موضوع: سهراب سپهری
نمایش پست تنها
  #3  
قدیمی 04-07-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بي پاسخ

در تاريكي بي آغاز و پايان
دري در روشني انتظارم روييد

خودم را در پس در تنها نهادم
و به درون رفتم :
اتاقي بي روزن تهي نگاهم را پركرد
سايه اي در من فرود آمد
وهمه شباهتم را در ناشناسي خود گم كرد.
پس من كجا بودم؟
شايد زندگي ام در جاي گمشده اي نوسان داشت
و من انعكاسي بودم
كه بيخودانه همه خلوت ها را بهم مي زد
و در پايان همه روياها در سايه بهتي فرو مي رفت

من در پس در تنها مانده بودم.
هميشه خودم را درپس يك در تنها ديده ام
گويي وجودم در پاي اين در جا مانده بود
در گنگي آن ريشه داشت
آيا زندگي ام صدايي بي پاسخ نبود؟


در اتاق بي روزن انعكاسي سرگردان بود
و من در تاريكي خوابم برده بود
در ته خوابم خودم را پيدا كردم
و اين هشياري خلوت خوابم را آلود
آيا اين هشياري خطاي تازه من بود؟

در تاريكي بي آغاز و پايان
فكري در پس در تنها مانده بود
پس من كجابودم؟
حس كردم جايي به بيداري مي رسم.
همه وجودم را در روشني اين بيدراي تماشا كردم
آيا من سايه گمشده خطايي نبودم؟

در اتاق بي روزن
انعكاسي نوسان داشت
پس من كحا بودم؟
در تاريكي بي آغاز و پايان
بهتي در پس در تنها مانده بود
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید