-
موسیقی جهان
(
http://p30city.net/forumdisplay.php?f=60)
SHeRvin |
12-09-2010 03:14 PM |
نگاهی به موسیقی قاره آفريقا
نگاهی به موسیقی قاره آفريقا
http://www.harmonytalk.com/wp-conten...kjlgf-1901.jpg
هنر یا نیایش؟
موسیقی راز غریبی است؛ امروز آن را تنها یک هنر میدانیم در حالی که در زمان باستان در بسیاری از نقاط جهان خود زندگی بوده است. در آن دوران موسیقی بخش مجزایی از زندگی مردم نبود که بتوان آن را به سادگی حذف کرد و نادیده گرفت. البته هنوز هم شاهد ردپاهایی از این میراث گذشته در خطههایی از دنیا هستیم: موسیقی برای بومیان استرلیا و آفریقاییها هنوز هم مفهمومی فراتر از هنر دارد.
موسیقی در جامعهی آفریقا نقش بسیار مهمی دارد و درست از لحظه تولد، یکی از حیاتیترین جنبههای زندگی یک آفریقایی را تشکیل میدهد. کودکان آفریقایی از خردسالی، نقش مؤثر و مهمی را در موسیقی به عهده میگیرند و در سن سه یا چهار سالگی، ساز میسازند. بازیهای موسیقایی که توسط کودکان آفریقایی اجرا میشوند، آنها را برای شرکت در فعالیتهای دورهی بزرگسالی از جمله ماهیگیری، شکار، کشاورزی، آسیابگردانی، حضور در مراسم عروسی تشییع و رقص آماده میسازند.
در آفریقا بین انسان و هنر، پیوند عمیقی وجود دارد. هنر در آفریقا، بالاترین نقش را در برقراری ارتباط بین انسانها ایفا میکند. شاید به همین دلیل است که در بعضی از زبانهای آفریقای سیاه، برای تعریف موسیقی، فعل دقیقی وجود ندارد. این هنر به قدری در انسان آفریقایی نهادینه و موروثی است که شاید ضرورتی برای نامگذاری آن وجود نداشته است.
طبل در جامعهی آفریقایی به قدری مهم است که گاهی آن را با یک مرد برابر میگیرند، از همین رو زنان باید همان احترامی را که به طور سنتی برای مردشان قائل میشوند، برای طبل هم قائل شوند.
موسیقی آفریقایی عموماً با هنر دیگری چون شعر یا رقص درآمیخته و به صورت مهمترین عنصر بیانی روحیه و احساسات سیاهان درآمده است. موسیقی در نقاط مختلف آفریقا جنبههای گوناگونی دارد: مردم بخشی از کشورهای آفریقایی ذاتا موسیقیدان هستند، چون در این کشورها موسیقی عنصری پویا و نیروی پیشبرنده حیات اجتماعی است.
اما در نقاط دیگری از این قاره، موسیقی کم و بیش شغلی نیمه حرفهای است که همه کس نمیتواند آن را خلق و اجرا کند و باید گروههایی در این زمینه، فعالیت کنند. این گروهها نیمی از سال را به موسیقی میپردازند و معاش خود را از این طریق به دست میآورند و نیم دیگر سال را به کار دیگری میپردازند.
در زمینه اجرای موسیقی در این قاره محدودیتهایی هم وجود دارد: در بسیاری از جوامع آفریقایی، حق نواختن بعضی از سازها یا شرکت در مراسم آیینی به همه کس داده نمیشود و در انحصار موسیقیدانهای حرفهای است. این افراد منحصراً از طریق هنرشان ارتزاق میکنند و به خانوادهها یا طبقات اجتماعی خاصی تعلق دارند. در خیلی از موارد هم به زنان اجازهی اجرای موسیقی داده نمیشود.
|
SHeRvin |
12-09-2010 03:15 PM |
نگاهی به موسیقی قاره آفريقا قسمت دوم
نگاهی به موسیقی قاره آفريقا قسمت دوم
شاید بسیاری از انواع موسیقی آفریقایی برای ما قابل درک و یا حتی خوشآهنگ نباشد. البته جای تعجب نیست، زیرا هدف تولیدکنندگان آن هم خلق زیبایی نبوده است. موسیقیدانهای سنتی آفریقا برای لذت بردن، صداها را با یکدیگر ترکیب نمیکنند. هدف آنها بیان همهی جنبههای زندگی از طریق عنصر صداست.
آنها از طریق موسیقی، منحصراً طبیعت را تقلید نمیکنند، بلکه با به کارگیری صداهای طبیعی، از جمله زبان گفتاری، طبیعت را بازسازی و آن را به موسیقی تبدیل میکنند. شاید ظاهراً این موسیقی یکنواخت به نظر برسد، ولی هر صدایی معنی ویژهی خود را دارد. برای اینکه بتوان معنای موسیقی آفریقایی را درک کرد، باید به بررسی آن در متن زندگی آفریقایی پرداخت.
موسیقی در جوامع سنتی غالباً کاری به برآوردن نیازهای زندگی مدرن ندارد. به عبارت دیگر، در دنیای مدرن، رقابت فوقالعاده بالاست و موسیقی به عنوان یک حرفه، نمیتواند فرصت چندانی را برای اهل موسیقی فراهم آورد. در بعضی از جوامع، اصولاً موسیقی، شغل تلقی نمیشود و به همین دلیل، دچار محدودیتهای بیشتری هم میشود.
با توجه به وضعیت دنیای معاصر، موسیقی سنتی در تمام دنیا رو به زوال است، مگر اینکه آینده موسیقیدانها تضمین شود. این مسئله، بهویژه در موسیقی آفریقا که در آن موسیقی شکل مکتوب ندارد و سینه به سینه منتقل میشود، به شکل بارزتری مشاهده میگردد. این سخن بدین معنی نیست که موسیقی سنتی آفریقا را باید از تأثیر موسیقیهای کشورهای دیگر حفظ کرد. هنرمندان اصیل با اختلاط با فرهنگهای دیگر، میتوانند هنر متعالیتر، غنیتر و گستردهتری را ارائه کنند.
سازها و سبکها:
سازهایی که در اغلب کشورهای آفریقایی وجود دارند، بسیار شبیه سازهای سایر کشورها هستند در هر حال، فرهنگ هر کشور و ناحیهای، بر شکل و نحوهی نواختن سازها تأثیر میگذارد. برای مثال در مناطق جنگلی آفریقای غربی، طبل بیشتر از مناطق بیدرخت ساوانا در آفریقای جنوبی محبوبیت دارد. سازهای موسیقایی، پیوند نزدیک بین مجسمهسازی و موسیقی را نشان میدهند.
در موسیقی سراسر این قارهی بزرگ، همگونی خاصی احساس میشود، ولی البته تفاوتهای بین موسیقیهای نواحی و قبایل هم، آشکار است. فرهنگهای نگرو(Negro) در جنوب صحرا، تبادل موسیقایی زنده و پویایی با ساکنان بخش شمالی آفریقا دارند. همچنین نواحی وسیعی از آفریقا، دارای فرهنگهای مرزی است که ترکیبی از فرهنگ نگرو و جوامع آفریقایی شمال است.
بخش اعظم موسیقی آفریقا مبتنی بر کلام است و لذا پیوند بین زبان و موسیقی، چنان عمیق و دیرینه است که میتوان از کلام به عنوان سازی موسیقایی استفاده کرد. ازآنجاکه موسیقی آفریقا بیان جنبههای گوناگون زندگی و سرشار از حس است، فرهنگهای مختلف با سبکهای موسیقایی گوناگون میتوانند روی موسیقی تأثیرات بسیار مهمی بگذارند.
