
01-21-2010
|
 |
ناظر و مدیر ادبیات  
|
|
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شعر کودک -اشعار كودكانه
آقا موشه ای کوچولوی دله
دیدی افتاد دم آخر لای تله
حالا دیگه عمرت به سر اومده
حالا دیگه عمرت به سر اومده
یاد میاد رفته بودی تو دفتر و کتابم
دفتر انشای منو یواشکی جویدی
دسته گلی به آب دادی من خجالت کشیدم
خاله من رو صورتش یه عالمه خال داره
از همونا که پینه دوز به روی هر بال داره
می خوام به خاله ام بگم یواشکی یه روزی
خاله جون خال خالی ام مثل یه پینه دوزی
پيشي پيشي ملوسم
ميخوام تورو ببوسم
مامانم نميذاره
خدايا اين چه كاره
یه بز پرید توی اتیش
از سر تا پا جزغاله شد
بیچاره شدبیچاره شد
زنجیر بزها پاره شد
یه گل دارم قشنگه زیبا و رنگارنگه
با بیلچه ای که داشتم اونو تو باغچه کاشتم
هر روز بهش آب میدادم سایه و افتاب میدادم
حالا دیگه بزرگ زیباست قشنگترین گلای دنیاست
پاشو پاشو کوچولو
از پنجره نگاه کن
با چشای قشنگت
به منظره نگاه کن
اون بالا بالا خورشید تابیده بر اسمون
یه رشته کوه پایین تر
پایین ترش درختان
نگاه کن اون دوردورا
کبوتری می پرد
شاید برای بلبل
از گل خبر میبرد

__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|