-
موسیقی جهان
(
http://p30city.net/forumdisplay.php?f=60)
SHeRvin |
04-12-2010 12:58 PM |
موسيقي الكترونيك به دنبال تازگي
پيوستن به عرصه جديد موسيقي كه از آن تحت عنوان موسيقي الكترونيك ياد ميشود، شايد در همه جاي دنيا، تعبيري را كه در ايران از آن ميشود، نداشته باشد.
موسيقي الكترونيك در حالي با موسيقي سينته سايزر اشتباه گرفته ميشود كه خود تعريف مستقل و سبك مستقلي دارد. شايد به جرأت بتوان گفت كه صرفا در ايران است كه اين موسيقي با سينته سايزر اشتباه گرفته ميشود ؛ در حالي كه سينته سايزر ابزاري است براي ساخت موسيقي الكترونيك.
مخالفت عدهاي از دستاندركاران موسيقي، با اينگونه موسيقيها در حالي است كه بسياري از مردم به آن روي خوش نشان دادهاند و موزيسينها نيز از اين قاعده مستثني نيستند. كنشها و واكنشهاي متقابل، اختلافنظرها، سليقههاي مختلف و... موجب بروز حواشي بسياري در اين زمينه در ايران شده است. شنيدن مقولهاي اين چنيني از زبان اهل فن جالبتر است.
به وجود آمدن موسيقي الكترونيك كه نوع جديدي از موسيقي است، مرهون ظهور دستگاههاي مدرن و موفق صوتي و ضبط اصوات و ژنراتورهاي صوتي و سازهاي برقي و سيستم راهاندازي الكترونيك سازهاست. در اين نوع موسيقي، آهنگساز اصواتي را به كمك دستگاه مي سازد و در بازشنوي قسمتهايي از آهنگ به كار ميبرد. در واقع خلق آهنگ به وسيله سينته سايزرها، ارگها و گيتارهاي الكترونيكي صورت گرفته است.
با اين تعريف كه از كتاب اطلاعات جامع موسيقي برگرفته شده است، به نظر ميرسد كه تمام كارهاي ساخت و ساز يك قطعه موسيقايي از نواختن كوچكترين ساز گرفته تا تنظيم كلي قطعات، توسط دستگاههاي الكترونيكي انجام ميگيرد و با توجه به اشارهاي كه در پايان تعريف اين سبك موسيقي آمده، خلق آهنگ به وسيله دستگاههاي الكترونيكي است.
پس انسان نميتواند نقش بسزايي در اين امر داشته باشد. اين در حالي است كه رد پاي انسان را در هيچ خلق هنري نميتوان ناديده گرفت. تا اسم موسيقي الكترونيك ميآيد، ناگهان همه توجهها به سمت سينته سايزر مي رود اما موسيقي الكترونيك منحصر به سينته سايزر نيست.
تعاريف نادرست از سينته سايزر
به گفته بهروز صفاريان، آهنگسازي كه بيشتر آهنگهايش را در اين سبك و سياق ميسازد: «سينته ، يكي از ابزاري است كه در موسيقي الكترونيك استفاده ميشود سينته سايزر سبك نيست بلكه ابزار است. در حالي كه الكترونيك، خود، سبكي از موسيقي است. تعاريفي كه امروزه براي اين موسيقي وجود دارد، تعاريف درستي نيست.
سينته سايزر دم و دستگاه ضعيفي كه در مجالس و مهمانيها از آنها استفاده ميشود نيست. آنها يكسري رايانه هاي كوچكند كه با اتصال به كيبوردها مورد استفادههاي دمدستي دارند، نه هيچ چيز ديگر و كيفيت لازم را نسبت به موسيقي سمپل و شبيهسازي شده ندارند.»
آنچه در موسيقي ايران رايج است، استفاده از لوازم الكترونيكي و رايانهاي براي شبيهسازي كردن سازهاي واقعي و آكوستيك جهت كم هزينهتر كردن توليد موسيقي است. با چنين هدفي طبيعي است كه نميشود توقع صداي ساز آكوستيك را در اين موسيقي داشت.
متعصبان امر موسيقي بر اين باورند كه از اين ابزار- كه در جهت ساخت موسيقي الكترونيك قرار است مورد استفاده قرار بگيرد- در جهت اشتباه و در واقع به شكل مصرفي استفاده ميشود. در صورتي كه موسيقي الكترونيك به تعبيري ديگر، سمپل برداشتن از سازهاي واقعي با تكنولوژيهايي است كه ميتوان از رايانه گرفت.
آهنگساز«غريبه» و «دورنگي» و با اشاره به مزيتي كه استفاده از اين ابزار دارد، ميگويد: «در استفاده از اين ابزار محدوديتي وجود ندارد و ميشود به صداهاي جديد رسيد. اما اين دليل نميشود كه وقتي صداي سولونوازي ويلون مورد نياز است، از سمپل استفاده كرد. هيچ سمپلي ارزش ساز آكوستيك را ندارد. تكنوازيها را نميشود با سمپل درآورد. بهتر است موسيقي الكترونيك با قابليتها و فضاهاي به خصوص خودش نواخته شود.»
سمپل، بخشي از موسيقي الكترونيك
از آنجا كه تعاريف متفاوتي در اين رابطه شده است و شناخت قابل توجه اي در مورد موسيقي الكترونيك صورت نگرفته است، برخي معتقدند كه اولين كسي كه كار با رايانه در زمينه موسيقي را به ايران آورد، در واقع اولين الكترونيك كار است. اما به جرأت ميتوان گفت كه صرف استفاده از رايانه در ساخت موسيقي، دليل بر كار كردن در سبك الكترونيك نيست. چه بسا آهنگسازاني كه با رايانه فعاليت موسيقي ميكنند در حالي كه سبكشان سبك الكترونيك نيست. از ميان آنهايي كه از اين سبك در ساخت آثارشان بهره بردهاند ميتوان به احمد پژمان، ناصر شكرايي، فريبرز لاچيني، سعيد شهرام و.. اشاره كرد.
سعيد انصاري آهنگسازي كه بيشتر با اين سبك كار ميكند در اين خصوص، اشاره ميكند به اينكه كار كردن با اين سبك، به دليل پيشرفت تكنولوژي و سهولت است كه باب شده و ميگويد: «موتسارت هم اگر امروز زنده بود، قطعا نتهايش را با رايانه مينوشت و يا از رايانه و سمپل و... در ساخت آثارش استفاده ميكرد. رايانه وسيلهاي است كه ميتواند كارها را سادهتر كند كه در امر آهنگسازي نيز منجر به اين امر شده است.»
او نيز در تعريف اين موسيقي اختلافنظرها را متفاوت دانسته و آنچه را در تعريف خود گنجانده، متفاوت از ديگران ميداند. اما او نيز در تعريفش با صفاريان هم عقيده است. او سمپل را بخشي از موسيقي الكترونيك ميداند، اما عمر آن را بسيار طولانيتر از آنچه كه هست ميداند.
او با اشاره به مجزا بودن موسيقي الكترونيكي از رايانه اي ميگويد: «الكترونيك سبكي از موسيقي است، در صورتي كه رايانه ، ابزاري است كه ميشود با آن كار موسيقي كرد. موسيقي رايانهاي تركيب غلطي است وقتي در جايگاه «سبك» استفاده شود.»
با توجه به گفته آهنگساز «پس از باران» آهنگسازاني بودند كه خاستگاه و انگيزهشان براي ساختن موسيقي به سبك الكترونيك، ايجاد نوآوري و صداهاي جديد بود و ميخواستند موسيقي بسازند كه با سازهاي متعارف اجرا نشده باشد. تجربه الكترونيك شايد به قبل از دهه 70 ميلادي برسد.
انصاري اضافه ميكند: «در عين حال كساني هم بودند كه با موسيقي الكترونيك، به شكل تجربي كار كردند و براي اولين بار از رايانه استفاده كردند. البته نه به عنوان وسيلهاي كه به شكل امروزي در ساخت موسيقي استفاده ميشود بلكه از رايانه به عنوان ابزاري محاسبهگر استفاده كردند. شايد موسيقي بسياري از اينها را نشنيده باشيم ولي كسان ديگري كه با الكترونيك شروع به كار قبل از Midi كردند كلاوس، شولتز و... بودند. در واقع اينها معروفترين بدعتگذاران اين سبكاند.»
تولد الكتريسته ظهور موسيقي الكترونيك
«بحث الكترونيك بحث جديدي نيست. تمناي به روز شدن در موسيقي هميشه به اشكال مختلف وجود داشته است كه به صورت تغيير شكل سازها، تغيير و تحول در ساخت و سازشان و حتي مواد سازندهشان تا تحول در اركستر و ملودي و... بروز كرده است.»
فردين خلعتبري با بيان اين موضوع، استدعاي آهنگساز براي رسيدن به ساختار صوتي جديد را بيتاثير نميداند و حتي بحث تكنولوژي را پيش كشيده و ميگويد:« با آمدن جريان الكتريسته و نتيجهاي كه از ايجاد فركانس به وسيله بلندگو حاصل ميشود، ريشه موسيقي جديد پا ميگيرد و با همان تمناي نوگرايي است كه شاخهاي به نام الكترونيك به وجود ميآيد. سازها شكل جديد به خود گرفته و صداهاي جديدتري ايجاد ميكنند.»
پديد آمدن سازهايي چون گيتار الكترونيك و يا تبديل ارگهاي بادي به برقي و... در همين راستا شكل ميگيرد و در واقع عصر جديدي در موسيقي ايجاد ميشود.
اين آهنگساز و تنظيمكننده، به دستگاههايي كه منجر به تجزيه و تركيب صداها شده اشاره كرده و از آنها تحت عنوان سينته سايزر نام ميبرد و ادامه ميدهد: « سينته سايزر با امواجي كه به وجود ميآورد، جريان جديدي در موج صدا ايجاد ميكند و چون تنوع در اين صورت زياد ميشود، گرايش به اين سمت و سو بيشتر ميشود. جريان جديد موسيقي الكترونيك به دنبال همان جريان الكتريكي شدن سازهاست. اين دستگاهها صداهايي ايجاد ميكنند كه نو بوده و در جريان موسيقي آكوستيك وجود نداشتهاند.»
به گفته بهروز صفاريان، بهتر است موسيقي الكترونيك با قابليتها و فضاهاي خودش نواخته شود. اين آهنگساز با بيان اين موضوع ادامه ميدهد: «استفاده از اين موسيقي نياز به علم دارد. كسي كه در اين زمينه كار ميكند بايد ساز را بشناسد و با محدودههاي آن آشنا باشد. در غير اين صورت راه را اشتباه رفته است.»
اما در واقع نه تنها شناخت دقيقي از اين موسيقي نيست بلكه به دلايل بسياري به جهت همين گرايش جامعه به سمت آن، استفاده زيادي از آن ميشود. كم هزينه بودن يكي از اين دلايل است كه در كنار پيشبرد سريع موسيقي توسط شبيهسازي و سمپلبرداري از سازهاي واقعي بخشي از موسيقي رايانه اي كه به استوديو پرو د اكشن برميگردد ر ا دامن ميزند. در مقابل، موسيقي الكترونيك است كه با تفاوت عمدهاي كه با اين موسيقي سمپل دارد، منجر به رقابت ميشود.
هر موسيقي رايانه اي، الكترونيك نيست
صفاريان به نكته خوبي در اين باره اشاره ميكند. او ميگويد: «قرار نيست هر چه از رايانه پخش شود، به موسيقي الكترونيك، تعبير شود. در دنيا براي ساخت موسيقي، از رايانه استفاده ميشود، حتي در ساخت سمفونيهاي بزرگ اما نميشود گفت حتما از سمپل استفاده كردهاند. چيدمان، ساخت و نيز طرز ساختار آن با ساخت يك موسيقي آكوستيك كاملا متفاوت است. موسيقي الكترونيك در مراحل مختلف و به كمك ابزارهاي مختلف ساخته ميشود.»
فردين خلعتبري با اشاره به تخصصي بودن اين نوع موسيقي محدوديتهاي اين موسيقي را برميشمرد كه از مهمترين آنها ميتوان به اين موضوع اشاره كرد كه اركسترها از هم متمايز نميشوند و همه صداها عين هم ميشوند.
او هم به داشتن علم در اين زمينه معتقد است و متذكر ميشود: «كساني با سمپل، خوب كار ميكنند كه موسيقي كلاسيك و نيز اركستر را خوب بشناسند. هدف من از استفاده از سمپل بيشتر، حجمدهي خوب است حجمي كه در استوديو و حتي در برداشتهاي مختلف نيز امكانش نيست، مگر اركسترهاي بزرگ كه در اين صورت نياز به بودجه بسيار و نيز استوديوهاي خيلي مجهز است.»
خلعتبري نيز استفاده درست از سمپل را سختتر از موسيقي آكوستيك ميداند و به علم و شناخت اعتقاد دارد تا نتيجه خوب عايد شود.
تجربه سبكهاي مختلف با الكترونيك
وقتي با استفاده از اين ابزار ميشود در هر سبك ممكن، موسيقي ساخت ديگر نيازي به آكوستيك، حس نميشود. هر چند به گفته آهنگسازي چون سعيد انصاري تمامي پارامترها بايد باشند كه يك موسيقي خوب شنيده شود چرا كه ميشود يك ايده بسيار عالي موسيقايي را به بدترين وجه ممكن اجرا كرد و برعكس! موسيقي از ايدهاي كه به ذهن آهنگساز ميرسد تا فركانسهاي صوتي كه به گوش شنونده ميرسد راههاي زيادي را طي ميكند. اين استفاده صحيح از ابزار است كه ميتواند به خلق يك اثر خوب منجر شود.
با توجه به اين كه روز به روز آهنگسازان به سمت استفاده از رايانه مي روند نياز است كه علم و آگاهي اين افراد هم افزايش پيدا كند. به همين جهت برگزاري سمينار و كارگاه هاي آموزشي مي تواند هنرمندان و فعالان اين عرصه را ياري دهد.
|
اکنون ساعت 01:40 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)