![]() |
Emily Dickinson - گزیده اشعار امیلی دیکنسون
especially for her :) http://151.0.img98.net/out.php/i3430...esca8p4zh5.jpg of God we ask one favor that we may be forgiven for that, he is presumed to know the crime, from us, is hidden, immured the whole of life within a magic prison we reprimand the happiness that too competes with heaven. از خدا خواهشی داریم: که برای خطاهای پنهانمان که او میداند، ما را ببخشد. آنچه که تمام عمر ما را در زندان جادویی، محصور میکند. . . و لذت هایی را که با بهشت رقابت میکنند، توبیخ میکنیم.... http://www.biographyonline.net/emily...0Dickinson.JPG |
اشعار امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
شعار امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
http://edl.byu.edu/images/emilypoem_original.jpg I am nobody! who are you? are you nobody, too? then there's a pair of us, don't tell? they'd banish us, you know. من کسی نیستم! تو کیستی؟ آیا تو هم کسی نیستی؟ پس ما جفت یکدیگریم ! به کسی چیزی نگو ! شاید برملایمان کنند، می فهمی که ..... ؟ How dreary to be somebody ! how public, like a frog to tell your name, the livelong day to an admiring bog ! کسی بودن چقدر ترسناک است! چه تکرار بی شرمانه ایست، که همچون قورباغه ای در تمام روز نام خود را به لجن زاری که تو را میستاید، بگویی! |
اشعار امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
اشعار امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
http://hirsutehistory.com/img300/emily_dickinson.png he fumbles at your spirit as players at the keys before they drop full music on he stuns you by degrees او بر روح تو دست میکشد چنان نوازندگانی پیش از نواختن قظعه کامل موسیقی بر کلیدهای پیانو با صداهای زیر و بم تو را گیج میکند prepares your brittle substance for the ethereal blow by fainter hammers, further heard, then nearer, then so slow و روح نحیفت را برای پرواز اثیری آماده میسازد با ضرباتی فروتر که فراتر شنیده میشوند و سپس نزدیکتر و پس از آن به آهستگی، your breath has time to straighten your brain to bubble cool deals one imperial thunderbolt that scalps your nak ed soul نفست فرصتی می یابد، تا آرام گیرد و ذهنت، تا به خنکای خروش برسد، رعد و برقی عظیم اتفاق می افتد تا روح بی پیرایه تو را عاری سازد. when winds take forests in their paws the universe, is still آنگاه که بادها جنگ ها را به چنگ می آورند دنیا هنوز آرام است . . . |
اشعار امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
|
اشعار امیلی دیکنسون - اشعار زیبا و کلمات قصار - Emily Dickinson
اشعار امیلی دیکنسون - اشعار زیبا و کلمات قصار - Emily Dickinson
|
اشعار امیلی دیکنسون - اشعار زیبای امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
اشعار امیلی دیکنسون - اشعار زیبای امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
http://globko.com/wp-content/uploads...es-300x225.jpg i had no time to hate, because the grave would hinder me and life was not so ample i could finish enmity زمانی برای تنفر نداشتم چر که مردن مرا از آن باز میداشت و فرصت زندگی آنقدر کافی نیست که بتوان دشمنی را تمام کرد nor had i time to love, but since some industry must be, the little toil of love, i thought was large enough for me فرصتی نیز برای عشق ورزیدن نداشتم اما از آنجا که باید هنری پیشه کرد، گمان کردم به دوش کشیدن بار عشقی کوچک به اندازه کافی، بزرگ هست . . . |
اشعار امیلی دیکنسون - Emily Dickenson
اشعار امیلی دیکنسون - اشعار زیبای امیلی دیکنسون - Emily Dickinson
Hope .is the thing with feathers that perches in the soul and sings the tune without the words and never stops at all [/CENTER] |
اکنون ساعت 07:58 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)