در قلمرو انديشه
ماكس آدلر جامعه شناسي كه سوسياليست شدن ملل را اجتناب ناپذير دانسته است
«ماكس آدلر» تئوريسين سوسياليست در اين روز در سال 1873 در اتريش به دنيا آمد و شصت و چهار سال عمر كرد. وي كه يك جامعه شناس بود بشر را مستحق برابري نسبي اقتصادي (درآمد و ثروت)، رفاه و شئو ن اجتماعي مي دانست . او پيش بيني كرده است زماني فرا خواهد رسيد كه همه ملل جهان برپايه فرهنگ و شرايط اقتصادي و سطح تمدن خود داراي نظام سوسياليستي شوند. آدلر وقوع چنين تحولي را اجتناب ناپذير دانسته و گفته است هرچه سطح آگاهي ملل بيشتر شود تقاضا براي برابري و رفع تبعيض و اصلاح توزيع درآمد و به عبارت ديگر تامين عدالت اقتصادي ـ اجتماعي بيشتر خواهد شد و اگر اكثريت جامعه نتواند از راههاي دمكراتيك و وضع قانون و ضابطه به اين مرحله گام بگذارد وقوع انقلاب در آن جامعه قطعي است و انقلابهاي از اين دست، زنجيره اي هستند و جهان را فرا خواهند گرفت. به عبارت ديگر؛ بشر آگاه برابري اقتصادي ـ اجتماعي خود را مطالبه خواهد كرد و به داشتن صرفا آزادي هاي فردي اكتفا نخواهد كرد. «آدلر» سوسياليسم را يك آرزوي بشر خوانده، ولي گفته است كه جامعه بايد براي سوسياليست شدن «رسيده» باشد؛ نمي توان سوسياليسم را به يك جامعه غير آماده ( خام ) تحميل كرد و انتظار داشت كه پيروز شود و پايدار بماند. او گفته است كه بشر تا هفت هزار سال پيش و در برخي جوامع تا چهار ـ پنج هزار سال قبل از نوعي حيات سوسياليستي برخوردار بود كه پيدايش طبقات حاكم و برتري خواه كه ثروت جويي هم خصلت عمومي آنها بوده است آن موهبت را از توده ها (عوام الناس) گرفتند و زبردست و زيردست و فقير و ثروتمند به وجود آمده و ادامه يافته و اين طبقات حاكم و ثروتمند براي حفظ برتري خود به اديان هم امكان نداده اند كه آن برابري را كه ميان انسانها در لحظه تولد وجود دارد، در طول حيات برقرار و حفظ كنند تا اختلاف و جدال كه منشا جنگها و جنابات است از ميان برود.
در قلمرو رسانهها
77 سال كاريكاتور كشيد و گذشت زمان را حس نكرد
«ال هرشفيلد» معروفترين كاريكاتوريست جهان 20 ژانويه 2003 در 99 سالگي در گذشت . وي 77 سال تمام كاريكاتور كشيده بود . آخرين كاريكاتور را چند هفته پيش از مرگ ترسيم كرده بود . برخلاف ساير كاريكاتوريستها كه براي افراد بيني بزرگ ترسيم مي كنند ، او بيني ها را خيلي كوچك و ابروان را كماني و بلند ترسيم مي كرد . بيش از سياستمداران و دولتمردان ، سراغ هنرمندان و هنرپيشگان مي رفت و شكلك آنان را ترسيم مي كرد .براي صحنه هاي نمايش و فيلم هم كاريكاتور مي كشيد. وي كه در سن لويي آمريكا به دنيا آمده و در پاريس تحصيل كرده بود عمدتا در نيويورك زندگي مي كرد . از كارهاي شگفت انگيز او ازدواج مجدد در 93 سالگي با يك زن 60 ساله بود !. همسر اول او « دالي هاس» بازيگر هاليوود بود كه درسال 1994 درگذشته بود . هرشفيلد در مصاحبه اي گفته بود كه پيش از نشستن پشت ميز نگران است كه سوژه آن روز را ازكجا بياورد كه پس از قرار گرفتن در جايش آن قدر سوژه به دست مي آورد كه نمي داند از كدام شروع بكند . او در يكي از آخرين مصاحبه هايش كه از او سئوال شده بود راز طول عمرش و اين كه در 99 سالگي هنوز قادر به كار است چيست گفته بود كه عشق به كار و هنرش است كه او را از وارد مسائل زندگي شدن باز مي دارد و گذشت زمان را حس نمي كند.
