نقل قول:
نوشته اصلی توسط ساقي
متوجه اين شعر نشدم آريانا جان ميتوني توضيحش بدي !!
|
ساقي عزيز حقيقتا معنيش رو نميدونستم
اما سرچ كردم اين رو آورد و جالب بود..
طاووس بين كه زاغ خورد وانگه از گلو
گاورس ريزهاي منقا برافكند
طاووس: استعاره است از آتش به مناسبت رنگارنگي پرش. زاغ: استعاره از ذغال به مناسبت سياهي است. گاورس: ارزن، گاورس ريزه، دانة ارزن اينجا استعاره از جرقهاي آتش.
منقا:پاكيزه برگزيده.
معني:آتش را ببين كه چگونه ذغال را ميخورد و سپس جرقههاي ريز پاك از گلوي خود مانند دانهاي ارزن بيرون مي ريزد.
از خاقاني

__________________
There's a fire starting in my heart Reaching a fever pitch and It's bringing me out the dark Finally I can see you crystal clear
|