در شرق آفریقا، فرهنگها پیچیده هستند و حول گلهداری دور میزنند. منطقه خوئی- سان(Khoi – San) در جنوب آفریقا، فرهنگ سادهای دارد که منحصراً مبتنی بر نمادهای گردآوری غذاست. مردم سواحل شمال غربی گله ندارند و به خاطر ساختار سیاسی پیچیدهای که در اثر حاکمیت اروپاییها پیدا کردهاند، بیشتر به نظامهای پادشاهی قدرتمند متکی بودهاند.
سواحل غربی آفریقا، یعنی سرزمین بین سرزمین خوئی- سان و بخش شمال غربی، فرهنگی متشکل از شرق آفریقا و شمال غربی آفریقا دارند. تعدادی از قبایل پیگمی (Pygmy) هنوز در انزوای نسبی و در جنگلها زندگی میکنند، اما بخش شمالی قاره تا حد زیادی تحتتأثیر فرهنگی موسیقایی اسلامی است.
|
SHeRvin |
12-09-2010 03:17 PM |
نگاهی به موسیقی قاره آفريقا (iii)
نگاهی به موسیقی قاره آفريقا (III)
موسیقی و رقص
موسیقی آفریقا یکی از پویاترین اشکال هنری است. مصر طی مدتی طولانی کانون فرهنگی جهان عرب بودهاست، درحالی که تجدید خاطرهی نواختهای مناطق پایین صحرا به ویژه در غرب آفریقا، از طریق تجارت برده اطلسی به رقص سامبا، آهنگهای بلوز، جاز، رگا، موسیقی رپ، و بزن و بکوب نوین منتقل شد.
موسیقی نوین این قاره شامل آوازخوانیهای گروهی پیچیده از آفریقای جنوبی و نواختهای رقص از موسیقی رقص سوکوس میشود که بیشتر در آن موسیقی جمهوری دموکراتیک کنگو رایج بودهاست. تحقیقات اخیر عبارتند از پیدایش موسیقی هیپ- هاپ آفریقایی به ویژه شکلی از نوع درآمیخته سنگالی آن با امبلاکس و کوایتو، که یک گونهی موسیقی خانگی در آفریقای جنوبی میباشد.
موسیقی آفریکاآن نیز که در جنوب آفریقا وجود دارد، وجودی مطابق با سلیقه شخصی دارد که عمدتاً با موسیقی سنتی(موسیقی بوئر) ترکیب میشود، در حالی که جوامع جدیدتر مهاجر موسیقی خانگی خود را به این قاره عرضه میکنند. سنتهای بومی موسیقی و رقص آفریقا از طریق سنتهای شفاهی حفظ میشوند و آنها از سبکهای موسیقی و رقص آفریقای شمالی و جنوبی متمایز میشوند. اثرات عربها در موسیقی و رقص آفریقای شمالی و نیز اثرات غربی در اثر استعمار در آفریقای جنوبی، مشهود میباشند.
بسیاری از زبانهای آفریقایی زبانهای طنیندار هستند که در آن سطح نواخت(صدا) معنی سخن را تعیین میکند. این مسئله همچنین در ملودیها و نواختهای موسیقی آفریقایی یافت میشود. گروهی از ابزار موسیقی که در آنها استفاده میشوند، عبارتند از طبلها(بیشتر از همه استفاده میشود)، ابزار زنگی، کمان موسیقی، عود، نیلبک و سرنا.
رقصهای آفریقایی حالت مهمی از برقراری ارتباط هستند و رقاصان در آن از اداهای ظاهری، نقابها، لباسهای مرسوم، نقاشی روی بدن و تعدادی از ابزار دیداری استفاده میکنند. با شهرنشینی و نوین سازی، رقص و موسیقی جدید آفریقایی آثاری را از خود عرضه میکند که مشابه چندی از فرهنگهای دیگر است.
موسیقی آفریقای جنوبی
داستان موسیقی آفریقای جنوبی داستان عجیبی است. از همان روزهای اولیه تا به امروز این موسیقی بیانگر ایدههای افراد این خطه و فرمهایی است که از نقاط مختلف به اینجا وارد شده اند. ادغام ایندو، ترکیب جدید و جالبی را ساخته که مطابق با ذائقه افراد این کشور است.
موسیقی آوازی کهنترین سنت موسیقایی آفریقای جنوبی است. این موسیقی به همراه رقص یا دیگر مراسم اجتماعی بوده است.
در عصر دوچها در قرن هفدهم، افراد قبیلهها و بردههایی که از شرق وارد میشدند خود را با موسیقی و تفکر غربی وفق دادند.
برای مثال خویخوی، شکل تکامل یافته رامکیه، یک گیتار با 3 یا 4 سیم است؛ این ساز در اصل به بردههای مالابر تعلق داشته و از آن برای نواختن آثار فولک موسیقی غربی و خوی استفاده میشد.
مموخورونگ یک ویلون تک سیم بود که خویها، آن را در مراسم خاص و رقصهایشان مینواختند و به سرعت فرهنگ جهانی را در خود جذب کرد.
ارکستر بردهها، موسیقی غربی اجرا میکردند و موسیقیدانهای دورگه، کمکم در تمام این منطقه پراکنده شدند و روی رقص و دیگر انواع موسیقی آفریقا تاثیر زیادی گذاشتند، سنتی که تا سلطه بریتانیا در 1806 هم ادامه یافت.
پس از آن افراد با نژادهای مختلف به سبک مارش ارتش انگلیس در خیابانها راهپیمایی و اجرای موسیقی میکردند؛ این روش تا دهه 20 قرن نوزدهم ادامه یافت. این سنت را در دهه 80 همین قرن در برنامههای آوازهخوانان دورهگرد اجرا میشد و امروز هم به صورت کارناوالهای بزرگ در نیویورک برگزار میگردد.
مبلغان مذهبی هم در سالهای بعد نفوذ بسیار زیادی بر زندگی مردم این کشور گذاشتند و در نتیجه تاثیر عمیقی در تغییر سبک موسیقی آفریقای جنوبی داشتند. در اواخر قرن نوزدهم، آهنگسازان اولیه آفریقای جنوبی مانند جان ناکس باکو، سرودهایی مذهبی خلق کردند که برپایه سنتهای کلیسایی بود.
در 1897، انوش سانتونگا، سرود مذهبی Nkosi Sikelel' iAfrika (خدا آفریقا را بیامرزد) را ساخت که بعدها لیبرالها از آن استفاده کردند و در نهایت به سرود ملی دموکراتهای آفریقای جنوبی تبدیل شد.
تاثیر مبلغان مذهبی، بیشتر از تاثیر بعدی روحانیون آمریکایی، سردمدار نهضتی بر پایه انجیل بود که هنوز هم در آفریقای جنوبی بسیار قوی است.گرویدن به سنتهای کلیسا در آفریقا بسیار زیاد است به طوری که این سنتها حتی روی موسیقی پاپ این منطقه هم تاثیر گذاشته است. برای مثال ردپای این موسیقی را میتوانیم در آثار ربکا مالوپ، خواننده پاپ، آفریقای جنوبی به وضوح دید.
انجیل،در ژانرهای مختلف، یکی از چیزهایی است که در آفریقای جنوبی امروز بیشترین طرفدار را دارد؛ علاقه زیاد مردم به این سبک از هنر، فرصتها و تواناییهای زیادی به آنها میدهد.
تاکید مبلغان مذهبی بر موسیقی کر و ترکیب آن با سنتهای موسیقی آوازی آفریقای جنوبی و پذیرفتن المانهای دیگر، موسیقی آنها را تبدیل به چیزی مانند کاپلا میکند، که ترکیبی از سبک موسیقی مذهبی و هارمونی موسیقی محلی بود.
مجله هنر و موسیقی
|
اکنون ساعت 04:41 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)