش علاقهای به قیمت دادن ندارد چون خیلی گران است. بعد از آنکه جکسون چانهزنیها را شروع کرد، پل مککارتنی تغییر عقیده داد و سعی کرد که یوکوانو (معشوقه سابق جان لنون) را با خود همراه کند، اما او نپذیرفت، بنابراین پل مککارتنی کنار کشید. سرانجام در چانه زنیهایی که ده ماه به طول انجامید جکسون بقیهی رقبا را از میدان به در کرد. وقتی پل مککارتنی فهمید، گفت : «من فکر میکنم اینجور کارها ،زیر آبی رفتنه؛اینکه دوست کسی باشی و بعد اون چیزی رو که روش ایستاده، از زیر پاش بکشی.»
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:43 AM |
جلوهی ظاهری، شایعات رسانهها، آلبوم بد و فیلمها (۱۹۸۶-۱۹۸۷)
در ۱۹۸۶، رسانههای شایعه پرداز (تبلویدها)، داستانی منتشر کردند که ادعا میکرد جکسون برای حفظ جوانیاش در زیر چتر اکسیژن پر فشار میخوابد و تصویری از او، درحالی که زیر یک جعبهی شیشهای دراز کشیده بود همراه با این خبر منتشر شد. با وجود اینکه این ادعا نادرست بود ، جکسون خود به این داستان جعلی پر و بال داد. او در حال تبلیغات برای فیلم جدیدش «کاپیتان ای اُ» به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا بود و میخواست تصویری علمی تخیلی از خود ارائه دهد.این فیلم گران ترین فیلم کوتاه در آن زمان بود ، و بعدا جزئی از نمایشهای پارکهای تفریحی دیزنی شد.دیزنی لند، فیلم را به مدت ۱۱ سال در قسمت سرزمین فرداوالت دیزنی ورلد این اثر را در قسمت پارک تفریحی «اپکات» (به انگلیسی: Epcot) از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ به نمایش در آورد. هنگامی که جکسون یک شامپانزهی دست آموز بنام «بابلز» خرید و با او دوست شد ، رسانهها این کارش را غیر متعارف و نمونهای از یک رفتار ضد اجتماعی معرفی کردند.بعدا گزارش شد که جکسون استخوانهای مرد فیلنمااین داستانها الهام بخش ساخت لقب توهین آمیز «جکوی خل وچل» (به انگلیسی: Wacko Jacko) توسط رسانهها شد. این لقب در سال بعد به گوش جکسون رسید و در نهایت برای او بسیار بسیار ناخوشایند آمد.او با فهمیدن اشتباهش ، از درز دادن داستانهای ساختگی به رسانهها دست برداشت. اما به خاطر سودی که به جیب رسانهها سرازیر میشد، آنها خودشان شروع به انتشار داستانهای ساختگی کردند. نمایش داد ، در حالی که را خریداری کردهاست.این خبر نیز کذب بود، اما داستانی بود که باز خود جکسون در اختیار رسانههای شایعه پرداز قرار داده بود.
پوست جکسون در تمام دوران کودکی و نوجوانیاش به رنگ قهوهای متوسطی بود، اما از اوایل دههی هشتاد، رنگ پوست او روشن تر شد.این تغییر بطور وسیعی تحت پوشش رسانهها قرار گرفت و شایعه شده بود که جکسون پوست خود را سفید میکند. در اواسط دههی هشتاد، تشخیص داده شد که جکسون مبتلا به بیماریهای پوستی برص و لوپوس است؛ بیماری لوپوس او خفیف بود، اما هر دوی این بیماریها او را حساس به نور خورشید میکرد.شیوهی درمانی که جکسون برای این بیماریها استفاده میکرد باعث روشن تر شدن پوست او میشد و با گریم پن کیکی که برای پوشاندن لکهها و یکدست کردن رنگ پوستش انجام میداد ،پوست او خیلی روشن و رنگ پریده جلوه میکرد.فرم صورتش هم تغییر کرده بود ؛چند جراح نظر دادهاند که او چند عمل جراحی بینی ،پیشانی ، چانه ، نازک کردن لب و یک جراحی گونه را پشت سر گذاشته بود.تغییرات چهرهی او تا قسمتی بخاطر کاهش وزن شدید نیز بود.در اوایل دههی هشتاد ،بدن جکسون بخاطر تغییر در رژیم غذایی و تمایلش برای داشتن «بدن یک رقاص» قلمی تر شد.شاهدان اظهار کردهاند که جکسون اغلب سرگیجه داشت و به نظرشان او در مورد چگونه به نظر رسیدن بدنش وسواس پیدا کرده بود؛ برخی متخصصان علم پزشکی بطور علنی بیان کردند که طبق عقیدهی آنها جکسون «سندروم دیسمورفی بدنی» دارد؛ اختلالی ذهنی که در آن بیمار از جلوه ظاهری خود بیزار است و نمیداند دیگران دربارهی او چه نظری دارند.[۴۷][۴۸]
چرا که نه، فقط به مردم بگو که من یه فضایی از مریخ هستم.به اونا بگو که من مرغ زنده میخورم و نصفه شبا رقصای جادویی میکنم. اونا هر چی که تو بگی باور میکنن، چون تو یه گزارشگری.اما اگه من ، مایکل جکسون ، بخوام بگم، «من یه فضایی از مریخم.مرغ زنده میخورم و نصفه شبا رقصای جادویی میکنم.»، مردم میگن اوه، پسر، اون مایکل جکسون خله.عقلش پاره سنگ ور میداره.یه حرف لعنتی درست حسابی از دهنش بیرون نمییاد.
صنعت موسیقی در انتظار یک موفقیت برجستهی دیگر بود، بنابراین توقعات بسیار بالایی در مورد آلبوم بد (پنج سال بعد از انتشار آلبوم دلهرهآور) وجود داشت. آلبوم بد فروش کمتری نسبت به آلبوم دلهرهآور داشت، اما همچنان یک موفقیت تجاری قدرتمند بود. این آلبوم در ایالات متحده، هفت تک آهنگ برتر ارائه داد، که پنج تای آنها شامل «دایانای کثیف»نمیتونم دوستت نداشته باشم» ، «بد» ، «حسی که تو به من میدی»[ و «مردی در آینه»[۵۳]، در صدر جدول صد اثربرتر بیش از هر آلبوم دیگری قرار گرفتند. تا سال ۲۰۰۸ ،آلبوم بد به فروش جهانی ۳۰ میلیون نسخه دست یافتهاست. ،«
تور جهانی بد در روز ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۷ آغاز شد و در۱۴ ژانویهی ۱۹۸۹ به پایان رسید. تنها در ژاپن، بلیطهای ۱۴ کنسرت به طور کامل به فروش رفت و ۵۷۰٫۰۰۰ تماشاگر را به خود جلب نمود، تقریبا سه برابر رکورد قبلی که تعدادی برابر ۲۰۰٫۰۰۰ نفر در یک تور بود.جکسون با اجرای ۱۲۳ کنسرت برای ۴.۴ میلیون نفر، درآمدی معادل ۱۲۵ میلیون دلار به دست آورد، و یک رکورد جهانی گینس برای خود به ثبت رساند.در طول این سفر، او کودکان بی بضاعت را رایگان برای دیدن کنسرتهایش دعوت میکرد و کمکهایی به بیمارستانها، یتیمخانهها و نیز سازمانهای خیریه اهدا مینمود.
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:45 AM |
زندگی نامه به قلم خودش و نورلند (۱۹۸۸-۱۹۹۰)
در ۱۹۸۸، او اولین زندگینامه به قلم خود، ماهپیمایی را نوشت، که تکمیلش چهار سال به طول انجامید. جکسون از دوران کودکیاش، تجربیاتش در جکسون ۵ و سوء استفادهایی که در دوران کودکی از آن رنج برد، سخن گفت. او همچنین دربارهی جراحی پلاستیک صحبت کرد، و گفت که او دو جراحی روی بینیاش انجام داده و یک فرورفتگی هم روی چانهاش ایجاد کردهاست. در کتاب، او تغییر شکل زیاد چهرهاش را بر اثر بلوغ، کاهش وزن، رژیم غذایی منحصر به سبزیجات، تغییر در مدل مو و نورپردازی صحنه دانست. ماهپیمایی در مکان اول لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت.این موسیقیدان سپس فیلمی بنام ماه پیما منتشر کرد، که حاوی پشت صحنه و موزیک ویدئوها یی که جکسون و جو پشی در آن ایفای نقش نمودند، بود. ماه پیمااز همان ابتدا در رتبهی اول جدول برترین موزیک ویدئو کاستها قرار گرفت، و برای ۲۲ هفته در صدر ماند و سرانجام جای خود را به «مایکل جکسون : افسانه ادامه دارد» داد.
در مارس ۱۹۸۸، جکسون زمینی در نزدیکی سانتا ینز، کالیفرنیا، خریداری کرد تا مزرعه نورلندموفقیتهای جکسون سبب شد که وی لقب «سلطان پاپ» را دریافت کند، عنوانی که ایدهاش از الیزابت تیلور، بازیگر و دوست صمیمی جکسون آمد.تیلر هنگامی که جایزهی «هنرمند دهه» را در ۱۹۸۹ به او تقدیم میکرد، جکسون را سلطان حقیقی پاپ، راک و سول خواند. برای قدردانی از تاثیراتی که جکسون بر دههی هشتاد گذاشت، رئیس جمهور وقت، جرج اچ دبلیو بوش جایزهی مخصوص «هنرمند دهه» را در کاخ سفید را به او تقدیم کرد؛ بوش جکسون را به خاطر«عظمت محبوبیتش» تحسین نمود. از ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰، جکسون ۵۰۰٫۰۰۰ دلار به "بنیاد یونایتد نگرو کالج "بخشید و تمام سود بدست آمده از تک آهنگ مرد در آینه را نیز وقف خیریه کرد.اجرای زندهی «تو آنجا بودی» توسط جکسون در شصتمین سالروز تولد "سمی دیویس پسر" (به انگلیسی: Sammy Davis Jr,'s)، نامزد دریافت جایزه در مراسم جایزه امی شد. خود را با هزینهای معادل ۱۷ میلیون دلار در آنجا بسازد. وسعت این ملک شخصی ۱۱ کیلومتر مربع است. جکسون ، نورلند را با چندین چرخ فلک، یک باغ وحش غیر متعارف، یک سالن سینما و چهل نگهبان تکمیل کرد. در سال ۲۰۰۳، ارزش این ملک را ۱۰۰ میلیون دلار برآورد کردند. در ۱۹۸۹، درآمد سالانهی او از فروش آلبومها، محصولات وابسته و کنسرتها تنها برای همان سال، ۱۲۵ میلیون دلار، تخمین زده شد. کمی بعد، جکسون اولین فرد غربی بود، که در یک آگهی تلویزیونی برای تلویزیون روسیه ظاهر شد.
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:47 AM |
آلبوم خطرناک ،بنیاد خیریه دنیا را التیام بده و سوپربول (۱۹۹۱-۱۹۹۳)
همچنین ببینید: بنیاد دنیا را التیام بده
در مارس ۱۹۹۱، جکسون قراردادش را با سونی به ارزش ۶۵ میلیون دلار تمدید نمود؛ ارزش این قرارداد در آن زمان رکوردشکن بود. جکسون هشتمین آلبومش یعنی خطرناک را در سال ۱۹۹۱ منتشر کرد. تا ۲۰۰۸، آلبوم خطرناک هفت میلیون سری در داخل آمریکا و ۳۲ میلیون کپی در سراسر دنیا فروش کردهاست. آمار فروش آلبوم خطرناک نسبت به آلبوم بد سریعتر بالا رفت. در آمریکا، تک آهنگ اول آلبوم «سیاه یا سفید» پرفروشترین اثر از این آلبوم بود، و به جایگاه شمارهی یک جدول ۱۰۰ اثر برتر دست یافت و هفت هفته آنجا ماند، این اثر عملکردی مشابه در جداول فروش نقاط دیگر دنیا داشت. تک آهنگ دیگر آلبوم «زمان رو به یاد بیار» در آمریکا به مدت ۸ هفته در میان ۵ جایگاه نخست بود، و در جایگاه سوم جدول ۱۰۰ تک آهنگ برتر قرار گرفت. در ۱۹۹۳، جکسون این آهنگ را در مراسم «جوایز سول ترین» بر روی صندلی چرخدار اجرا نمود، و در توضیح گفت که در تمرینات آسیب دیده در بریتانیا و بخشهای دیگری از اروپا «دنیا را التیام بده»[، پرفروشترین اثر از آلبوم بود. این اثر ۴۵۰٫۰۰۰ کپی در بریتانیا فروخت و در ۱۹۹۲ به مدت پنج هفته در جایگاه دوم جدول قرار گرفت.
جکسون بنیاد دنیا را التیام بده را در ۱۹۹۲ بنیانگذاری کرد. سازمان خیریهای که کودکان بی بضاعت را به ملک جکسون میآورد، تا از پارک تفریحی که جکسون از خرید ملک در آنجا ساخته بود بطور رایگان استفاده کنند. این بنیاد همچنین میلیونها دلار برای کمک به کودکان بیمار و جنگ زده به نقاط مختلف کرهی زمین فرستاد. تور جهانی خطرناک در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۲ آغاز شد، و در ۱۱ نوامبر ۱۹۹۳ خاتمه یافت. جکسون در ۶۷ کنسرت برای ۳٫۶ میلیون نفر برنامه اجرا کرد. تمام درآمد حاصل از این کنسرتها به بنیاد دنیا را التیام بده منتقل، و باعث جمع آوری میلیونها دلار برای کمک به مردم شد. او حق پخش تلویزیونی تور جهانی آلبوم خطرناک خود را در ازای ۲۰ میلیون دلار به HBO فروخت، یک قرارداد رکورد شکن که رکوردش تا به حال پا برجاست.بعد از بیماری و مرگ رایان وایت، جکسون به جلب توجه عموم نسبت به ایدز کمک کرد، بیماری که در آن زمان هنوز جنجال برانگیز بود. او در مراسم آغاز ریاست جمهوری بیل کلینتون بطور علنی تقاضا کرد که بودجه بیشتری برای کمک به بیماران مبتلا به ایدز و تحقیقات مربوط به این بیماری اختصاص داده شود.
در یک بازدید مشهور از آفریقا، جکسون از چند کشور این قاره بازدید به عمل آورد، که گابون و مصر در میان آنها بودند.[اولین توقف او در گابون با استقبال جمعیت ۱۰۰٫۰۰۰ نفری همراه بود، که لباسها و علائم بومی به تن کرده بودند، برخی از آنها علائمی در دست داشتند که معنی میشد: «به خانه خوش آمدی مایکل». در سفرش به ساحل عاج، رئیس قبیله بر سر او تاجی نهاد و او را «سلطان سانی» نامید. سپس او از بزرگان و دولتمردان به زبانهای فرانسوی و انگلیسی تشکر کرد، اسناد رسمی پادشاهی خود را امضا نمود و در حالی که رقصهای رسمی را نظاره میکرد، روی تخت پادشاهی از طلا نشست.
یکی از برترین اجراهای جکسون که به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، در وقت استراحت بین دو نیمهی مسابقهی سوپربول ۲۷ بود. در شروع اجرا، جکسون به روی صحنه پرتاب شد در حالی که آتش بازیها، پشت سرش آرام میگرفتند. از هنگامی که پاهایش به روی سکو رسید، بدون هیچ احساسی «با مشتهای گره کرده مثل یک مجسمهی با شکوه آنجا ماند، یک عینک آفتابی و لباس ارتشی با رنگهای طلایی و سیاه بر تن داشت؛ و در حالی که مردم هلهله میکردند، برای چند دقیقه کاملا بی حرکت ماند. سپس به آرامی عینک آفتابیاش را برداشت، آن را دور انداخت و شروع به خواندن و رقصیدن کرد. روتین او شامل چهار آهنگ «جمع بشید»، «بیلی جین» ، «سیاه یا سفید» و «دنیا را التیام بده» بود. این اولین مسابقهی سوپر بول بود که تعداد تماشاگرانش در زمان نمایش بین دو نیمه رو به افزایش گذاشت، و تنها در آمریکا، ۱۳۵ میلیون نفر به تماشای آن نشستند. پس از آن آلبوم خطرناک جکسون ۹۰ پله در جدول آلبومها صعود کرد.
در سی و پنجمین مراسم سالانهی جوایز گرمی در لوس آنجلس، «جایزهی اسطورهی زنده» به جکسون داده شد. «سیاه یا سفید» نامزد جایزهی بهترین اجرای آوازی و «جمع بشید» در دو رشته نامزد شد، یکی «بهترین اجرای آوازی آر اند بی» و «دیگری بهترین آهنگ آر اند بی».
