گفت شرح حسن لیلی می دهم
خاطر خود را تسلی می دهم
می نگارم نامش اول در قفا
می نویسم نامه عشق و صفا
نیست جز نامی از او در دست من
زان بلندی یافت قدر پست من
عشق بازی می کنم با نام او
می شوم ارام من با یاد او
چون میسر نیست ما را کام او
عشقبازی می کنم با نام او.
|