پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   زبان ادب و فرهنگ کردی (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=150)
-   -   شیرکو بی‌کس درگذشت (http://p30city.net/showthread.php?t=39528)

behnam5555 08-04-2013 11:07 PM

شیرکو بی‌کس درگذشت
 

شیرکو بی‌کس درگذشت

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...Q145ZzYx9soFVg



ماموستا شیرکو بی‌کس از شاعران بزرگ کرد که به عنوان «امپراتور شعر دنیا» لقب داشت، ساعاتی پیش در سن 71 سالگی درگذشت.

به گزارش فارس، شیرکو بی‌کس از شاعران برجسته کردستان عراق که در سال 1319 در شهر سلیمانیه به دنیا آمد. در سال 1968 نخستین مجموعه شعر خود را به نام مهتاب شعر به چاپ رسانید.

او جزو شاعران نسل دوم کردستان عراق و از هم نسلان عبدالله په‌شیو، لطیف هلمت و رفیق صابر است.

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...F7te30YU1IPNsw



شیرکو بی‌کس پر کار و خستگی ناپذیر که بیشتر به مفهوم ادبی جهانی در اذهان اهل فن جایی گرفته است و با آنکه در نقد، داستان و ترجمه توانای‌هایی در خور و شایسته بود، اما کار شعر، سرنوشت محوری قلم او را رقم می‌زد.

ماموستا شیرکو بی‌کس سال‌ها از راه ادبیات و سرودن شعر به مبارزه علیه رژیم فاسد و اشغالگر بعثی صدام حسین اشاره کرد.

سختکوشی و پیگیری این شاعر جهانی در سیطره فرهنگ، ادبیات و شعر کوردی به او شخصیتی غول آسا و عاصی بخشیده است. شاعر چیره دست فارس زبان روزگارمان سیدعلی صالحی سال‌ها پیش شیرکو بی‌کس را امپراتور شعر دنیا نامیده است.

آثار شیرکو غنی و بسیارند، در سال 1968 میلادی نخستین مجموعه‌ شعر وی با عنوان «درخشندگی شعر» منتشر شد و صاحب آثاری چون آئینه‌های کوچک، بامداد، من عطشم را با آتش فرو می‌نشانم، کاوه‌ آهنگر، سپیده دم، پیرمرد و دریا، دو سرود کوهی، رودخانه‌ها، عقاب، کجاوه گریه‌ها، صلیب و مار و روزشمار شاعر و مجموعه مقالات، ترجمه‌ها و غیره است.

شیرکو بی‌کس در سال 88-1987 میلادی از دست «انگوار کارلسن» نخست وزیر سوئد جایزه جهانی «توخولسکی» مدال افتخار در ادبیات را دریافت کرد و همچنین در فلورانس ایتالیا، بزرگترین انجمن مدنی به او لقب «همشهری» داده است.

اشعار شیرکو تاکنون به زبان‌های آلمانی، فرانسه، ایتالیایی، سوئدی، نروژی، عربی، فارسی و غیره ترجمه شده است و بعضی از اشعار او انتخاب شده و در کتاب‌های درسی چند کشور برای تدریس گنجانده شده است.

روحش شاد

زندگی نامه شیرکو بیکه س

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...gSrzd5FGvsoIIr


شعر کردی با وجود محاصره‌ی فرهنگی، هرگز هویت ملی خود را از دست نداده و شاعران کرد بخاطر تشخیص امتیاز انسانی و مسیر متعهد خود، هرگز تسلیم تخیل بی بار و پروسه زیبایی کلام نمی‌شود. آنچه خط همبستگی زبان و جان خلاق این شاعران را به وجود می‌آورد، زبان مشترک آنها از یک حلقوم خونین است.

یکی از عمده عواملی که تاکنون سبب حفظ و حراست فرهنگ ملت کرد شده است همین همسویی اندیشه‌ی قومی است. شاعران کرد به آن نکته فروزش و فراگیر اندوه و شادمانی مشترک انسانی رسیده‌اند و زبانشان ... همبسته‌ی بغض‌ها و بیم‌ها و دردها و عشق‌ها و عاشقانه‌های آدمی را در بر می گیرد.