يك نمونه از كاريكاتورهاي هرشفيلد
ساير ملل
تكميل عمارت« تاج محل » كه به دست استاد عيسي ايراني ساخته شد
عمارت تاج محل در هند در اين روز در ماه ژانويه سال 1653 ميلادي تكميل شد. «شاه جهان» امپراتور وقت هند تصميم به ساختن چنين عمارتي به ياد بود همسر خود ــ ممتاز محل ــ گرفته بود كه در اثناي وضع حمل چهاردهمين فرزند خويش درگذشته بود. كار ساختن اين عمارت زيبا پس از دعوت استاد عيسي معمار بزرگ ايراني به هند از سال 1631 آغاز شده بود. استاد عيسي براي ساختن اين عمارت باشكوه دهها معمار و تزيين كار از ايران (عمدتا از شهرهاي اصفهان، كرمان و شيراز) به هند برده بود. بيشتر تزيين كاران از شيراز بودند. قسمتي از سنگهاي مرمر از ايران (معادن كوه هزار واقع در شهرك « راين Rayen» استان كرمان) و ايران خاوري (سرزميني كه انگليسي ها بعدا نامش را افغانستان گذارده اند و در آن زمان قطعه خاوري ايران بود) به محل حمل شده بود. چند قلم ديگر از مصالح ساختماني نيز از ايران بود. استاد عيسي در طرح اين ساختمان همه نمونه هاي معماري خاور ميانه را بكار گرفته است تا عمارت كاملا اصالت خاور ميانه اي داشته باشد، نه هندي (آسياي جنوبي) .
روزي كه ترومن 4 اصل معروف خود براي جلوگيري از گسترش كمونيسم را اعلام داشت
در اين روز ، بيستم ژانويه در سال 1949 هري ترومن براي دومين بار سوگند وفاداري به قانون اساسي ياد كرد و زمام امور ايالات متحده آمريكا را به دست گرفت. وي در دوره قبلي به اين مقام برگزيده نشده بود بلكه به سبب درگذشت روزولت، دوره رياست جمهوري او را تكميل كرده بود. ترومن معاون روزولت بود. وي پس اداي سوگند، در نطقي برنامه خود براي قطع گسترش كمونيسم و جلوگيري از بسط نفوذ شوروي در كشورهاي ديگر را كه به «اصول 4 گانه ترومن» معروف شد و جنگ سرد دو بلوك را تشديد كرد اعلام داشت. با اجراي اين برنامه، دولت امريكا عملا رهبري بلوك غرب را به دست گرفت. وي قبلا شوروي را امپرياليست كمونيست خوانده بود. ترومن در نطق 20 ژانويه خود كه با آن فصل تازه اي در تاريخ باز شد كه چهار دهه تمام طول كشيد اصول چهارگانه اش را به اين شرح اعلام داشت :
ــ اصل اول؛ حمايت از سازمان ملل.
ــ اصل دوم؛ ادامه كمك به اروپاي خارج از منطقه نفوذ شوروي به منظور ترميم خرابي هاي جنگ و نوسازي، از طريق طرح مارشال.
ــ اصل سوم؛ كمك نظامي بي دريغ به دولتهاي ضد كمونيست.
ــ اصل چهارم؛ شريك كردن كشورهاي دوست و ضد كمونيست در پيشرفت هاي صنعتي و علمي و دادن اين نوع كمكها به كشورهاي توسعه نيافته.
طولي نكشيد كه يك شعبه «اصل 4 ترومن» هم در ايران، تقريبا در همه شهرهاي بزرگ كشور داير شد و .... در اجراي اصل سوم اين برنامه، دولت امريكا تا ششم اكتبر (ظرف 9 ماه ) به ارزش 5 ميليارد و 800 ميليون دلار اسلحه به كشور هاي ديگر داد.
ارباس 800 نفره
هجدم ژانويه 2005 تكميل نخستين ارباس دو طبقه كه در وضعيت "صندلي هاي اكونومي" گنجايش حمل 800 مسافر دارد و به مراتب بزرگتر از جمبو جت هاي بوئينگ است طي مراسمي اعلام شد. در اين مراسم گفته شد كه كمپاني ارباس با ساختن اين هواپيماي پهن پيكر از بوئينگ آمريكا جلو افتاده است. جمبو جت ارباس ( ارباس ـ 380 ) در وضعيت فرست كلاس كامل داراي 555 صندلي است. در مراسم پاياني تكميل ارباس ـ 380 پنج هزار تن از جمله سران فرانسه، آلمان، اسپانيا و انگلستان - شركاء كنسرسيوم اروپايي سازنده ارباس حضور داشتند. در همين مراسم اعلام شد كه كارخانه ارباس تاكنون سفارش ساخت 149 دستگاه از اين هواپيما را دريافت كرده كه چين خريدار شماره يك آن است. ارباس 380 از سال 2006 وارد کار مسافربري در خطوط هوايي شده است. مسافرت با اين هواپيما به علت بزرگ بودن و گنجايش زياد، ارزانتر تمام مي شود.
قبل از ارباس، يك كارخانه هواپيماسازي روسيه هواپيمايي بزرگ تر از بوئينگ 747 ساخته بود كه اينك در برخي از كشورها از آن استفاده باركشي مي شود.
مقاله شديداللحن پراودا بر ضد کاندوليزا رايس: سرخپوستان در اراضي محصور الکلي مي شوند تا تفنگ برندارند و داد خود نستانند و ...
روزنامه 97 ساله پراودا بيستم ژانويه 2005 در اديشن آنلاين خود به زبان انگليسي به مناسبت تاييد انتصاب بانو « كاندوليزا رايس» به عنوان وزير امور خارجه آمريكا در كميسيون روابط خاجي سناي اين كشور در مقاله اي شديدالحن چنين نوشته بود:
تاييد«رايس كه بدون اين كه مهارت در سمت تازه داشته باشد خودش را خيلي مهم مي داند و ژست والامقامي مي گيرد تعجبي ايجاد نكرد. او جانشين كولن پاول مي شود كه ديپلماسي از نظر وي همانا «دروغ گفتن» بود. هنوز مردم تصوير پاول را پشت ميز نمايندگي آمريكا در جلسه شوراي امنيت فراموش نكرده اند كه با صراحت تمام گفت: ما اسناد محكم و موثق در دست داريم كه دولت صدام حسين اسلحه كشتار جمعي در اختيار دارد. وي با بيان اين مطلب، حمله و اشغال نظامي عراق را توجيه كرد. "ديپلماسي" که براي پاول دروغ گفتن بدون احساس شرم بود، براي بانو «رايس» عبارت خواهد بود از تيراندازي در همه جهات اطراف خود. او اين تيراندازي را حتي پيش از آن كه انتصابش به تاييد سنا برسد آغاز كرده بود. او دو روز زودتر از كارفرمايش (جورج دبليو بوش) گفته بود كه در جهان هنوز «جبار» وجود دارد و ما در كنار مردم تحت ستم مي ايستيم.
پراوداي آنلاين اضافه كرده بود: كسي نيست از كاندوليزا بپرسد در جايي كه اتباع آمريكا اجازه ندارند از كوبا ديدار داشته باشند، در سرزميني که صاحبان اصلي آن - سرخپوستان در اراضي محصور و مشخص (رزرويشن ها) به اعتياد به الکل کشانده مي شوند تا تفنگ برندارند و داد خود نستانند و ... به او چه مربوط است كه درباره كوبا سخن بگويد. آيا او به كوبا رفته و با مردم اين كشور مصاحبه كرده تا بداند كه درباره دولتشان چه مي گويند و آيا نظام حكومتي خود و روش دولتشان را مي پسندند يا نه و سپس ايراد بگيرد و انتقاد كند. كاندو ليزا در اطاق راحت در واشنگتن نشسته و ديگران از جمله مافياي كوبايي ايالت فلوريدا كه نقشه ها براي كوبا دارند به او اطلاعات مي دهند و مي گويند كه كاسترو «جبار» است، چه منابع خوبي؟!. در مورد بلاروس، حكومت اين كشور چه ارتباطي به آمريكا دارد كه وزير امورخارجه تازه اظهار نظر كند. مردم بلاروس خودشان دولتشان را انتخاب كرده اند و اگر از آن ناراضي باشند خودشان انتقاد مي كنند. اکثريت مردم اين افراد را خواست و انتخاب كرد، نه آمريكا. همين طور درباره كره شمالي، برمه، زيمبابوه، ايران و ....
پرودا نوشته بود: بانو «رايس» خود را متخصص روسيه معرفي مي كند، حال آن كه يك جمله ي روسي نمي تواند بسازدد. اطلاعات او از كتابهاست - كتابهايي كه مولفان آنها غرض داشته اند. تقريبا همه كتابهايي كه رايس در دوران تحصيل درباره روسيه خوانده و به زبان انگليسي بوده غرض آلود بوده اند و اطلاعات نادرست داده اند. اطلاعات بانو رايس «كتابخانه اي» است يعني كه خودش نديده، شاهد نبوده و تجربه نكرده است.
پراوداي آنلاين افزوده بود: اين محافظه كارنو و عضو فاشيستهاي زيرزميني آمريكا مي خواهد گلوي ساير ملل را آن چنان بفشارد كه منابعشان را دو دستي در اختيار كمپاني هاي آمريكايي بگذارند.
بانو رايس درباره عراق مي كوشد تا با هر زبان، كار دولت متبوع را موجه و قانوني جلوه دهد حال آن كه كسي درجهان نيست كه آنها را تعرض و دست کم اشتباه نخواند. كدام قانون بين المللي به آمريكا اجازه داده بود كه عراق را اشغال كند؟. اين عمل توجيه شدني نيست. ما در قرن 21 زندگي مي کنيم نه در قرون 15 و 16.
پراودا در پايان مقاله خود نتيجه گيري كرده بود كه كاندوليزا رايس اگر با اين روحيه و برنامه، ديپلماسي آمريكا را مديريت كند در چهار سال آينده بايد شاهد ماجراهاي ديگر و منزوي شدن بيش از پيش آمريكا در جهان بود.
وعده ريشه كن كردن نابرابري هاي اجتماعي
دكتر باچلت (باشله) و دخترش صوفيا
پيروزي دكتر ميشل باچلت (تلفظ فرانسه: باشله) پزشك 54 ساله سوسياليست از خبرهاي بزرگ جهان در سومين هفته ژانويه2006 بود. برخي از اصحاب نظر، انتخاب وي به رياست جمهوري يك كشور محافظه كار سنتي چون شيلي را يك پيروزي عظيم سوسياليسم از طرق دمكراتيك (نه انقلاب طبقه زحمتكش) بشمارآورده بودند. پاره اي از مفسران نيز موفقيت غير منتظره او را پيروزي بانوان در دنياي سياست، و نيز روشن شدن مردم نسبت به گذشته، و پيشرفتي براي دمكراسي تلقي كرده بودند.
دكتر باچلت 16 ژانويه 2006 در نخستي سخنراني پس از پيروزي، وعده داد كه همه تلاش خود را بكار ببرد تا نابرابري اجتمامي از جامعه شيلي ريشه كن شود. او گفت كه افرادي را براي تصدي سازمانهاي دولتي بر مي گزيند که يك تبعه را بر تبعه ديگر برتر ندانند، همه را به يك چشم ببينند و رفتار خدمتگزار داشته باشند. وي قول داد كه شيلي را به صورت يك جامعه پيشرو كه در آن عدالت و آزادي برقرار باشد درآورد و همبستگي ملي ايجاد كند.
دكتر باچلت گفت كه آشتي ملي و همبستگي ملي واژه هايي بسيار زيبا و شوق انگيز هستند. او گفت كه انتقام گرفتن بايد به «تاريخ» سپرده شود و همكاري و رفاقت به ميان آيد.
دكتر ميچلت همچنين گفت كه خواهد كوشيد كه اعضاي كابينه و مقامهاي ارشد از ميان بهترين و روشنترين اتباع كشور انتخاب شوند و بي نظري، صداقت و علاقه مندي به خدمت، شرايط عمده اين انتخاب خواهند بود. وي همچنين اشاره كرد كه نيمي از اعضاي كابينه خود را از ميان بانوان انتخاب خواهد كرد كه مي خواهد كابينه اش نماينده همه گروههاي مردم باشند. وي قول همکاري به تامين همبستگي لاتين هاي قاره آمريکا داد. مرور زمان نشان داد که ميچلت در سه سال گذشته به همه وعده هايي که 16 ژانويه 2006 داده بود عمل کرده است.
عكس، دكتر باچلت را در كنار يكي از دخترانش (صوفيا) در نخستين سخنراني پس از پيروزي در انتخابات نشان مي دهد.
برخي ديگر از رويدادهاي 20 ژانويه
1826: ميخائيل سالتيكوف نويسنده راديكال روسيه به دنيا آمد و63 سال عمر كرد.
1891: كالاهاهوا پادشاه مجمع الجزاير هاوايي ( در آن زمان كشوري مستقل ) درگذشت .
1921: به تصميم لنين ، « داغستان » به صورت يك منطقه خود مختار روسيه در آمد.
1937: از اين روز ؛ بيستم ژانويه آغاز هر دوره چهار ساله رياست جمهوري آمريكا تعيين شد.
1962: ( دي ماه 1340 ) دولت تصميم به خريد شركت هواپيمايي غير دولتي« ايران اير» و تاسيس يك سازما ن هواپيمايي ملي ( اختصارا : هما ) براي حمل و نقل هوايي در داخل و خارج كشور گرفت و به اين ترتيب ايران نيز داراي يك شركت دولتي خطوط هوايي بين الملي شد.
1969: نخستين دوره رياست جمهوري ريچارد نيكسون در آمريكا آغاز شد و وضعيت شاه كه با او دوستي ديرينه داشت استحكام بيشتري يافت . درباريان ايران پس از روي كار آمدن جيمي كارتر با اين كه در ديماه 1356 از شاه در تهران ديدن كرد وي را مخالف حكومت شاه مي پنداشتند و در تشديد مخالفت با شاه سهيم مي دانستند.
1981: جمهوري اسلامي ايران 52 گروگان امريكايي را پس از 444 روز آزاد كرد.
://iranianshistoryonthisday.
...