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:50 AM |
اتهامات سوءاستفاده (۱۹۹۳)
در فوریهی ۱۹۹۳، جکسون دریک مصاحبهی ۹۰ دقیقهای با اپرا وینفری شرکت کرد. اولین مصاحبهی او از سال ۱۹۷۹. هنگامی که از بدرفتاریهای پدرش از او در دوران کودکی صحبت میکرد عضلات چهرهاش منقبض میشد، او باور داشت که بیشتر سالهای دوران کودکیاش را از دست داده، و گفت که در کودکی اغلب از تنهایی میگریست. او شایعات اخیر مبنی بر اینکه او استخوانهای مرد فیل نما را خریده و یا اینکه زیر چتر اکسیژن پرفشار میخوابد را رد نمود. همچنین نظرات مربوط به اینکه او پوستش را سفید کرده را منتفی دانست، و برای اولین بار تصدیق کرد که مبتلا به بیماری برص است. ۹۰ میلیون آمریکایی به تماشای این مصاحبه نشستند، و این برنامه چهارمین برنامهی پر بینندهی غیر ورزشی در تاریخ آمریکا شد. این برنامه بحث و کنجکاوی عمومی ای دربارهی بیماری برص ایجاد کرد، عارضهای که تا آن زمان تقریبا شناخته نشده بود.
آلبوم خطرناک بیش از یک سال بعد از انتشارش، دوباره در میان ۱۰ آلبوم پرفروش جدول موسیقی قرار گرفت. اما در بیست و چهارم اوت سال ۱۹۹۳ و درست در هنگام اجرای تورهای آلبوم خطرناک ، اتفاق غیر منتظرهای رخ داد و مایکل جکسون توسط پسری ۱۳ ساله بنام جوردن چندلر و پدرش ایوان چندلر به سوءاستفادهی جنسی از کودکان متهم شد.یک سال بعد از آشنایی جکسون و جوردن چندلر،آن پسر تحت تاثیر یک آرامبخش مشکوک به نام سدیم آمیتال، به پدرش گفت که جکسون اندام جنسی او را لمس نمودهاست. کمی بعد از آن، صدای ایوان چندلر در یک مکالمهی تلفنی ضبط شد که در در کنار سخنان دیگر میگفت :
اگه این کارو بکنم دوران بزرگ من شروع میشه. ممکن نیست ببازم. هر چی بخوام گیرم مییاد و اونا تا ابد نابودند. این پایان کار مایکله
تیمهای قانونی ایوان چندلر و جکسون وارد کار شدند، سپس ایوان چندلر شروع به چانه زنی کرد تا قضیه را با یک توافق مالی فیصله دهد، اما توفیقی حاصل نشد؛ چندلر بر سر مبلغ چانه میزد، اما جکسون نیز با رد درخواستهای او چند پیشنهاد داد. سپس جردن چندلر به یک روانپزشک و بعدا به پلیس گفت که او و جکسون موقعیتهای بوسیدن ،خود ارضایی و ارضای جنسی با دهان را با هم تجربه کردهاند، او همچنین جزئیات تصویری، از آنچه ادعا میکرد اندام جنسی خوانندهاست را، ترسیم نمود. [۷۳] تحقیقات رسمی شروع شد. مادر جردن چندلر مصر بود که خطایی از طرف جکسون نبودهاست. نورلند تفتیش شد ، بچهها و تعداد زیادی از خویشاوندان، اینکه او بچه باز باشد را مصرانه رد کردند. وضعیت جکسون وقتی بدتر شد که خواهر بزرگترش لاتویا جکسون او را به بچه باز بودن متهم کرد، بیانیهای که لاتویا بعدا پس گرفت. جکسون قبول کرد که در خانهاش از بدن برهنهی او بمدت ۲۵ دقیقه تفتیش به عمل بیاید. این تفتیش به منظور بررسی وجود تطابق دقیق، با تصویر ارائه شده از طرف جردن چندلر انجام شد. دکترها اتفاق نظر داشتند که برخی شباهتهای قوی وجود دارد، اما بطور قطعی شبیه نیست. جکسون بیانیهای پر احساس در بارهی آنچه در جریان بود منتشر کرد، او اعلام بی گناهی نمود و از آنچه به عنوان پوشش غرض ورزانهی رسانهای نام برد انتقاد کرد .دوستان نزدیک جکسون بعدا بیان کردند که او هرگز از احساس حقارت ناشی از تفتیش بدنیاش رهایی نیافت. [۷۴]
جکسون برای مقابله با استرس اتهاماتی که به او وارد شده بود، شروع به استفاده از انواع مسکنها و داروها کرد. تا پاییز ۱۹۹۳، جکسون به این داروها اعتیاد پیدا کرده بود. وضعیت سلامتی جکسون تا حدی به وخامت گذاشت که او ادامه ٔ تور جهانی آلبوم خطرناک خود را کنسل نمود و چند ماهی به یک مرکز درمان اعتیاد رفت. استرس اتهامات باعث شد که جکسون از غذا خوردن دست بردارد، و وزن بسیار زیادی از دست بدهد. بخاطر سلامتی در حال افول او، دوستان و مشاوران قانونی کنترل روند دفاع و اوضاع مالی او را بر عهده گرفتند؛ آنها از او میخواستند که به توافق خارج از دادگاه جواب مثبت دهد، چون باور داشتند که در صورت برگزاری جریان طولانی مدت دادگاهها، جکسون دوام نخواهد آورد. واکنش رسانههای شایعه پرداز به اتهامات مطرح شده، جکسون را در شرایط نامطلوبی قرار داد. کارشکنیهای رسانهها و چگونگی پوشش وقایا توسط آنها، شامل : استفاده از سرتیترهای تحریک آمیز برای جلب خوانندگان و رهگذران (در حالی که خود متن با سرتیتر مطابقت نداشت)، پذیرفتن داستانهای افرادی که برای پول به جکسون تهمت دست داشتن در فعالیتهای مجرمانه میزدند ،استفادهی غرض ورزانه از عکسهای جکسون در بدترین وضعیت ظاهریاش، نبود واقع گرایی و استفاده از سر تیترهایی که به شدت گناهکار بودن جکسون را تلقین میکرد، بود. در اول ژانویه ۱۹۹۴ بعد از اینکه جردن چندلر از همکاری با تحقیقات جنایی پلیس خودداری نمود، جکسون با خانوادهی چندلر و تیم حقوقی آنها به مبلغ ۲۲ میلیون دلار در خارج از دادگاه به توافق رسید.جکسون هرگز دستگیر نشد و پرونده با اعلام این که شواهد کافی در دست نیست بسته شد.
|
SHeRvin |
03-05-2010 03:52 AM |
ازدواج اول (۱۹۹۴)
در ماه مه ۱۹۹۴، جکسون با خواننده و ترانه نویس لیزا ماری پریسلی دختر الویس پرسلی، ازدواج کرد. آنها در سال ۱۹۷۵، در یکی از گردهماییهای فامیلی جکسون ،درهتل و کازینوی بزرگ مترو گلدوین مایر برای اولین بار یکدیگر را ملاقات کردند و در اوایل سال ۱۹۹۳، توسط یک دوست مشترک دوباره با هم مرتبط شدند. آنها هر روز تلفنی با هم صحبت میکردند. وقتی اتهامات سوء استفادهی جنسی از کودکان علنی شد، جکسون به حمایت عاطفی لیزا ماری وابسته شد. او نسبت به سلامتی رو به افول جکسون و اعتیاد او به داروها نگران بود. لیزا ماری توضیح داد که :«من باور داشتم که اون هیچ کار نادرستی انجام نداده و اینکه به اون به ناحق تهمت زدن و بله من کم کم مجذوب اون شدم. میخواستم نجاتش بدم. احساس کردم میتونم این کارو بکنم.» در یک تماس تلفنی که جکسون با لیزا ماری برقرار کرده بود، لیزا او را خیلی هیجان زده، متزلزل و در هپروت توصیف کرد. کمی بعد، او سعی کرد که جکسون را متقاعد کند که اتهامات را خارج از دادگاه حل و به یک مرکز درمان اعتیاد مراجعه کند. نزدیک پاییز ۱۹۹۳، جکسون تلفنی به لیزا ماری پیشنهاد داد، او گفت :"اگه ازت بخوام که با من ازدواج کنی، اینکارو میکنی؟" پرسلی و جکسون به طور خصوصی در جمهوری دومینیکن ازدواج کردند.البته طرفین تا دو ماه ازدواجشان را انکار نمودند. ازدواج از زبان لیزا، «زندگی یه زوج ازدواج کرده... که از نظر جنسی فعاله» بود. در آن زمان، رسانههای شایعه پرداز عنوان کردند که این ازدواج حقهای برای سرپا نگه داشتن چهرهی مردمی جکسون در پرتو اتهامات قبلی سوء استفادهی جنسی است. جکسون و پرسلی کمتر از دوسال بعد از یکدیگر جدا شدند، آنها دلیل جدایی را اختلافات غیر قابل حل اعلام کردند. ولی ارتباطشان دوستانه باقی ماند.
|
اکنون ساعت 04:34 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)