شاعرانی که رسوب، فرهنگ، دردها و ناعدالتیها و ادبیات این ملت را به گوش دنیا رسانده و خود نیز جهانی شده اند . یکی از این شاعران جهانی و معاصر کرد استاد شیرکو بی‌کس می باشد.

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...qHXH8t9UxRD7Fg


شیرکو بیکه س از شاعران برجسته ی کردستان عراق که در سال ۱۹۴۰ میلادی در شهر سلیمانیه به دنیا آمد . در سال ۱۹۶۸ اولین مجموعه شعر خود را به نام ) مهتاب شعر( به چاپ رسانید .او جزو شاعران نسل دوم کردستان عراق و از هم نسلان عبدالله په شیو ،لطیف هلمت و رفیق صابر است. شیرکو بی‌کس فرزند «فایق بی‌کس» که پدرش یکی از شاعران بزرگ و ملی کرد می باشد. شیرکو بیکس‌ در سال 1940 میلادی (1319) شمسی در شهر سلیمانیه به دنیا آمد و در دامن مادری فرهنگ دوست و پدری دانا بزرگ شد.


سخت کوشی و پیگیری این شاعر جهانی در سیطره فرهنگ، ادبیات و شعر کوردی ، به او شخصیتی غول آسا و عاصی بخشیده است. شاعر چیره دست فارس زبان روزگارمان سید علی صالحی سالها پیش شیرکو بی‌کس را امپراتور شعر دنیا نامیده است .

شیرکو بی‌کس در جامعه فرهنگی کورد، هم وزن احمد شاملو در پهنای ادبیات معاصر فارس می باشد. آثار شیرکو غنی و بسیارند، در سال 1968 میلادی اولین مجموعه‌ی شعر وی با عنوان «درخشندگی شعر» منتشر شد و صاحب آثاری چون: آئینه‌های کوچک «شعر» ، بامداد «شعر»، من عطشم را با آتش فرو می نشانم «شعر»، کاوه‌ی آهنگر «نمایشنامه منظوم»، سپیده دم «شعر»، پیرمرد و دریا «همینگوی – ترجمه»، دو سرود کوهی «شعر»، رودخانه‌ها «مجموعه داستان»، عقاب «شعر»، کجاوه گریه‌ها«شعر»، صلیب و مار و روزشمار شاعر «شعر بلند» و... مجموعه مقالات ، ترجمه‌ها و ... می باشد. شیرکو بی‌کس در سال 88-1987 میلادی از دست «انگوار کارلسن» نخست وزیر سوئد جایزه جهانی «توخولسکی» مدال افتخار در ادبیات را دریافت کرد و همچنین در فلورانس ایتالیا، بزرگترین انجمن مدنی به او لقب «همشهری» داده است.

اشعار شیرکو تاکنون به زبانهای آلمانی، فرانسه، ایتالیایی، سوئدی، نروژی، عربی، فارسی و... ترجمه شده است و بعضی از اشعار او انتخاب شده و در کتابهای درسی چند کشور برای تدریس گنجانده شده است.

شیرکو بی‌کس بی‌شک مانند حلقه‌ای گره خورده در زنجیره‌ی خدایگان تاریخ ادبیات دنیا چفت شده است، خدایگانی مانند: لورکا، محمود درویش، نرودا، ریتسوس، داستایوسکی، شاملو، جبران خلیل و... که چنان بتی ستودنی در معابر استوره‌ای ملل دنیا جاودانه خواهند ماند.

او بعد از استاد عبدالله گوران، یکی از شارحان و معماران پیشرو شعر آزاد کوردی است. شیرکو بی‌کس پر کار و خستگی ناپذیر که بیشتر به مفهوم ادبی جهانی در اذهان اهل فن جایی گرفته است و با آنکه در نقد ، داستان و ترجمه تواناییهایی در خور و شایسته می باشد، اما کار شعر ، سرنوشت محوری قلم او را رقم می زند . استاد شیرکو بی‌کس هر چند وابستگی به احزاب و گروههای فعال سیاسی کورد را داشت اما از راه ادبیات و سرودن شعر به مبارزه علیه ظلم و زور روا شده به ملت کورد پرداخت و سالها در این زمینه به فعالیت پرداخت که می توان به مبارزات او در این مهم بر علیه رژیم فاسد و اشغالگر بعثی صدام حسین و سرودن شعر برای شخصیتهای مبارز کورد و شهیدان این راه اشاره کرد.


ماهین 08-04-2013 11:44 PM

درود

داشتم در دنیای مجازی میگشتم که این خبر رو دیدم :

"ماموستا شیرکو بی کس" از شاعران بزرگ کرد که به عنوان «امپراتور شعر دنیا» لقب داشت، ساعاتی پیش در سن 71 سالگی درگذشت.

من الان خیلی غمگینم ... با شعراشون خیلی اشنا نیستم اماچند ترجمه از شاملوی بزرگ که از اشعار ایشون بود رو خوندم و چقدر متاثر شدم ...
نبود هر هنرمندی فاجعست ... با این که نمی شه براش کاری کرد اما دلم می خواد تا همیشه باشند ...


ماهین 08-04-2013 11:56 PM

شاید دیگر پس از این
قلمم را بسپارم به دست «باد»
او به جای من شعر بگوید
شاید دیگر پس از این
تنها «باد»
نشانی
برف و
باران و
شعله‌ی
عشق تازه‌ام را بداند.


شیرکو بی‌کس | شاعر بزرگ و نامی و نوپرداز کُرد



کارگر سایت 08-05-2013 12:50 PM

شيركو بيكس درگذشت
 
شيركو بيكس درگذشت


بايد تسليت گفت ...ايشون چهره اي جهاني و شاعري بسيار بزرگ و توانا بودند ....


http://i50.tinypic.com/2eq3vcz.jpg



شیرکو بیکس با صدای شاملو






برگردان اشعاری چند از «شیرکو بی کس» (از سايت خودمون )

درباره شيرکو بيکس شاعر معاصر و نامدار کرد (از سايت خودمون )

http://www.banifilm.ir/Content/1392/...1384231011.jpg

کارگر سایت 08-05-2013 01:55 PM

درگذشت شاعر بزرگ کرد؛ 'بعد از مرگم موسیقی بنوازید'
 
درگذشت شاعر بزرگ کرد؛ 'بعد از مرگم موسیقی بنوازید'




شیرکو بی‌کس، پرآوازه‌ترین شاعر معاصر کرد روز یکشبه ۱۳ مرداد ماه پس از یک دوره بیماری کوتاه در سن هفتاد و سه سالگی در حالی‌ که برای معالجه در سوئد به سر می‌برد در استکهلم پایتخت این کشور چشم از جهان فرو بست.
او در سال ۱۹۴۰ در سلیمانیه کردستان عراق در یک خانواده فرهنگی دیده به جهان گشود. شیرکو، فرزند فایق بی‌کس، دیگر شاعر بنام کرد در زمانه خود بود. در هشت سالگی پدرش را از دست داد و از ۱۳ سالگی هم از مادر و دیگر اعضای خانوده‌اش به دور ماند.

خداحافظی 'همشهری' فلورانس
بی‌کس، به دلیل مشکلات سیاسی در سال ۱۹۸۶ عراق را ترک و یک سال بعد به سوئد رفت و تا سال ۱۹۹۲ به مدت پنج سال آنجا زندگی کرد. در نخستین سال مهاجرت، "نگوار کارلسن" نخست وزیر وقت سوئد جایزه جهانی "توخولسکی"، مدال افتخار در ادبیات را به او تقدیم کرد. همچنین در همان سال یک انجمن مدنی در شهر فلورانس ایتالیا به وی لقب "همشهری" اعطا کرد. او پس از کسب خودمختاری کردها در عراق به کردستان بازگشت و به عنوان اولین وزیر فرهنگ در حکومت اقلیم کردستان عراق (اداره سلیمانیه) شروع به کار کرد.

در زمان حیات از شیرکو بی‌کس ۱۴ مجموعه شعر منتشر شده است. مجموعه آثار او در سال ۲۰۰۹ در ۸۰۰۰ صفحه به چاپ رسید. "دره پروانه‌ها"، "صلیب و مار"، "سایه و آزادی"، "صندلی" از جمله کتابهای شعر وی هستند. علاوه بر شعر، از شیرکو نمایشنامه، نثر و داستان نیز منتشر شده است. "پیرمرد و دریا" نوشته ارنست همینگوی و "عروسی خون" اثر گابریل گارسیا لورکا نیز از جمله ترجمه‌های به چاپ رسیده وی هستند.
آثار این شاعر کرد به بسیاری از زبان‌های دنیا مانند عربی،‌ ترکی،‌ انگلیسی،‌ فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی،‌ سوئدی و نروژی ترجمه شده است. در ایران نیز شاعران و مترجمانی همچون سیدعلی صالحی، فریاد شیری، مریوان حلبچه‌ای، عزیز ناصری، رضا کریم‌مجاور، محمد رئوف‌مرادی آثارش را به فارسی ترجمه کرده‌اند.

شیرکو با احمد شاملو آشنا بود. شاملو هم قطعاتی از ترجمه‌های اشعار وی را به فارسی و با صدای خود بازخوانی کرده بود. در نزدیک به دو دهه اخیر جشنواره فرهنگی منطقه‌ای" گلاویژ" در سلیمانیه بستری برای تعامل بیشتر شاعران و نوسیندگان ایرانی با اهالی فرهنگ کردستان عراق و ادبیات عرب بوده است. آشنایی شاعرانی مانند سید علی صالحی، شمس لنگرودی، حافظ موسوی، علی باباچاهی و شیرکو بی‌کس، بیشتر محصول این دوران است.

بشتاب، مرگ از سر می‌رسد
شیرکو بی‌کس را "امپراتور" شعر کردی نامیده‌اند. گزافه نیست اگر او را پر خواننده ترين شاعر معاصر کرد بدانيم.
شاعر از مدت‌ها پیش صدای مرگ را شنیده بود. "بشتاب مرگ از سر می‌رسد" عنوان آخرین کتاب این شاعر کرد است که از سوی انتشارات "غزل‌نوس" در سلیمانیه به چاپ رسیده است. این کتاب دربرگیرنده دست نوشته‌های سه سال اخیر تا آغاز سال ۲۰۱۳ شاعر است.
شیرکو خود در معرفی این کتاب گفته است: "ترکیبی است از تصاویر زندگی که با تخیل شاعر در آمیخته‌ است. سراسرنمایی رنگارنگ، از رویاهای خودم و مردم سرزمینم. از عشق مقدس به زن، طبیعت و آزادی."
مرگ از این هم به شاعر نزدیک تر شده بود. در وصیت‌نامه‌اش که اندک زمانی قبل از مرگ منتشر شد، نوشت که "شلوغی" را دوست ندارد. می‌خواهد، اگر شهرداری شهرش اجازه دهد، در "پارک آزادی" و کنار یادبود "شهدای سال ۱۹۶۲ سلیمانیه" دفن شود. تاکید کرده بود همانجا بماند و در محل دفنش کافه‌ای باز شود برای شاعران، نویسندگان و دختران و پسران عاشق.
شیرکو بی‌کس وصیت کرده است در مراسم ختمش "موسیقی نواخته شود".








behnam5555 08-05-2013 05:27 PM

ترجمه چند شعر از مرحوم شیرکو بیکس
 

http://www.radionawxo.org/arabic/ima...ium220_295.png

ترجمه چند شعر از مرحوم شیرکو بیکس

اگر
از ترانه‌های من اگر
گل را بگیرند
یک فصل خواهد مرد
اگر عشق را بگیرند
دو فصل خواهد مرد
و اگر نان را
سه فصل خواهد مرد ...

اگر
از ترانه‌های من اگر
گل را بگیرند
یک فصل خواهد مرد
اگر عشق را بگیرند
دو فصل خواهد مرد
و اگر نان را
سه فصل خواهد مرد
اما آزادی را
اگر از ترانه‌های من،
آزادی را بگیرند
سال، تمام سال خواهد مرد.

{پپوله}

پایان رنج‌ها
بافنده‌ای
تمام عمر
ترنج و ابریشم می‌بافت
گل می‌بافت
اما وقتی مرد
نه فرشی داشت
و نه کسی
که گلی بر گورش بگذارد.

{پپوله}

در اینجا

کوه شاعر است
درخت، قلم
دشت، کاغذ
رود، سطر
سنگ، نقطه
و من
که علامت تعجب‌ام!

{پپوله}

شعر
شعر
آوای کبوتر است به وقت عشق
شعر
بال پروانه است به وقت باران
شعر
غبار ستاره‌ایست
که بر دشت‌ها و دامنه‌ها می‌بارد
و شعر
سرانگشتان کودکان است
در دوزخ کردستان
و در گورهای بی نشان رواندا.

{پپوله}

نوشتن
آسمان
همیشه باران را نمی‌نویسد
باران
همیشه رود را،
رود
باغ را،
باغ
گل را،
و من
همیشه شعر ... شعر بزرگ خود را ... !

{پپوله}

مرگ
هر شب می‌آید
بال می‌گسترداند بر خواب‌هایم
هر روز می‌آید
قدم‌های خسته مرا می‌شمرد مرگ،
و باز به جست‌و‌جوی نشانی تازه
تمامی‌ جیب‌هایم را می‌کاود.
همین!

{پپوله}

پیانو
ناگهان
پرستوهای جان شاعران جهان
پرواز کردند،
چرخی زدند
و بعد به آرامی
فرود آمدند
و در صندوقی نظر کرده آرام گرفتند.
امروز به آن صندوق
پیانو می‌گوییم.

{پپوله}

مهمانی
باران را به خانه دعوت کردم
آمد، ماند،‌ و رفت،
شاخه گلی برایم جا گذاشته بود.

آفتاب را به خانه دعوت کردم
آمد، ماند، و رفت،
آینه کوچکی برایم جا گذاشته بود.

درخت را به خانه دعوت کردم
آمد، ماند، و رفت
شانه سبزی برایم جا گذاشته بود.

تو را به خانه دعوت کردم
تو، زیباترین دختر جهان!
و آمدی
و با من بودی
و وقت بازگشت
گل و آینه و شانه را با خود بردی،
و برای من شعری زیبا
زیبا جا گذاشتی و من کامل شدم.

{پپوله}

به یاد آر
به یاد آر
پرنده اگر پرواز می‌کند
فقط به خاطر آسمان آبی نیست

چشمه اگر می‌جوشد
فقط برای رسیدن به رودخانه نیست

درخت اگر سایه دارد
فقط به دلیل شاخ و برگ‌اش نیست

اسب اگر می‌تازد
فقط از ترس تازیانه راکب نیست

باد اگر می‌وزد
فقط برای رقص جنگل نیست
و تو اگر شعرهای مرا می‌خوانی
فقط به بهانه نام شیرکو بی‌کس نیست.

{پپوله}

نقاشی

چهار کودک:
ترک، فارس، عرب
و کرد
تصویر مردی را کشیدند.

اولی دست‌هایش را
دومی سرش را
سومی میانه و پاهایش را
و چهارمی
تفنگی بر دوش اش.

{پپوله}

دره پروانه‌ها


قطره قطره
باران می‌نویسد: گل
نم به نم
دو دیده من می‌نویسد: تو!
چه سال پر باران غریبی
چه اندوه دست و دل بازی
که این گونه
سنگ به سنگ
سرم را می‌شکند، شکوفه می‌کند
و برگ به برگ
سرانگشتان مرده‌ام را می‌تاسد، سیاه می‌کند.
و خود همچون گیاهکی بی پناه
به باد سپرده می‌شوم
تا در زمهریر ذهن تو زندگی کنم، زاده شوم

هوهوی باد

{پپوله}

تناسخ

از میان همه روزها اگر
روزی طوفانی بمیری
بسا باز به گونه ببری زاده شوی.

از میان همه روزها اگر
روزی بارانی بمیری
بسا باز به گونه برکه‌ای زاده شوی.

از میان همه روزها اگر
روزی آفتابی بمیری
بسا باز به گونه انعکاس یکی پرتو زاده شوی.

از میان همه روزها اگر
روزی برفی بمیری
بسا باز به گونه کبکی زاده شوی.

از میان همه روزها اگر
روزی مه‌آلود بمیری
بسا باز به گونه دره‌ای روشن زاده شوی.

اما من چه؟
من که این گونه زنده‌ام
من که این‌گونه زیسته‌ام
و برای شما
شعرهای بسیاری سروده ام
بسیار بازآمده، دوباره همچون کردستان زاده شوم.


fatemiii 08-07-2013 01:03 PM

شیرکو بی‌کس وصیت کرده است در مراسم ختمش "موسیقی نواخته شود.


اکنون ساعت 08:09 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)