موقع تولّدت
موقع تولّدِ قشنگ ت، هرچه كه دعا كني
مستجاب ميشود
چشمِ تو بهترين هر دو نيمه
انتخاب ميشود
آن شبي كه صبحِ تولّدست،
آفتاب ميشود
عكس تو جاي ماه، توي آسمان نقره
قاب ميشود
ديشبِ تولّدت چه زود توي چشمِ عاشقم
وقت خواب ميشود
به دلِ غريب اجازه گر دهم
قصّهام يك كتاب ميشود
گفتن از نگاه تو
بيحساب ميشود
آخرش شمع
آب ميشود
دست گذاشتم رو يكي كه يك قشون خاطر خواشن
همشون هنر دارن ، يا شاعرن يا نقاشن
يا كه پشت پنجرش با گريه گيتار مي زنن
يا كه مجنون مي شن و تو كوچه ها جار مي زنن
دست گذاشتم رو كسي كه عاشقم نمي دونست
سر بودم از خيليا و لايقم نمي دونست
دست گذاشتم رو كسي كه مجنونا ديوونشن
همه شاهزاده ها ، دربون دور خونشن
دست گذاشتم رو كسي كه رنگ چشماش روشنه
شمشاد همسايمون پيش قدش يه سوزنه
دست گذاشتم رو كسي كه طعم چشماش عسله
كمترين شعري كه تو مي شنوي از اون غزله
دست گذلشتم رو كسي كه ماه ازش طلب داره
خورشيد از شعله ي چشماي اونه كه تب داره
دست گذاشتم رو يكي كه همه دور و برشن
مردشن ، ديوونشن ، مجنونشن ، پرپرشن
دست گذاشتم رو يكي كه عاشقاش زيادين
همه جورشو داره ، هم عجيبن ، هم عادين
دست گذاشتم رو يكي كه نه سفيده نه سياه
ظاهرش گندميه ، به چشمم اما كيميا
دست گذاشتم رو يكي كه داشتنش خوابه هنوز
كمترين شاگرد چشماش خود مهتابه هنوز
دست گذاشتم رو يكي كه عادتش نساختنه
سرنوشت هر كسي كه مي خواد اونو ، باختنه
دست گذاشتم رو يكي كه اون منو دوست نداره
من تو پاييزم و اون اهل يه جا ، تو بهاره
دست گذاشتم رو يكي كه شعرمو گوش مي كنه
آخرين بيت و مي خونه و فراموش مي كنه
دست گذاشتم رو يكي كه كهكشون ، قايقشه
انقدر دوسش دارن ، هر كي خوبه ، عاشقشه
دست گذاشتن رو يكي كه خندشم نفس داره
تو تمام نقشه هاي خوب دنيا دس داره
دست گذاشتم رو يكي كه دست گذاشته رو همه
ولي هر كسي رو كه تو نشون بدي ، مي گه كمه
دست گذاشتم رو يكي ، ما رو چه به فرشته ها
برو شاعر ، تو بمونو ، عشقو ، دست نوشته ها
دست گذاشتي رو كسي كه از تو خندش مي گيره
اينا رو دلم مي گه ، مي گه و بعدش مي ميره
دست گذاشتن رو كسي آسونه اما ساده نيست
توي اينجور بازيا ، خوب هميشه اراده نيست
مي نويسم كه ديگه رو هيچكي دست نمي ذارم
ولي نه دروغه من هنوز اونو دوستش دارم
دست گذاشتم حالا رو قلبمو ، چشامو ، سرم
تا مث تو قصه ها ، از يادم اونو ببرم
ولي دست عاقلتره مونده روي همين يكي
چرا من بذارمش رو سر و چشمام ، الكي...
|