نمایش پست تنها
  #8  
قدیمی 02-12-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

رافضى


منسوب به گروهى از لشكر زيد بن على بن الحسين كه او را ترك گفتند وتنها گذاشتند . در اصطلاح فرقه سنى ، هر شيعه رافضى است ، چه ايمان به سه تن از خلفا را ترك كرده است . آنان شيعه را بدين نام تشنيع كنند ودر اين باره از پيغمبر (ص) احاديثى نقل نمايند ، از آن جمله :
در كنزالعمال متقى هندى كه از محدّثين معروف اهل سنت است آمده كه روزى پيغمبر(ص) به على فرمود : »اى على ! مى‏خواهى تو را به عملى راهنمايى كنم كه چون انجام دهى از اهل بهشت باشى - وتو خود از اهل بهشتى - ؟ پس از من گروه‏هائى پديد آيند كه آنها را رافضه گويند ، چون آنها را دريابى آنها را بكش كه آنان مشركند« . على خود گويد : »پس از ما اقوامى پديد آيند كه از محبّت ما دم زنند ودر حقيقت دشمن ما بوند ونشان آنان اين باشد كه ابوبكر وعمر را سب ولعن كنند« . (كنزالعمال:31636)
ونيز در اين كتاب است كه پيغمبر (ص) به على (ع) فرمود : »تو وپيروانت در بهشت خواهيد بود ودر آينده گروهى از شيعه تو كه به لقب رافضى ملقّب باشند پديد آيند هرگاه به آنها برخورديد آنها را بكشيد كه آنان مشركند« .
ونيز از پيغمبر (ص) روايت كند كه فرمود: »گروهى در آخرالزمان بيايند به نام رافضى كه اينان اسلام را رفض كنند وبه دور اندازند ، آنها را بكشيد كه مشركند« .
ونيز از آن حضرت نقل كند كه فرموده : »چه مى‏گوئيد در باره گروهى كه پيشوايانشان به بهشت روند وپيروان به دوزخ« ؟ گفتند : »يا رسول اللَّه ! گرچه آنان عملشان عمل پيشوايانشان باشد« ؟ فرمود : »آرى گرچه مانند آنها عمل كنند ، پيشوايان به سابق علم خدا به بهشت روند وايشان به بدعتشان به دوزخ درآيند« . (كنزالعمال:223ج�1)
به امام صادق (ع) خبر دادند كه عمّار دهنى روزى در محكمه ابن ابى ليلى - قاضى كوفه - شهادتى داد ، قاضى به وى گفت : »اى عمّار ! ما تو را مى‏شناسيم ، تو رافضى هستى ، شهادتت قبول نيست ، برخيز« . عمّار برخاست در حالى كه لرزه به اندامش افتاده ومى‏گريست . ابن ابى ليلى گفت : »اى عمّار ! تو مردى دانشمندى اگر از اين نام ناخرسندى دست از اين مذهب بردار كه در آن حال از برادران ما خواهى بود« . عمّار گفت : »خير ، چنين نيست كه تو مى‏پندارى ولى گريه‏ام بر خودم بود وبر تو ، اما گريه‏ام بر خودم بدين سبب است كه تو مرا به مقامى والا نسبت دادى كه من خود را شايسته آن نمى‏دانم : تو مرا رافضى خواندى در صورتى كه امام صادق (ع) فرمود : اوّلين كسى كه بدين نام خوانده شد سحره فرعون بودند كه چون حقّيت موسى را تشخيص دادند فرمان فرعون ومسلك او را رفض (رها) كرده وبه موسى (ع) پيوستند وهر شكنجه‏اى را به خود پذيرفتند ، سپس فرعون آنها را رافضى خواند كه دين او را رفض كرده بودند پس رافضى كسى است كه هر چه نزد خدا ناپسند باشد رفض كند . واما گريه من بر تو از اين جهت است كه چگونه به خودت جرئت دادى كه شريفترين نام را بدترين نام دانى ودر موقف قيامت از اين جنايت بزرگ چگونه خداى را جواب خواهى داد« ؟! حضرت صادق (ع) چون اين داستان را شنيد فرمود : »اگر عمّار گناهانى بزرگتر از آسمان وزمين داشته باشد به اين سخنانش همه محو گردد وآنچنان اين كار او موجب ازدياد حسناتش شود كه هر خردلى را هزار بار بزرگتر از دنيا كند« .
ابوالجارود گويد : مردى به امام باقر (ع) عرض كرد : يابن رسول اللَّه مردم ما (شيعه) را »رافضى« مينامند . حضرت به سينه خود اشاره كرد وفرمود : من نيز رافضيم وسه بار اين را تكرار نمود .
ابوبصير گويد : به امام باقر (ع) عرض كردم : فدايت شوم نامى بر ما نهاده‏اند كه حكّام وفرمانداران به اين نام جان ومال وآزار ما را حلال ميدانند . فرمود : چه نامى ؟ عرض كرد : رافضى . فرمود : هفتاد مرد از لشكر فرعون وى را رفض (رها) كردند وبه موسى (ع) پيوستند واينان بيش از ديگران از قوم موسى در دينشان استوار وبيش از همه هارون را دوست ميداشتند سپس موسى (ع) آنانرا رافضه لقب داد ، به موسى وحى شد كه اين نام را در تورات براى آنان ثبت كن كه من اين نام را براى آنها بگزيدم . سپس حضرت فرمود : خداوند همين نام را به شما (شيعه) نيز داده است . (بحار:156 - 97ج�68)
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید